پاسخ اجمالی:
سوگوارى در مرگ مردان الهى، از مصادیق بارز تعظیم شعائر الهى و تجلیل از عقیده و مجاهدت های آنان محسوب مى شود. به یقین، اقامه عزا براى امام حسین(ع)، آن شخصیّت ممتازی که خود از خاندان عصمت و طهارت بود و تمام هستى خویش را یک جا با خداوند معامله کرد و مخلصانه از همه چیزش در راه خدا گذشت، علاوه بر تجلیل از مقام امامت، از مصادیق روشن تعظیم شعائر الهى نیز هست.
پاسخ تفصیلی:
اساساً سوگوارى در مرگ اشخاص یک نوع تعظیم و احترام به آنان و رعایت موقعیّت و شخصیّت شان محسوب مى شود؛ پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: «مَیِّتٌ لابَواکِیَ عَلَیْهِ، لا إِعْزازَ لَهُ»؛ (مرده اى که گریه کننده اى نداشته باشد عزّتى ندارد!).(1)
مخصوصاً سوگوارى در مرگ مردان الهى، از مصادیق بارز تعظیم شعائر الهى بوده و تجلیل از عقیده و راه و رسم و مجاهدت و تلاش آنان محسوب مى شود. از این رو، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) هنگام بازگشت از جنگ اُحد وقتى که مشاهده کرد خانواده هاى شهداى قبیله «بنى اشهل» و «بنى ظفر» براى شهیدان خود گریه مى کنند، ولى عموى بزرگوارش حضرت حمزه گریه کننده اى ندارد، فرمود: «لکِنَّ حَمْزَةُ لابَواکِیَ لَهُ الْیَوْمَ»؛ (امّا امروز حمزه، گریه کننده اى ندارد!).(2)
زنان مدینه با شنیدن این سخن در خانه حضرت حمزه اجتماع کرده و به سوگوارى پرداختند و بدین وسیله شخصیّت عظیم حضرت حمزه مورد تجلیل و تکریم قرار گرفت.
و نیز آنگاه که خبر شهادت جعفر طیّار در جنگ موته به مدینه مى رسد، پیامبر(صلى الله علیه وآله) براى گفتن تسلیت نخست به خانه جعفر رفت، سپس به خانه فاطمه زهرا(علیها السلام) آمد، و آن بانوى بزرگ را در حال گریه و سوگوارى دید، فرمود: «عَلى مِثْلِ جَعْفَر فَلْتَبْکِ الْبَواکِی»؛ (به راستى براى شخصیّتى چون جعفر باید گریه کنندگان گریه کنند!).(3)
قرآن کریم در مورد گروهى از قوم موسى که راه تباهى و فساد را در پیش گرفتند و سرانجام در اثر نفرین آن حضرت به هلاکت رسیدند، آنان را لایق تجلیل و گریه ندانسته و مى فرماید: «فَمَا بَکَتْ عَلَیْهِمُ السَّمَاءُ وَالاَرضُ وَمَا کَانُوا مُنظَرِینَ»؛ (نه (اهل) آسمان بر آنان گریستند و نه (اهل) زمین!)(4)
از این تعبیر به خوبى استفاده مى شود که لیاقت گریه دیگران را نداشتن نوعى حقارت و بى ارزشى است.
از این رو، در سفارش هاى ائمّه اطهار(علیهم السلام) مى بینیم که مى فرمودند: چنان در میان مردم منشأ آثار خیر و برکت باشید که بر مرگتان بگریند و از شما تجلیل کنند!.
امیرمؤمنان(علیه السلام) فرمود: «خالِطُوا النّاسَ مُخالَطَةً إِن مِتُّمْ مَعَها بَکَوْا عَلَیْکُمْ وَ إِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا إِلَیْکُم»؛ (با مردم آنچنان معاشرت کنید که اگر بمیرید بر مرگ شما اشک بریزند و اگر زنده بمانید به شما عشق بورزند).(5)
بنابراین، اقامه عزادارى براى امام حسین(علیه السلام) آن شخصیّت ممتاز و بى نظیرى که خود از خاندان عصمت و طهارت بود و از اولیاى الهى و امامان معصوم است، علاوه بر تجلیل از مقام شامخ آن امام همام، از مصادیق روشن تعظیم شعائر الهى است که: «وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ»؛ (هر کس شعائر الهى را بزرگ دارد، این کار نشانه تقواى دل هاست).(6)
چگونه چنین نباشد و حال آن که صفا و مروه با این که مکانى بیش نیستند، تنها چون یاد و ذکر الهى در آنجا زنده مى شود، از شعائر الهى شمرده است؟
«إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللهِ»؛ (صفا و مروه از شعائر (و نشانه هاى) خداست).(7)
به یقین، امام حسین(علیه السلام) که تمام هستى خویش را یکجا با خداوند معامله کرد و با تمام اهل بیت(علیهم السلام) و فرزندان در قربانگاه عشق قدم نهاد و مخلصانه از همه چیزش در راه خدا گذشت، از عظیم ترین شعائر الهى است و برپایى مجالس عزا براى آن حضرت، تعظیم یکى از بزرگترین شعائر الهى محسوب مى شود.(8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.