منافات نداشتن عصمت با تقيّه؟!

در حالی که اقتضای تقیه دروغ گفتن است، آیا «معصوم» بودنِ پيامبران منافاتی با «تقيّه» کردن آنها ندارد؟!

«معصوم» بودنِ پيامبران(ع) منافاتي با «تقيّه» ندارد؛ اگر پيامبر يا امام در مواردى كه اظهارِ واقع، هيچ گونه اثرى در ارشاد و هدايت شنوندگان ندارد ـ و بلكه ممكن است جان گروهى را به خطر بيندازد ـ سخنى بگويد كه ظاهر آن خلاف واقع باشد، با اينكه به گونه اى قصد كرده كه خلاف نيست آيا اين گناه محسوب مى شود و با مقام عصمت منافات دارد؟ مسلماً خير و بلكه عين انجام وظيفه و تركِ آن، گناه و منافى عصمت است!

جواز تقیه مسلمان از مسلمان؟

آیا تقیه مسلمان از مسلمان جایز است؟!

ملاک پنهان ساختن حق و اظهار خلاف آن در تقیه، دفع ضرر دینی یا دنیایی است و از لحاظ عقلی تفاوتی نمی کند که چنین ضرری از سوی کافر یا مسلمان ظالم به انسان وارد شود. آیات دال بر تقیه در قرآن نیز اگرچه در مورد تقیه از کفار وارد شده اند، اما چنین شأن نزولی نمی تواند مخصّص آنها باشد. سیره پیامبر اکرم(ص)، صحابه، تابعین و علمای اهل سنت نیز گواه موارد متعدّدی است که در آنها از مسلمانان تقیّه کرده اند!

منافات تقیه با «حکمت عصمت» امامان اهل بیت(ع)!

اگر امامان معصوم اهل بیت تقیه می کردند، بسیاری از معارف یا به دست شیعه نرسیده و یا تشخیص قول واقعی معصوم ممکن نبوده است؛ بنابراین ایصال(رساندن) به مطلوب و هدایت کامل که «حکمت عصمت» آنهاست محقق نشده است؛ در این صورت معصوم بودن آنها چه فایده ای دارد؟!

تقیه به عنوان عملی که موجب حفظ مصالح با اهمیت تر جامعه اسلامی می شود، موارد مشخصی دارد و هنگام از دست رفتن مصالح بسیار با اهمیت دین، مانند از بین رفتن ضروریات فقه یا آموزه های کلامی شیعه، نه تنها مطلوب نیست که حرام می باشد. ضوابط و قواعد تشخیص موارد تقیه ای هم برای علما و حدیث شناسان مدوّن(فراهم) و روشن است. علاوه بر آن، همیشه موارد تقیه ای کلام معصومین یک بار به صورت صحیح و غیرتقیه ای نیز بیان شده است. ائمه اهل بیت(ع) آنجا که لازم بوده تا ضرورت دینی را آموزش دهند، تقیه نکرده اند؛ ایشان در عین مراعات تقیه، هیچ وقت مأموریت و رسالت خود را در پیشوایی و راهبری امت فراموش نکرده و همواره وظیفه هدایت و دستگیری از مردم را با بیان ضروریات عقیده و فقه، به نحو احسن انجام داده اند. اگر امامان اهل بیت(علیهم السلام) همواره در بیان ضروریات عقیده و فقه، تقیه کرده اند، پس چرا مکتبی جدا از «مکتب خلافت» داشته و آن مکتب در طول تاریخ در دیگر مذاهب ادغام و هضم نشده و به ما رسیده است؟! اگر آنها همواره تقیه می کردند، مکتب فکری و تفسیری و قرائت آنها از اسلام به جای نمی ماند و تشیّع در تسنّن حل می شد.

کتاب الاعتقادات

معرفی کتاب الاعتقادات

کتاب «الاعتقاد»، «اعتقادات الامامیه»، یا «دین الامامیه» یکی از مهم ترین منابع عقاید مذهب شیعه است که توسط شیخ صدوق ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن بابویه قمی (م 381 ق) تالیف شده است. شیخ صدوق که از متبحرترین و بزرگترین محدثان و راویان جهان اسلام به شمار می رود، این کتاب را در نیشابور و به درخواست عده‌ای از توده مردم و علمای شیعه و سنی در یک مجلس املاء کرده و همه عقاید خود را بر اساس روایات وارد شده در زمینه های مختلف اعتقادی مثل توحید، نبوت، امامت، معاد، خلقت، مرگ، عوالم برین و فرشتگان، در چهل و پنج باب تنظیم و تدوین و تبیین کرده است.

