دلائل ولایت مطلقه فقیه؟

چه دلیلی بر «ولایت مطلقه» فقیه وجود دارد؟ آیا این نوع ولایت مختص پیامبر و ائمه(علیهم السلام) نبوده است؟

بنابر آموزه های کلامی و فقهی شیعه، فرد معصوم از حق حاکمیت الهی برخوردار است و این از آن روست که در دستگاه فکری تشیع، معصومین نه تنها پیشوایان فکری و ایمانی و دینی مردم، بلکه رهبران سیاسی جامعه نیز هستند. این شأن حاکمیتی به دلایل نقلی و عقلی، به فقها نیز قابل انتقال است.

احادیث بسیاری از معصومین در این باب مورد استناد قرار می گیرد که حداقل دو عنوان از آنها قابل پذیرش و غیرقابل خدشه اند. اولی توقیع شریف حضرت ولیعصر(عج) که دلالت بر لزوم مراجعه به راویان احادیث اهل بیت(ع) به صورت کلی و مطلق می کند و شامل تدبیر امور اجتماعی و حاکمیتی نیز می شود و دیگری حدیث مجاری الامور از حضرت علی(ع) که اطلاق آن در بیان جریان یافتن امور به دست عالمان به حلال و حرام شامل شؤون اجتماعی نیز می گردد.

دلایل عقلی قابل انتقال بودن شؤون اجتماعی و حاکمیتی معصومین به فقها نیز تعابیر گوناگونی دارند؛ یکی از مهم ترین این دلایل این است که بگوییم حیات اجتماعی و کمال فرد و جامعه در گرو اجرایی شدن قوانین الهی است و در زمان غیبت، بدون حضور حاکمی عادل و عالم به شرع، اجرای آن احکام معطل می گردد. بنابراین باید به عالم ترین و عادل ترین و تواناترین فرد برای برقراری آن قوانین که همان فقیه است، مراجعه کرد و او را عهده دار تصدی آن اجتماعی نمود.

چنین تلقی ای از جایگاه فقیه، ریشه در عمق تاریخ فقه شیعه دارد و از دیرباز تا کنون، فقهای شیعه اگرچه کمتر از اصطلاح «ولایت فقیه» استفاده کرده اند، اما با برشماری بسیاری از مناصب سیاسی و حاکمیتی جزئی که سرپرستی شان باید با فقیه باشد، عملا مقام اجتماعی فقیه را به عنوان حاکم شرع و مقام سیاسی ای که باید در مقابل حاکم جائر، به او مراجعه کرد، پذیرفته اند.

قید مطلقه نیز اشاره به این دارد که همه شؤون اجتماعی و حاکمیتی ولایت معصومین بدون هیچ استثنایی، به فقیه منتقل می شود. البته اِعمال این ولایت باید در چارجوب های رعایت مصالح کلی مؤمنین و جامعه اسلامی باشد.

نقص ایمان شهدای صدر اسلام با شرط شناخت امامان دوازده گانه!

شيعه می گوید: شرط صحّت ايمان، شناخت امامان دوازده گانه است؛ آیا ایمان كسانى كه قبل از ظهور دوازده امام از دنیا رفته اند ناقص است؟!

اولا: برخی از علمای اهل سنت، انکارکنندگان ویژگی هایی از خلفا را مانند «تفضیل» بین آنها، با توصیفاتی چون «بدعت گزار» یا «مسلمان غیرواقعی» نواخته اند؛ در حالی که «شهدای بدر و احد» به چنین تفضیل هایی قائل نبوده و روایتی در این امور نشنیده بودند. هر جوابی که آن علما از این سؤال بدهند، همان جواب ماست. مثلا ادعا شده تفضیل خلفای راشد بر همدیگر سنت است و کسی که معتقد بر برتری ابوبکر بر عمر و عمر بر عثمان و عثمان بر علی نباشد، گویی بدعت گزار در دین است. یا مثلا ادعا شده مسلمان واقعی کسی است که به هیچ وجه علی را افضل بر عثمان نداند! آیا مسلمانانی که در زمان پیامبر(ص) شهید یا رحلت کردند، به چنین رتبه بندی میان خلفا اعتقاد داشتند؟!

ثانیا: شیعیان به استناد کتاب های خود اهل سنت ثابت می کنند که پیامبر(ص) 12 خلیفه را به عنوان شرط عزت اسلام بعداز خود معین کرده و مصداق آن 12 خلیفه ائمه اهل بیت(ع) هستند. بنابراین می توان گفت که آن شهدا ایمانی اجمالی به اصل مسأله امامت آن حضرات داشتند و همین کافی است.

