پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) پس از آنكه خبر مسرت بخشى از آينده اهل بيت(ع) و پيروان مكتب آنها مى دهد، مى فرمايد: «دنيا همچون شتر بدخويى است كه بعد از چموشى به ما روى مى آورد و همچون شترى است كه دوشنده شير را گاز مى گيرد تا شير را براى فرزندش نگهدارى كند»، سپس این آیه را تلاوت کردند: «مى خواهيم بر مستضعفان زمين منت گذاريم و آنها را پيشوايان و وارثان آن قرار دهيم»، و می فرمودند: «منظور از مستضعفان در آيه فوق، آل محمد(ص) است كه خداوند مهدى آنها را بر مى انگيزد و به آنها عزت مى بخشد و دشمنانشان را خوار و ذليل مى كند».
پاسخ تفصیلی:
امام علي(عليه السلام) در حکمت 209 «نهج البلاغه»، خبر مسرت بخشى از آينده اهل بيت(عليهم السلام) و پيروان مكتب آنها مى دهد و مى فرمايد: (دنيا همچون شتر بدخويى است كه بعد از چموشى به ما روى مى آورد و همچون شترى است كه دوشنده شير را گاز مى گيرد تا شير را براى فرزندش نگهدارى كند [سپس امام آيه 5 سوره «قصص» را تلاوت فرمود:] ما مى خواهيم بر مستضعفان زمين منت گذاريم و آنها را پيشوايان و وارثان آن قرار دهيم)؛ «تَعْطِفَنَّ الدُّنْيَا عَلَيْنَا بَعْدَ شِمَاسِهَا عَطْفَ الضَّرُوسِ عَلَى وَلَدِهَا، وَ تَلَا عَقِيبَ ذَلِكَ: «وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الاْرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ».
«شِماس» (بر وزن كتاب) معناى مصدرى و در اصل به معناى سركشى و چموشى حيوان است، سپس به انسان هاى سركش و عصيانگر نيز اطلاق گردیده و شَماس (بر وزن تماس) معناى وصفى است و به حيوان سركش و انسان عصيانگر گفته مى شود. «عطف» (بر وزن فتح) به معناى تمايل پيدا كردن يا مايل ساختن به چيزى است. اين واژه، گاهى به صورت متعدى به كار مى رود كه به معنى مايل ساختن است و زمانى با «إلى» متعدى مى شود كه به معنى مايل شدن به چيزى است و هنگامى كه با «عَلَى» متعدى مى شود به معنى بازگشت به چيزى است و گاه با «عن» متعدي مي شود كه به معنى انصراف از چيزى است.
«ضروس» از مادّه «ضَرْس» (بر وزن ترس) به معناى دندان گذاردن بر چيزى و فشار دادن است و «ضروس» به شتر كج خلقى مى گويند كه افراد را گاز مى گيرد.
مفهوم جمله اين است: همان گونه كه شتر شيرده از دوشيدن شير خود ممانعت مى كند شتر، افرادِ دوشنده شیر را گاز مى گيرد تا مبادا بچه اش گرفتار كمبود شير گردد، همچنين در آينده به قدرت پروردگار، دنیا به سوى ما باز مى گردد، مخالفان ما سركوب مى شوند و حكومت به دست صالحان مى افتد، همان گونه كه قرآن مجيد وعده داده است.
جمله «نريد» كه فعل مضارع است و معمولاً دلالت بر استمرار دارد نشان مى دهد كه اين آيه گرچه در داستان بنى اسرائيل ذكر شده كه خداوند به آنها وعده پیروزی بر فرعونيان را داده و سرانجام پيروز شدند، اما منحصر به آنها نيست، افراد مستعضف هرگاه تكيه بر ذات پاك پروردگار كنند و از او يارى بطلبند و انجام وظيفه نمايند سرانجام بر ظالمان و مستكبران پيروز شده، ائمه و پيشوايان روى زمين مى گردند و وارث امكانات وسيع ظالمان و مستكبران.
اين آيه از آياتى است كه اشاره به ظهور حضرت مهدى (ارواحنا فداه) دارد. مرحوم شيخ طوسى در كتاب «الغيبة» حديثى آورده، که اميرمؤمنان علي(عليه السلام) در تفسير آيه فوق می فرماید: «هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ يَبْعَثُ اللهُ مَهْدِيُّهُمْ بَعْدَ جَهْدِهِمْ فَيُعِزُّهُمْ وَ يُذِلُّ عَدُوَّهُمْ»(1)؛ (منظور از مستضعفان در آيه فوق آل محمد(صلى الله عليه وآله) است كه خداوند مهدى آنها را بعد از زحمت و فشارى كه بر آنان وارد شده بر مى انگيزد و به آنها عزت مى بخشد و دشمنانشان را خوار و ذليل مى كند). همين مضمون در حديثى از امام على بن الحسين(عليهما السلام) نقل شده كه مى فرمايد: «وَ الَّذي بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ بَشيراً وَ نَذيراً إنَّ الاَبْرارَ مِنّا أهْلَ الْبَيْتِ وَ شِيعَتَهُمْ بِمَنْزِلَةِ مُوسَى وَ شيعَتِهِ وَ إنَّ عَدُوَّنا وَ أشْياعَهُمْ بِمَنْزِلَةِ فَرْعَوْنَ وَ أشْياعِهِ»(2)؛ (سوگند به كسى كه محمد(صلى الله عليه وآله) را به حق بشارت دهنده و بيم دهنده قرار داد كه نيكان از ما اهل بيت(عليهم السلام) و پيروان آنها به منزله موسى(عليه السلام) و پيروان او و دشمنان ما و پيروانشان به منزله فرعون و پيروانش هستند [سرانجام پيروز مى شوند و آنها نابود مى گردند و حكومت حق و عدالت برقرار خواهد شد]).
اضافه بر آيه شريفه و كلام ائمه هدى(عليهم السلام)، اين مسئله را مى توان به صورت منطقى اثبات كرد و آن اين كه خداوند حكيم و رحيم، انسان را براى هدف والايى آفريده و اگر قرار باشد تا آخر دنيا همین شرایط حکمفرما باشد، و ظالمان بر اوضاع مسلط باشند، احكام الهى به فراموشى سپرده خواهد شد و ظلم و فساد، قتل و جنايت در مقياس هاى وسيع جهانى حكمفرما می گردد، به يقين چنين امرى با حكمت خداوند درباره آفرينش انسان سازگار نيست و بايد منتظر فرا رسیدن زمانى بود كه ايمان، اخلاق و عقلانيت بر جهان حاكم گردد و اولياى الهى بر جهان حكمرانى كنند و مدينه فاضله انسانيت كه هدف نهايى خلقت انسان بوده برقرار شود به مصداق «أَنَّ الاَرضَ يَرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّالِحُونَ»(3)، و به مصداق آيه: «وَعَدَ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِى الاَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِى ارْتَضَى لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِّنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِى لَا يُشْرِكُونَ بِى شَيْئاً»(4)؛ (خداوند به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده اند وعده داده است كه به يقين، خلافت روى زمين را به آنان خواهد داد، همان گونه كه به پيشينيان آنها خلافت بخشيد؛ و دين و آيينى را كه براى آنان پسنديده، برايشان پابرجا و ريشه دار خواهد ساخت، و ترسشان را به امنيّت و آرامش مبدّل مى كند، به گونه اى كه فقط مرا مى پرستند، و چيزى را همتاى من قرار نخواهند داد). بنابراين آنچه در آيات و روايات آمده است با دليل عقل نيز هماهنگ است.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.