فلسفه «شکرگزاری»

فلسفه «شکرگزاری» چيست؟

خداوند بی نياز از شکرگزاری در برابر نعمت هايی است که به انسان بخشيده، لکن سپاس از پروردگار، نشانه شايستگی دريافت نعمت و ناسپاسی نشانه بی لياقتی است. از سوي ديگر، پرورش روح شكرگزارى از خداوند در وجود انسان، به تشكر در برابر زحمات انسان های ديگر مى انجامد و انگيزه مؤثّرى براى حركت بيشتر در جامعه انسانى می شود. شكرگزارى علاوه بر معرفت به بخشنده نعمت، معرفت نعمت را نيز به همراه خواهد داشت، چرا كه هرچه كيفيّت و كميّت نعمت بالاتر باشد، شكر افزونتری را مى طلبد.

منظور از «صفات فعل» خداوند؟!

منظور از «صفات فعل» خداوند كدام صفات است؟

«صفات فعل» صفاتى است كه با ملاحظه انجام فعلى از ناحيه آن ذات مقدّس بر او اطلاق مى شود؛ مثلا مى گوئيم خداوند خالق و رازق است، مسلّماً اين صفات، قبل از آن كه مخلوقى را بيافريند و روزى دهد بر او اطلاق نمى شد. بنابراين صفات فعل در واقع حادث اند و طبعاً عين ذات خدا نيستند و در حقيقت آنها مفاهيمى هستند در ذهن ما، و از آنجا كه افعال خداوند بى نهايت است، صفات فعل او نيز بي نهايت است.

امکان شناخت «صفات خداوند»

آیا شناخت «صفات خداوند» امکان پذیر است؟

در بحث «صفات خدا» هر گروهى راهى رفته و گرفتار افراط و تفريط‌ هايى شده اند. بعضى در گرداب «تعطيل» فرو رفته و گفته اند: ما از صفات خدا چيزى نمى فهميم جز همان مفاهيم منفى. مثلا از صفت «عالم» مى فهميم كه او جاهل نيست. از سوىی گروهى گرفتار «تشبيه» شده اند كه نه تنها صفات ممكنات را برای خداوند قائل شده اند، بلكه او را دارای جسم، دست، پا و... دانسته اند. اما قول حق این است كه معرفت اجمالى خداوند نه تنها ممكن بلكه لازم مى باشد، اما معرفت تفصيلى يعنى احطه علمی به كنه ذات و صفات او غير ممكن است.

نهي روایات از «تشبيه» در شناخت خداوند

دیدگاه روايات اسلامي در مورد «تشبيه» چیست؟

درّه خطرناك «تشبيه» بر سر راه همه پويندگان راه «معرفت الله» قرار دارد و روايات در اين زمينه هشدارهاي فراوانى داده اند تا مردم از تشبيه در راه معرفت الهي فاصله بگيرند. امام علي(ع) مي فرمايد: «آنانكه تو را با پاره اى از مخلوقات مساوى بدانند تو را نظير آنها شمرده اند، و كسانى كه نظيرى براى تو قائل شوند به محكمات آيات كافر شده اند». همچنین امام صادق(ع) می فرماید: «بندگان توانائى توصيف خداوند را ندارند و هرگز به كُنه عظمت او نمى رسند، چشم ها او را نمى بيند و او چشم ها را مى بيند و او لطيف و خبير است».

علت تاكيد قرآن بر توصيف خداوند به سميع و بصير

چرا در قرآن بر توصيف خداوند به سميع و بصير تاكيد شده است؟

توصيف خدا به سميع و بصير در قرآن از يك سو سطح آگاهى مسلمانان را در «معرفة الله» بالا مى برد؛ از سوى ديگر همگان را دعوت به تخلّق به اين خُلق كريم و شباهت يافتن به او در اين وصف مى كند، از سوى سوم آرامشي به مؤمنان مى‌ دهد كه در همه حالات تحت حمايت او قرار دارند و از سوى چهارم به آنها هشدار مى دهد كه مراقب گفتار و كردار خود باشند كه چشم و گوش علم الهى محيط بر آنهاست. نمونه هاى زيادى در تاريخ آمده كه توجّه به علم خدا و سميع و بصير بودنش، اثر بسيار عميقى در بازداشتن از گناه و زشتى ها داشته است.

آثار تربيتي توجه به «حكمت الهی» ؟!

توجه به «حكمت الهی» چه آثار تربيتی برای انسان در پی دارد؟

توجّه به «حكيم» بودن خداوند آثار مهمي در انسان دارد؛ مثلا اثر عميقى در پيشرفت هاى علمى و آگاهى او نسبت به اسرار جهان هستى می گذارد و به علم بشرى عمق و شتاب بيشترى می بخشد. همچنین توجّه به حكمت خداوند در تشريع، مشكلات ناشی از جهل به فلسفه اوامر و نواهی الهی را آسان مى سازد، و تحمّل شدائد را تسهیل مى نمايد. آری توجّه به اين صفت به انسان در برابر مصائب و حوادث ناگوار مقاومت و صبر مى بخشد و انسان را دعوت مى كند كه به سوى علم و حكمت روى آورد، و متخلّق به اخلاق او گردد.

