پاسخ اجمالی:
ایشان می فرماید: «از سرنوشت فرزندان اسماعيل و اسحاق عبرت بگيرید، زمانی كه آنها را به نقاط بى آب و علف تبعيد كردند، در كار آنها كه گرفتار تشتّت و پراكندگى بودند بينديشيد، آن زمان كه كسراها و قيصرها مالك و اربابشان بودند ... آنها را ذليل ترين امّت ها از نظر محل سُكنی قرار دادند و در بى حاصل ترين زمين ها ساكن كردند، نه در پناه كسى بودند كه از حمايت او كمك گيرند و نه در سايه الفت و اتّحادى كه بر عزتش تكيه كنند ...».
پاسخ تفصیلی:
امام علي(علیه السلام) در بخشی از خطبه 192 «نهج البلاغه» پس از بيان عوامل پيروزى و شكست اقوام پيشين، انگشت روى مصاديق عينى اين مطلب مى گذارد و دست مخاطبان خويش را گرفته، به اعماق تاريخ گذشته مى برد و سرگذشت فرزندان اسماعيل و اسحاق و بنى اسرائيل را به آنها نشان مى دهد تا از آن عبرت بگيرند، مى فرمايد: (حال كه چنين است از سرنوشت فرزندان اسماعيل و اولاد اسحاق و يعقوب، درس عبرت بياموزيد، و چقدر احوال امت ها يكسان و سرنوشت ها شبيه يكديگر است)؛ «فَاعْتَبِرُوا بِحَالِ وَلَدِ إِسْمَاعِيلَ وَ بَنِي إِسْحَاقَ وَ بَنِي إِسْرَائِيلَ(عليهم السلام)، فَمَا أَشَدَّ اعْتِدَالَ(1) الْأَحْوَالِ، وَ أَقْرَبَ اشْتِبَاهَ(2) الْأَمْثَالِ!».
به اين ترتيب امام(عليه السلام) به آنها توصيه مى كند كه با مقايسه حال خود با پيشينيان، عوامل پيروزى را از شكست بشناسند و در دام شيطان، هواى نفس، تعصّب و غرور گرفتار نشوند. آنگاه به شرح و بسط اين سخن پرداخته و از روش اجمال و تفصيل كه روش مؤثّرى براى بيان حقايق است بهره مى گيرد، مى فرمايد: (در كار آنها كه گرفتار تشتّت و پراكندگى بودند، بينديشيد، آن زمان كه كسراها و قيصرها مالك و اربابشان بودند و آنها را از سرزمين هاى آباد و كناره هاى درياى عراق [دجله و فرات] و مناطق سرسبز و خرّم به نقاط بى آب و علف، محل وزش تندبادها و مكان هايى كه زندگى در آن سخت و مشكل بود تبعيد كردند)؛ «تَأَمَّلُوا أَمْرَهُمْ فِي حَالِ تَشَتُّتِهِمْ وَ تَفَرُّقِهِمْ، لَيَالِيَ كَانَتِ الْأَكَاسِرَةُ(3) وَ الْقَيَاصِرَةُ(4) أَرْبَاباً لَهُمْ، يَحْتَازُونَهُمْ(5) عَنْ رِيفِ(6) الْآفَاقِ، وَ بَحْرِ الْعِرَاقِ، وَ خُضْرَةِ الدُّنْيَا، إِلَى مَنَابِتِ الشِّيحِ(7)، وَ مَهَافِي(8) الرِّيحِ، وَ نَكَدِ(9) الْمَعَاشِ».
اشاره به اينكه زندگى پربركت شهرى و روستايى را از آنها گرفتند و آنان را به بيابان ها راندند و در محيط هاى بى آب و علف آواره ساختند. در ادامه مى افزايد: (آنان را به صورت گروهى فقير و مسكين، همنشين شتران مجروح و لباس هاى پشمين خشن ساختند، [شغلشان ساربانى، خوراكشان شير شتر، لباس و خيمه هايشان از پشم هاى خشن تهيّه مى شد] آنها را ذليل ترين امّت ها از نظر محل سُكنی قرار دادند و در بى حاصل ترين زمين ها ساكن كردند. نه در پناه كسى بودند كه از حمايت او كمك گيرند و نه در سايه الفت و اتّحادى كه بر عزتش تكيه كنند)؛ «فَتَرَكُوهُمْ عَالَةً(10) مَسَاكِينَ إِخْوَانَ دَبَرٍ(11) وَ وَبَرٍ(12)، أَذَلَّ الْأُمَمِ دَاراً، وَ أَجْدَبَهُمْ قَرَاراً لَا يَأْوُونَ(13)إِلَى جَنَاحِ دَعْوَةٍ يَعْتَصِمُونَ بِها، وَ لَا إِلَى ظِلِّ أُلْفَةٍ يَعْتَمِدُونَ عَلَى عِزِّهَا».
سپس امام(عليه السلام) به شرح نتيجه اين وضع پرداخته، مى فرمايد: (حالات آنها ناآرام، قدرت ها پراكنده، جمعيّت انبوهشان متفرق شد. در بلايى شديد و جهلى فراگير فرو رفتند، دختران زنده به گور شده، بت هاى مورد پرستش، قطع رحم ها و جنگ ها و غارت هاى پى در پى از آثار آن بود)؛ «فَالْأَحْوَالُ مُضْطَرِبَةٌ، وَ الْأَيْدِي مُخْتَلِفَةٌ، وَ الْكَثْرَةُ مُتَفَرِّقَةٌ، فِي بَلَاءِ أَزْلٍ(14)، وَ أَطْبَاقِ جَهْلٍ! مِنْ بَنَاتٍ مَوْؤُدَةٍ(15)، وَ أَصْنَامٍ مَعْبُودَةٍ، وَ أَرْحَامٍ مَقْطُوعَةٍ، وَ غَارَاتٍ(16) مَشْنُونَةٍ(17)». اشاره به اينكه اختلاف و پراكندگى و تشتّت آرا و افكار، هميشه بلاهاى شديدى بر سر جوامع انسانى نازل مى كند و آنها را در جهل و نادانى فرو مى برد.
اين است سرنوشت كسانى كه رشته اتّحاد را پاره كنند و به پراكندگى و نفاق روى آورند كه در ميان هر قوم و ملتى به شكلى ظهور مى كند و منحصر به مردم یک عصر و زمان نيست.(18)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.