حدّ «مالکیّت شخصی» در مکتب اقتصادی اسلام؟

آیا در مکتب اقتصادی اسلام «مالکیّت شخصی» دارای حدّ و اندازه خاصی است؟

با توجه به اینکه مالكيّت فردى در اسلام شرایطی دارد، لذا در اسلام یک نوع کنترل خود به خود در نحوه مالکیّت و ابعاد آن وجود دارد. از این رو مالکیّت شخصی در اسلام با كار كردن روى منابع طبيعى خواه از طريق آباد كردن زمينِ باير و يا حيازتِ مباحات، طبيعى است و هر گاه فعّاليّتى صورت نگيرد، مالكيّتى به دست نخواهد آمد. همچنین اگر استفاده فردى از اين منابع موجب ضرر و زيان جامعه گردد، به حكم «قانون لاضرر» می توان مانع فرد شد، لذا بهره گيرى از منابع مباح طبيعى براى افراد محدود است و در اسلام هيچ فرد توليدكننده و تاجری نمى تواند آزادى نامحدودى داشته باشد.

مخدوش بودن احتجاج شيعيان بر خلافت علی(ع) با حديث قرطاس!

چرا شيعه اصرار دارد با حديث قرطاس بر خلافت علی(ع) استدلال کند، در حالي که چنین استدلالی بنابر دلایل مختلفی مخدوش است: 1- پيامبر سواد نداشت و چگونه می تواند بگويد «برای شما چیزی بنویسم»؟! 2- سند آن ضعيف است. 3- اگر موضوع وصيت امر الهی بوده پيامبر نبايد از اراده خود بر می گشتند. 4- اگر اين وصيت حساس بوده، پيامبر می توانستند تا روز وفاتشان که به مسجد می رفتند آن را بار ديگر مطرح کنند در حالی که ايشان فقط از مردم حلاليت می طلبيد. 5- اگر خلافت علی(ع) و حدیث غدیر در مواقع متعدد بيان شده بود، چه لزومی داشت که پيامبر آن را برای چندمين بار بيان کند؟ و اگر در ايّام گذشته به خلافت ايشان اشاره ای نکرده چرا آن را برای آخرين لحظات گذاشته است؟! 6- اگر در اين جلسه توهينی به پيامبر شده، نبايد علی(ع) سکوت می کرد. 7- توهين هذيان گويی از عمر بعيد است. 8- بر فرض پذيرش وقوع چنين جلسه ای، پيامبر به خاطر احترام به نظر يارانش آن را ننوشته نه به خاطر آشوب عمر. 9- حال که آن وصيت نوشته نشد، آيا مردم خصوصا آن همه صحابه رسول خدا گمراه شدند؟!

1. پیامبر(ص) سواد نوشتن نداشت، امّا كاتب داشتند و برخوردار نبودن از سواد دلیل بر عدم امکان نگارش نبود؛ چون معنای سخن ایشان در این حدیث امر به نوشتن است.
2. این حدیث توسط اهل سنّت نیز نقل شده و سند آن در منابع آنان نیز صحیح است.
3. پیامبر بارها به خلافت امام علی(ع) سفارش کرد و در جریان این حدیث می خواست به آن تاکید کند.
4. بعد از این جریان باز هم پیامبر اقداماتی مشهود و صریحی در راستای هدف آن حدیث انجام رساند و برای مثال کوشید مخالفان علی(ع) را با سپاه اسامه خارج از شهر کند.
5. وصیت به خلافت علی(ع) در حدیث قلم و قرطاس، می توانست با وجود سفارشات قبلی، نشان از اهمیت آن باشد.
6. علی(ع) بخاطر تبعیت از پیامبر و جلوگیری از نزاع نزد ایشان سکوت کرد.
7. اینکه پیامبر اصحاب را بیرون کرد نشان می دهد توهینی صورت گرفت و همین مانع نوشتن شد.
8. از «نص روایت» چنین بر می آید که پيامبر وقتی نتوانست وصيت بنويسد، آشوبگران را از خانه بيرون کرد و از نزاع موجود ناراحت بود.
9. به هر حال اراده پيامبر محقق نشده است و این عین گمراهی برای مانعان آن است؛ امّا حساب نوع مردم مستضعف از خائنين جداست.

