عذاب مرتکبین گناهان کبیره از ديدگاه مذاهب اسلامي

از ديدگاه مذاهب اسلامي آیا مرتکبین گناهان کبیره برای همیشه در دوزخ می مانند؟

درباره خلود مرتكبان كبيره در آتش دوزخ دو نظر وجود دارد: 1. «وعيديه» گروهى از خوارجند كه معتقدند: هر گناه كبيره اي موجب كفر شده و باعث خلود در آتش مي شود. 2. اماميه و گروه كثيرى از معتزله و اشاعره معتقدند كه عذاب آنها سرانجام پايان مي پذيرد و آيات مربوط به عذاب جاودانِ مرتكبان كبيره ناظر به كسانى است كه گناهانشان منتهى به كفر و انكار مبدأ يا معاد يا نبوّت يا ضروريات دين شود. اضافه بر همه اينها آيه «اِنَّ اللهَ لَا يَغْفِرُ اَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ مَا دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ» دليل روشنى است بر اينكه از ميان همه گنهكاران تنها مشركان هستند كه قابل بخشش نيستند و در جهنّم خلود دارند.

دوزخ جایگاه «مسخره کنندگان» آیات الهی

عاقبت استهزاء کردن آیات الهی چیست؟

به تصريح «قرآن»، استهزاء كردنِ آيات خدا دليل بر كفر و بى ايمانى است و كفر سبب سقوط در دوزخ است. در آيه 106 سوره «كهف» مى فرمايد: «اين گونه كيفر آنها دوزخ است به خاطر اينكه كافر شده اند و آيات من و پيامبرانم را به باد استهزاء و مسخره گرفتند!».

منظور از «تعصّب» مثبت و منفي

منظور از «تعصّب» مثبت و منفي چيست؟

«تعصّب» به معناى پاى بندى و وابستگى شديد به چيزى است كه به دو شكل ظهور مى كند؛ در شكل منفى كه همان وابستگى هاى شديد و دور از منطق و بى قيد و شرط به مسائل كم ارزش و گاه بى ارزش و موهوم است كه سرچشمه بسيارى از نزاع هاى خونين و كشمكش هاى پر دردسر است. در شكل مثبت؛ يعنى ايستادگى و پايمردى بر امورى كه ارزش هاى والاى انسانى و اخلاقى و اجتماعى را تشكيل مى دهد و اين نوع تعصّب نه تنها عيب نيست؛ بلكه يكى از نقاط قوّت و مثبت است؛ مانند كسى كه براى حفظ دين و ايمان و يا حفظ كشور و ناموس و آبرويش پافشارى به خرج مى دهد.

توصیه امام علي(ع) به «عبرت» از گذشتگان

امام علي(علیه السلام) در مورد عبرت گرفتن از عاقبت كار اقوام پيشين چه فرموده است؟

ایشان می فرماید: «از سرنوشت فرزندان اسماعيل و اسحاق عبرت بگيرید، زمانی كه آنها را به نقاط بى آب و علف تبعيد كردند، در كار آنها كه گرفتار تشتّت و پراكندگى بودند بينديشيد، آن زمان كه كسراها و قيصرها مالك و اربابشان بودند ... آنها را ذليل ترين امّت ها از نظر محل سُكنی قرار دادند و در بى حاصل ترين زمين ها ساكن كردند، نه در پناه كسى بودند كه از حمايت او كمك گيرند و نه در سايه الفت و اتّحادى كه بر عزتش تكيه كنند ...».

واکنش مردم به دعوت پیامبر(ص)

از ديدگاه امام علي(ع) مردم در مقابل دعوت پیامبر(ص) چه عکس العملی از خود نشان دادند؟

امام علي(ع) در خطبه 104، عكس العمل مردم را در برابر دعوت پيامبر(ص) به اسلام به سه گروه تقسیم كرده است: 1. گروهی با آغوش باز اسلام را پذیرفتند و پیامبر(ص) به کمک آنها به مبارزه با عصیانگران برخاست. 2. گروهى ناتوان و خسته بازماندند؛ ولى او در كنار آنان مى ايستاد و به هدايتشان اهتمام مى ورزيد تا آنها را به مقصد برساند!. 3. گروه کمی نيز جزو گمراهان شدند و با لجاجت و تعصّب، در برابر اسلام ايستادند و هرگز آن را نپذيرفتند و با کفر و سرکشی از بين رفتند.

راه شناخت «پیامبران الهی» از «مدعيانِ دروغين»

«پیامبران الهي» در طول تاریخ با چه نشانه هايي از «مدعيانِ دروغين» شناخته می شدند؟

نشانه های شناخت «پیامبران الهی» از «مدعيانِ دروغين» عبارتند از: 1. انبياء و اولياء و بزرگان همواره بر منطق عقل تكيه كرده و مى كنند. 2. دعوت آنها از روی دلسوزی و مهربانی است. 3. انبياء و اولياء الهى تعصّب ندارند؛ در حالى كه مدّعيان باطل متعصّبند.