منظور از «ولايت تكوينى» و «ولایت تشريعى»

«ولايت تكوينى» و «ولایت تشريعى» چه تفاوتی با هم دارند؟

ولايت تشريعى، همان حاكميت و سرپرستى قانونى و الهى است كه گاه در مقياس محدود مانند ولايت پدر و جد بر طفل صغير است و گاه در مقياس بسيار وسيع و گسترده مانند ولايت حاكم اسلامى بر تمام مسائل «حكومت» و «اداره كشور اسلامى»؛ امّا ولايت تكوينى آن است كه كسى بتواند به فرمان و اذن خداوند در جهان آفرينش و تكوين تصرف كند و بر خلاف عادت و جريان طبيعى عالم اسباب، حوادثى را به وجود آورد، مانند زنده كردن مردگان و شفاي مريض به اذن خدا و با سلطه اى كه خداوند در اختيارش گذارده است.

«ولایت»، شرط قبولی اعمال!

چرا بدون «ولایت» اهل بیت(علیهم السلام) اعمال ما پذیرفته نمی شود؟!

خداوند اطاعت از خود را فقط از طریق و مجاری و شرایطی که خود تعیین فرموده است، می پذیرد. اصلی ترین مجرا و شرطی که خداوند برای پذیرش طاعات و عبادات بندگان قرار داده است، پذیرش ولایت اهل بیت(ع) می باشد؛ چرا که ولایت دلیل و راهنمای دیگر ارکان اسلام است و انسان بدون ولایت گمراه خواهد شد و نمی تواند به اصل و حقیقت عبادات، از جمله نماز و روزه و حج و زکات برسد.

بشارت به ظهور حضرت مهدی(عج) در حکمت 209 نهج البلاغه

امام علی(علیه السلام) در حکمت 209 نهج البلاغه، در بشارت به ظهور حضرت مهدي(عجل الله فرجه) چه می فرمایند؟

امام علی(ع) پس از آنكه خبر مسرت بخشى از آينده اهل بيت(ع) و پيروان مكتب آنها مى دهد، مى فرمايد: «دنيا همچون شتر بدخويى است كه بعد از چموشى به ما روى مى آورد و همچون شترى است كه دوشنده شير را گاز مى گيرد تا شير را براى فرزندش نگهدارى كند»، سپس این آیه را تلاوت کردند: «مى خواهيم بر مستضعفان زمين منت گذاريم و آنها را پيشوايان و وارثان آن قرار دهيم»، و می فرمودند: «منظور از مستضعفان در آيه فوق، آل محمد(ص) است كه خداوند مهدى آنها را بر مى انگيزد و به آنها عزت مى بخشد و دشمنانشان را خوار و ذليل مى كند».

رابطه «معرفة الحجة» با «معرفة الله»؟

چرا شناخت الهی منوط به شناخت «حجّت الهی» در زمین است و به این مساله در روایات بسیاری تاکید شده است؛ مگر انسان نمی تواند خداوند را با آیات آفاقی و انفسی بشناسد؟

شناخت الهی از طریق «آیات آفاقی و انفسی» از آنجا دارای اهمیّت است که انسان را به «اصل وجود خداوند و برخی از صفات الهی» واقف می سازد. امّا نکته مهمّ اینجا است که این اندازه از شناخت، برای هدایت و درک سعادت کافی نیست؛ زیرا برای دستیابی به رستگاری و سعادت، باید به «محتوای دین و فرامین راستین الهی» دست یافت و بدان عمل کرد و این مهم بدون «شناخت حجت الهی» امکان پذیر نیست. با توجّه به مسئولیّت «حجّت خدا» در رشد معنوی مردم، رهبری سیاسی و اجتماعی ایشان و پاسدارى از شرايع آسمانى، روشن است که نشناختن «حجّت الهی» و پیروی نکردن از ایشان تا چه اندازه می تواند زیانبار باشد و حتّی به گمراهی از دین ختم گردد. آنچنان که در دعای منقول از امام صادق(ع) می خوانیم: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي‏». بر اساس این ضرورت هاست که می گوییم باید «حجت الهی» را شناخت تا واسطه آشنایی ما با دین گردد و نیازهای ما از آموزه های وحیانی را برطرف کند؛ به همین دلیل شناخت «حجت الهی» از اهمیّت بسیاری در میان تعالیم دینی برخوردار است.