روایات «رجعت» منحصر به امامان شیعه(ع)؟!

این اشکال که "روایات «رجعت» منحصر به امامان شیعه(علیهم السلام) است و لذا برای اهل سنت اعتبار ندارد" چگونه پاسخ داده می شود؟

برخي اشکال مي ‏کنند که احاديث «رجعت» تنها از طريق شيعه رسيده و اعتباري ندارد؛ در پاسخ مي گوييم: اولا روايات شيعه در باب رجعت از طريق اهل بيت عصمت و طهارت(ع) است که به نصّ قرآن و حديث، کلامشان از عصمت برخوردار است؛ و لذا اعتقاد به آن حتي بر اهل سنّت نيز واجب است. ثانیا: سرّ عدم طرح اين مسئله در کتب اهل سنّت شايد به اين جهت باشد که رجعت، تجلّي امامت امامان شيعه است و در حقيقت اشاره به اين نکته دارد که چون حقّ آنها غصب شده، لذا خداوند دوباره آنها را به دنيا ارجاع داده و به ولايت کامل خواهد رسانيد.

راویان شیعی با نام عمر!

در کتاب اصول کافی راویانی وجود دارند که اسم خود یا پدرانشان عمر است؛ چرا راویان و یاران امامان شیعه نام عمر را بر خود نهاده اند؟! آیا این مسأله دلالت ندارد که فرهنگ دشمنی با عمر بدعت و پدیده ای متأخر در بین شیعیان بوده است؟!

اولا: هیچ نامی مختص به هیچ شخصیت تاریخی نیست و بسیاری از صحابه و تابعین به نام خلفای سه گانه نامگذاری شده اند.
ثانیا: مخالفت اصحاب ائمه با شخصیت هایی چون «معاویه» و «یزید» امری بدیهی است؛ با این حال بعد از عاشورا شاهد نام گذاری فرزندان برخی از ایشان به این اسامی هستیم. آیا این نام گذاری ها نشانه محبّت است؟!
ثالثا: ستم هایی که بر اهل بیت(ع) روا شده جدی تر از آن است که به صرف این نام گذرای ها تحت الشعاع قرار گیرد و اختلافات اهل بیت با خلفا نه اختلافاتی قبیله اى که اختلافاتی عقیدتى و رفتارى بود.
رابعا: این نام گذاری ها انجام شده تا دستگاه ظلم بنى اميه و بنى عباس نتوانند به اين بهانه كه شیعیان با خلفاى سه‏ گانه معارض اند، عرصه را بر آنان سخت بگيرند و دست به قتل و غارت بزنند.

ظلم و ستم «قريش» در حقّ امام علي(ع)

قريش چه ظلم و ستمي در حقّ امام علي(ع) روا داشتند و حضرت در مقابل چه اقدامي انجام داد؟

قريش نسبت به حقّ خلافت امام(ع) ظلم كردند و حضرت نيز از آنان به خداوند شكايت برد: «بار خدايا! من در برابر قريش و كسانى كه آنان را يارى مى دهند از تو استعانت مى جويم [و شكايت نزد تو مى آورم] آنها پيوند خويشاوندى مرا قطع كرده، منزلت عظيم مرا كوچك شمردند و براى مبارزه با من در غصب چيزى كه حقّ من بود، همدست شدند، سپس گفتند: بعضى از حقوق را بايد گرفت و پاره اى را بايد رها كرد [و اين از حقوقى است كه بايد رها كني]، خدا قریش را به کیفر اعمالشان برساند آنها پیوند خویشاوندى را با من بریدند و خلافتِ فرزند مادرم [پیامبر(ص)] را از من سلب کردند».