بیان ویژگی های «روح» در قرآن

در قرآن چه ویژگی هایی برای «روح» بیان شده است؟

در آیات قرآن ویژگی هایی برای روح بیان شده است. مانند: 1- روح آدمى مستقل بوده و بعد از جدا شدن از بدن باقى مى ‌ماند. 2- روح پس از مرگ در عالم برزخ بوده و ممکن است متنعم به نعمت های الهی، و یا معذب به عذاب های دردناک باشد. 3- ساختمان روح با جسم متفاوت است؛ خداوند روح را از عالم «أَمْر» بیان فرموده و آفرينش آن را خلقتی جدید معرفى مى‌ كند. 4- رابطه روح با جسم در حال خواب ضعيف مى ‌شود و در حال مرگ به كلى قطع مى ‌گردد. 5- در نهایت روح و پديده‌ هاى روحى، آيات مهمى از عظمت خدا و وسيله مهمی برای «معرفة الله» است.

رابطه «معرفة الحجة» با «معرفة الله»؟

چرا شناخت الهی منوط به شناخت «حجّت الهی» در زمین است و به این مساله در روایات بسیاری تاکید شده است؛ مگر انسان نمی تواند خداوند را با آیات آفاقی و انفسی بشناسد؟

شناخت الهی از طریق «آیات آفاقی و انفسی» از آنجا دارای اهمیّت است که انسان را به «اصل وجود خداوند و برخی از صفات الهی» واقف می سازد. امّا نکته مهمّ اینجا است که این اندازه از شناخت، برای هدایت و درک سعادت کافی نیست؛ زیرا برای دستیابی به رستگاری و سعادت، باید به «محتوای دین و فرامین راستین الهی» دست یافت و بدان عمل کرد و این مهم بدون «شناخت حجت الهی» امکان پذیر نیست. با توجّه به مسئولیّت «حجّت خدا» در رشد معنوی مردم، رهبری سیاسی و اجتماعی ایشان و پاسدارى از شرايع آسمانى، روشن است که نشناختن «حجّت الهی» و پیروی نکردن از ایشان تا چه اندازه می تواند زیانبار باشد و حتّی به گمراهی از دین ختم گردد. آنچنان که در دعای منقول از امام صادق(ع) می خوانیم: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي‏». بر اساس این ضرورت هاست که می گوییم باید «حجت الهی» را شناخت تا واسطه آشنایی ما با دین گردد و نیازهای ما از آموزه های وحیانی را برطرف کند؛ به همین دلیل شناخت «حجت الهی» از اهمیّت بسیاری در میان تعالیم دینی برخوردار است.

عجایب بدن انسان در بیان قرآن

عجایب آفرینش اعضای بدن انسان در قرآن چگونه بیان شده است؟

مطالعه اجزای بدن انسان و پیچیدگی های به کار رفته در آن یکی از بهترین درس های خداشناسی است. قرآن نیز همواره به این راه شناخت توجه دارد. مثلا در سوره نحل خلقت انسان در حالت بی اطلاعی از دنیای پیرامون و سپس مجهز شدنش به ابزارهای دیداری و شنیداری و تعقلی مورد اشاره قرار می گیرد و یا در سوره یونس با استفهامی انکاری که پاسخش را از فطرت مردمان می گیرد به تأمین رزق مردم حتی بت پرستان و پدید آمدن چشم و گوش آنها از جانب خداوند اشاره می شود. آیات بسیار زیاد دیگری نیز در این رابطه وجود دارند.

قرآن و نفی «تشبیه» در صفات خداوند؟!

قرآن کریم نفی «تشبیه» در صفات خداوند را چگونه تبیین می نماید؟

مشركان مى گفتند: خداوند برتر از آن است كه او را عبادت كنيم پس ما به سراغ موجوداتى مى رويم كه به آنها دسترسى داريم؛ او مانند يك پادشاه بزرگي است كه توده مردم به او دسترسى ندارند و بايد به سراغ خاصان او رفت. قرآن مى فرمايد: اين گونه مثال ها را براى خدا نزنيد. خداوند همه جا حاضر است، بعلاوه او مانندى ندارد كه بيانگر وجود او باشد تا به عبادت او برخيزيد. از مجموع این آيات به دست مى آيد كه اوصاف خداوند هيچ گونه شباهتى با اوصاف مخلوقين ندارد؛ و هرگونه مقايسه او با غيرش باعث گمراهى و سقوط در دره «تشبيه» است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

کُلُّ الْجَزَعِ وَ الْبُکاءِ مَکْرُوهٌ سِوَى الْجَزَعُ وَ الْبُکاءُ عَلَى الحُسَينِ عليه السّلام

هر ناليدن و گريه اى مکروه است ، مگر ناله و گريه بر حسين عليه السّلام .

بحارالانوار، ج 45، ص 313