محمد بن اسماعیل بن ابراهیم بن مغیره ابوعبدالله الجعفى البخارى (194-256 ق) از معروف ترین و مهم ترین شخصیت هاى اهل سنت است که یکى از منابع ششگانه معتبر حدیثى آنان، یعنى «الصحیح الجامع» یا «صحیح بخارى» را تالیف نموده است. او در بخارا تولد و رشد یافت و براى کسب دانش و تکمیل اطلاعات علمى به نقاط مختلف جهان اسلام مسافرت کرد. او از لحاظ اعتقادى از کرابیسى و عبدالله بن سعید بن کلاب پیروى مى کرد که در واقع مى توان گفت گرایش اشعرى داشت؛ زیرا ابن کلاب سر منشاء اندیشه هاى ابوالحسن اشعرى بود. این در حالى است که بزرگان اهل سنت مثل ذهبى، و ابن حجر عسقلانى آن دو نفر را شخصى ملعون دانسته و مورد طعن و کنایه قرار داده اند. او با توجه به تبعیت از سیاستهای متوکّل عباسى، به مخالفت با معتزله، جهمیّه، اهل راى (قیاس و اجتهاد) از حنفیه، و شیعیان برخاست. اما على رغم مخالفتش با جهمیه، در مسئله مهم اعتقادى مثل خلق قرآن، سخن کرابیسى را پذیرفت که مطابق نظرات جهمیه و مخالف نظرات اهل سنت بود.
صحیح بخارى مهمترین منبع دینی اهل سنت بعد کتاب خدا به شمار می آید. بخارى مهم ترین کتاب خود و اهل سنت را بر پایه مطالب و نوشته هاى «على بن مدینى» نوشته است؛ به طورى که با تطمیع فرزند کوچک مدینى به صورت مخفیانه نوشته هاى او را به دست آورده و نسخه بردارى کرد و سپس به خراسان برگشته و کتاب خود را بر اساس آن نسخه تنظیم کرد. مدینى هم با اطلاع یافتن از این ماجرا دچار بیمارى (سکته) شد و درگذشت. بر خلاف اهمیت والاى «بخارى» و کتاب صحیح بخارى، منتقدان زیادى از میان اهل سنت به بررسى منتقدانه آثار او پرداخته اند. به طورى که عبدالرحمن بن ابى حاتم رازى (240-327 ق) کتابى با عنوان «بیان خطا ابى عبدالله محمد بن اسماعیل البخارى فى تاریخه» نگاشته است، ذهبى نیز بخارى را به عنوان متوهّم درباره رجال شام معرفى کرده، دار قطنى کتاب «الالزامات و التتبع» را در ردّ نظرات وى نوشته است، و خطیب بغدادى کتاب «موضح الاوهام» را تالیف نموده است، حتى عده اى او را به تدلیس در سند و متن حدیث متهم ساخته اند. بعضی از مهم ترین منتقدان بخارى عبارتند از: ابن ابى حاتم رازى، دار قطنى، حاکم نیشابورى، خطیب بغدادى، دمیاطى، ابو الرشید، ابن حجر عسقلانى، زین الدین عراقى و ابو زرعه عراقى.