اقسام «ظلم» بر اساس مجازات آنها

امام علي(ع) «ظلم» را بر اساس کیفر و مجازات آنها به چند دسته تقسیم كرده است؟

امام علي(ع) در خطبه 176 «نهج البلاغه»، «ظلم» را بر اساس مجازات آنها به سه دسته تقسیم كرده است: 1. ظلمی که هرگز بخشوده نخواهد شد، كه شرك به خدا است. 2. ظلمی که بخشوده می شود و بازخواست ندارد، مانند ستمی که بندگان با ارتکاب گناهان صغیره به خویشتن کرده اند. 3. ظلمی که بدون کیفر نخواهد بود، مانند ظلم بندگان به یکدیگر است که مجازات آن شدید است و تا صاحب حقّ از آن نگذرد، خداوند نمی بخشد.

استدلال ابوبکر در غصب فدک

بر اساس منطق قرآنی استدلال ابوبکر در غصب فدک چه اعتباری دارد؟

استدلال ابوبکر در غصب فدک این بود که پیامبران چیزى از خود به ارث نمى گذارند! این استدلال با قرآن مخالف است، زیرا: 1- مخالفت با قانون ارث است. 2- مخالفت با ممنوعیت وصیّتِ مضّر در قرآن است.3 - مخالفت با آیات باب انفاق است. 4-  آیات قرآن می گوید پیامبران از خود ارث به جای می گذارند، مثل: سلیمان که وارث داود شد و زکریا که درخواست فرزند کرد تا وارث او باشد.

منافات نداشتن «تقسيم روزي» با تلاش و كوشش انسان

اگر خداوند تقسیم کننده روزی است پس تلاش و کوشش چه فائده ای دارد؟

خداوند زمینه روزی را در درون و بیرون وجود انسان قرار داده؛ در صورتی که انسان تلاش و کوشش کند و از فکر و درایت خود استفاده نماید و در جامعه عدالت اجتماعی باشد همه مردم به آن روزی که در آیات و روایات وعده آن داده شده و خداوند برایشان مقدر کرده می رسند. البته خداوند براى اين كه مردم روزى را تنها نتيجه تلاش و كوشش خود ندانند گاهی بدون تلاش و کوشش به برخی افراد روزی می دهد، که این یک استثنا می باشد.

هشدار امام علی(ع) درباره صفت «غصب»

امام علی(علیه السلام) در حکمت 240 نهج البلاغه، درباره صفت «غصب» چه هشداري می دهند؟

امام علی(ع) درباره صفت «غصب» می فرماید: «سنگ غصبى در بناى خانه، گروگان ويرانى آن است»، همان گونه كه «رهن» و گروگان، سبب مى شود انسان، مطالباتش را وصول كند، سنگ غصبى هم سبب مى شود كه ويرانى براى خانه وصول شود، به همين خاطر است كه پیامبر(ص) می فرماید: «از به كار گرفتن اشياى حرام در بناها بپرهيزيد كه سبب خرابى آن خواهد شد».

وضعیت «رفاه اقتصادی» در عصر ظهور

وضعيت مردم در عصر ظهور از حيث «رفاه اقتصادى» چگونه است؟

یکی از برنامه هاي امام زمان(عج)، بعد از اجرای عدالت، «رفاه اقتصادی» جامعه می باشد؛ زیرا اجراى عدالت براى از بین بردن روابط ظالمانه و غاصبانه است تا قدرتمندان حق ضعيفان را نخورند و آنان را محروم نسازند. امام باقر(ع) می فرماید: «براى او [قائم ما] گنج ها آشكار مى گردد ...».

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال ابي عبدالله (عليه السلام)

مَنْ مَاتَ فِي طَرِيقِ مَکَّةَ ذَاهِباً أَوْ جَائِياً أَمِنَ مِنَ الْفَزَعِ الاَْکْبَرِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ.

کسى که در راه رفتن يا بازگشتن از مکه بدرود حيات گويد، از ترس و هراس روز قيامت ايمن گردد.

تهذيب الاحکام: 5/23/68