التعجب

معرفی کتاب «التعجب»

کتاب «التعجب» که نام اصلی و کامل آن عبارت است از «التعجب من اغلاط العامه فی مساله الامامه» توسط علامه ابوالفتح محمد بن علی بن عثمان کراجکی (م 449 ق) نوشته شده است. چنانکه از نام این کتاب پیداست او این کتاب را برای پرده برداشتن از کج اندیشی ها، و تناقض گویی های اهل سنت درباره مسئله امامت نگاشته است.

ملاک و معیار انتصاب «نوّاب اربعه»؟!

ملاک و معیار انتصاب «نوّاب اربعه» چه بوده است؟

معیار انتصاب «نوّاب اربعه» از سوي امام زمان(عج) عبارت بود از: تقيه و رازدارى در حد بالا، صبر و استقامت بسيار عالي و ممتاز، داشتن فهم و درايت بالاتر نسبت به ديگران و حساس نبودن حكومت نسبت به آنان.

تقیّه پیامبران

آیا پیامبران هم تقیه مى کنند؟

تقیه انواعى دارد؛ «تقیه خوفى»، طبق آیه 39 سوره احزاب، در مورد دعوت انبیاء و ابلاغ رسالت، منتفى است. ولى«تقیه تحبیبى» یعنی کتمان عقیده براى جلب محبت دیگران و«تقیه پوششى» یعنی کتمان نقشه ها و مقدمات براى رسیدن به هدف، در زندگى انبیاء، مخصوصاً پیامبر اسلام(ص) وجود داشته است؛ مثلا حضرت ابراهیم(ع) مقصودش را از ماندن در شهر، مکتوم داشت تا در یک فرصت مناسب بتها را نابود کند. و یا«مؤمن آل فرعون»، که براى حفظ حضرت موسى(ع) ایمان خود را مکتوم مى داشت.

فلسفه تقیّه

فلسفه تقیه از دیدگاه اسلام چیست؟

«تقیّه» یک نوع تاکتیک حساب شده و عاقلانه براى حفظ نیروهاى انسانى و هدر ندادن افراد مؤمن در راه موضوعات کوچک و کم اهمیت محسوب مى شود؛ و در روایات به سپر دفاعی تشبیه شده و علامت ایمان است. روشن است که در موضوعات مهم که تقیه باعث نابودى یا به خطر افتادن مکتب می شود استفاده از آن جایز نیست؛ لذا در صدر اسلام برخی همچون پدر عمار و بلال شجاعانه به دفاع از منطق اسلام و حمایت از پیامبر(ص) پرداختند و برخی مانند عمار با اذن پیامبر(ص) برای حفظ جان تقیه می کردند. 

جنبه هاى آموزنده داستان اصحاب کهف

جنبه هاى آموزنده داستان اصحاب کهف چیست؟

برخی نكات سازنده‏ى این داستان عبارتند از:1- شکستن سدّ تقلید و جدا شدن از هم رنگى با محیط فاسد. 2- هجرت از محیط هاى آلوده. 3- جواز تقیّه. 4- عدم تفاوت در میان انسان ها در مسیر اللّه. 5- امدادهاى شگفت آور الهى به هنگام بروز بحران ها. 6- ضرورت پاکى تغذیه حتى در سخت ترین شرائط. 7- لزوم تکیه بر مشیت خدا، و استمداد از لطف او و گفتن ان شاء اللّه در کارها. 8- لزوم بحث منطقى در برخورد با مخالفان. 9- امکان معاد جسمانى. 10- جوانى همان رعایت اصول جوانمردى است.

تقیه یک سپر دفاعى

آیا تقیّه و اظهار خلاف واقع جایز است؟

اسلام صریحاً اجازه داده است که انسان، در مواردى که جان، مال یا ناموسش در خطر است و اظهار حق، هیچگونه فایده مهمى ندارد، موقتاً از اظهار آن خوددارى کند و به وظیفه خود به طور پنهانى عمل نماید. چنان که آیه 106 سوره نحل و ماجرای تقیه عمّار موید آن است. تقیه گاهى واجب، گاهى حرام و زمانى مباح مى باشد. در جایی که بدون فایده مهمى جان انسان به خطر بیفتد، تقیه واجب است و در موردى که  موجب ترویج باطل و گمراه ساختن مردم و یا تقویت ظلم گردد، حرام و در باقی موارد مباح می باشد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ رَسُولُ اللهِ(صلى الله عليه وآله):

مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَحُجَّ فَلْيَمُتْ إِنْ شَاءَ يَهُودِيّاً وَ إِنْ شَاءَ نَصْرَانِيّاً

هر کس حجّ به جاى نياورده بميرد ]به او گفته شود [اگر خواهى يهودى بمير و اگر خواهى نصرانى.

مستدرک الوسائل: 8/18