پیامدهاي منفی «تعصّب» و «تکبّر»

امام علی(علیه السلام) در خطبه 192 نهج البلاغه، درباره پیامدهاي منفی «تعصّب» و «تکبّر» چه هشدارهایی می دهد؟

امام علی(ع) با هشدار نسبت به «تعصّب نابجا» و «تکبّر» می فرماید: «شراره هاى تعصّب و كينه هاى جاهليّت را كه در دل هايتان پنهان شده خاموش سازيد؛ زيرا اين نخوت و تعصّب ناروا كه در مسلمان پيدا مى شود از القائات شيطان و نخوت ها و فسادها و وسوسه هاى اوست، تاج تواضع بر سر نهيد، و خودبرتربيني را زير پا افكنيد، حلقه هاى زنجير تكبّر را از گردن فرو نهيد و فروتنى را سنگر ميان خود و دشمنتان يعنى ابليس و سپاهيانش برگزينيد؛ زيرا او از هر امّتى لشكريان و ياوران و پيادگان و سوارانى دارد كه با كمك آنها در ميان همه اقوام و گروه ها نفوذ مى كند».

مفاسد «تکبّر» و «تعصّب» از زبان علي(ع)

امام علی(علیه السلام) به چه علت از «تکبّر» و «تعصّب» های نابجا نهي فرموده است؟

امام علی(ع) درباره علت نهی از «تکبّر» و «تعصّب» های نابجا می فرماید: «خدا را! خدا را! از كبر و تعصّب ناروا و تفاخر جاهليّت بپرهيزيد كه سبب ايجاد كينه و دشمنى و جايگاه وسوسه هاى شيطان است، اينها همان چيزى است كه شيطان به وسيله آن، امت هاى پيشين و اقوام گذشته را فريفت تا آنجا كه به سرعت در تاريكى هاى جهل فرو رفتند و در گودال ها و دام هاى ضلالت او سقوط كردند، به آسانى تسليم او شدند و رهبرى او را پذيرا گشتند و وى آنها را به هر جا كه خاطرخواهش بود بُرد! آنها از چيزى پيروى كردند كه دل ها در آن، شبيه و هماهنگ بود و قرن ها پى در پى بر آن گذشت و كبر و غرورى را پذيرا شدند كه [بر اثر فزونى] سينه ها با آن تنگ شد».

آثار و مفاسد «تکبّر» و «تعصّب»؟!

«تکبّر» و «تعصّب» چه آثار و مفاسدي در تاریخ بشر بدنبال داشته است؟

«تكبّر» به معناى خود برتربينى و «تعصّب» به معناى وابستگى غيرمنطقى و دفاع بى قيد و شرط از شخص يا چيزى است که منشاء آن بيشتر جهل، كوتاه فكرى و خود بزرگ بينى است. اين رذيله اخلاقى، بخصوص هنگامى كه در شكل تعصّب نژادى و قبيلگى ظاهر شود سرچشمه مفاسد بسيارى است و در طول تاريخ همواره منشأ جنگ ها، خشونت ها و درگيرى هاى خونين بوده است. در حديث نبوي آمده كه «هر كس در قلبش به اندازه يك دانه خردل تعصّب ناروا باشد خداوند او را روز قيامت با اعراب جاهليّت محشور مى كند».

رابطه ميان «سختی اعمال» و «ميزان ثواب»

از ديدگاه روايات، چرا سختي اعمال باعث افزايش ثواب و فضيلت آنها مي شود؟

در روايات آمده که هر قدر انجام طاعات و اعمال خير از نظر جسمانى يا روحى سنگين تر باشد فضيلت و ثواب آن نيز بيشتر است؛ زيرا نيروى بيشترى از نظر جسم و روح براى انجام آن لازم است و مى دانيم پاداش اعمال به اندازه نيروهايى است كه براى انجام آن به كار گرفته مى شود. اين نيرو هميشه جنبه جسمانى ندارد و در بسيارى از اوقات جنبه روحى دارد؛ مثلا «اخلاص نيّت» به گونه اى كه كمترين شائبه غير خدا در آن نباشد كار آسانى نيست يا تواضع و خضوع در آنجا كه با روح سركش آدمى نمى سازد كار بسيار سختى است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ رسولُ اللّه صلّى اللّه عليه و آله :

يا فاطِمَةُ! کُلُّ عَيْنٍ باکِيَهٌ يَوْمَ الْقيامَةِ اِلاّ عَيْنٌ بَکَتْ عَلى مُصابِ الْحُسَينِ فَاِنِّها ضاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ بِنَعيمِ الْجَنّةِ.

فاطمه جان !روز قيامت هر چشمى گريان است ؛ مگر چشمى که در مصيبت و عزاى حسين گريسته باشد، که آن چشم در قيامت خندان است و به نعمتهاى بهشتى مژده داده مى شود.

بحارالانوار، ج 44، ص 293