منظور از عبارت «انا بن مکة و مِنی...» در کلام امام سجاد(ع)

در كلام امام سجاد(ع) كه فرمودند: «انا بن مکه و مِنی...» چه حكمتي وجود دارد؟

حكمت اين كلام امام سجاد(ع) كه در شام فرمود: «انا بن مکة و مِنی...» اين است كه من به آن عبادتي كه بايد در مكه و مِنی انجام بگيرد رسيده ‏ام و آن عبادت است كه مرا به اينجا رسانده است، نه اينكه من فرزند سرزمين مكه و مِنی باشم؛ آنكه قرباني مي ‏دهد تا دين زنده بماند فرزند مِنی است نه آنان كه در مِنی زندگي مي‏ كنند؛ با اينكه در اين مسافرت امام حسين(ع) از مكّه برگشت و به مشعر و مِنی و عرفات نرفت و قرباني نكرد، امام سجاد(ع) نيز به مِنی نرفت و قرباني نكرد، با اين وجود فرمود: من فرزند مكه و مِنی هستم.

نقش و جایگاه «ولایت» در زندگی انسان

محبت و ولایت اهل بیت(عليهم السلام) چه نقشی در زندگی مومنانه انسان دارد و چگونه انسان به این محبت و ولایت دست می یابد؟

ارزش انسان به مقدار محبت اوست و هر كسي با محبوبش محشور مي شود. اگر انسان خواست دوست علي(ع) و اولادش بشود بايد بعد از معرفت خدا، آنان را اولياي خويش قرار بدهد. سخن از تجليل و تكريم قانوني نيست كه آنها هر چه گفتند، اطاعت كنيم؛ زيرا اين مرحله اول پيروي است؛ بلكه به ما گفته‏ اند دوست آنها باشيد، دوستي به آساني نصيب كسي نمي شود، دوستي به معرفت ميسّر مي شود و معرفت باطن عبادت است.

حکمت محبت و دوستی «اهل بیت(ع)»

حکمت محبت و دوستی «اهل بیت(عليهم السلام)» چیست؟

حکمت محبت و دوستی با اهل بیت(ع)، همانا محشور شدن با آنها در قيامت است؛ روزي یک عرب باديه ‏نشين از رسول خدا(ص) درباره قيامت سؤال كرد، حضرت فرمودند: براي قيامت چه حاضر كرده ‏اي؟ عرض كرد: هيچ! ولي خدا و رسولش را دوست دارم. پيامبر(ص) نيز فرمود: با محبوب خود محشوري؛ يعني اگر محبت تو صادقانه است، انسان با محبوب خويش محشور مي شود.

دلیل تداوم نیافتن امامت در نسل امام حسن (ع)!؟

حسن بن علی(ع) نیز فرزند فاطمه، از آل کساء و نزد شیعه امام معصوم بوده و فرقی با حسین بن علی(ع) ندارد؛ پس چرا با اینکه حسن(ع) بزرگتر از حسین(ع) بود، امامت به فرزندان حسن بن علی نرسید و در فرزندان حسین بن بن علی ادامه یافت؟!

از نظر شیعه، امامت مثل نبوّت مقامی انتصابی است و هر کس شایستگی این مقام را داشته باشد از طرف خدا معیّن می شود؛ چنانکه نبوت تا عصر رسول اللَّه(ص) در نسل اسحاق(ع) استمرار يافت و نه در نسل برادرش اسماعيل(ع)؛ همچنین حضرت يعقوب 12 فرزند داشت و رشته نبوّت در نسل يكى از آن‏ها استمرار يافت. این مسأله به خاطر علم و شایستگی ای که امامان معصوم داشتند در بین خود اهل بیت(ع) و اصحاب ایشان امری پذیرفته شده بود و اگر این شبهه جایگاهی برای طرح کردن می داشت فرزندان امام حسن(ع) قبل از همه باید به آن تمسک می کردند. ضمن اینکه بعد از امام سجاد(ع) بقیه امامان شیعه هم فرزند امام حسین(ع) و هم فرزند امام حسن(ع) بودند؛ زیرا مادر امام باقر(ع) دختر امام حسن(ع) و پدرش پسر امام حسین(ع) بود.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

کُلُّ الْجَزَعِ وَ الْبُکاءِ مَکْرُوهٌ سِوَى الْجَزَعُ وَ الْبُکاءُ عَلَى الحُسَينِ عليه السّلام

هر ناليدن و گريه اى مکروه است ، مگر ناله و گريه بر حسين عليه السّلام .

بحارالانوار، ج 45، ص 313