شأن نزول آیه (140) سوره «نساء»
شأن نزول آیه (140) سوره «نساء» چه می باشد؟
جمعى از منافقان در جلسات دانشمندان یهود که آیات قرآن را به استهزاء می گرفتند مى نشستند. آيه فوق نازل گشت و عاقبت شوم اين عمل را روشن ساخت.
جمعى از منافقان در جلسات دانشمندان یهود که آیات قرآن را به استهزاء می گرفتند مى نشستند. آيه فوق نازل گشت و عاقبت شوم اين عمل را روشن ساخت.
جمعى از بزرگان اهل کتاب به پیامبر(ص) گفتند: ما به تو و کتاب آسمانى تو و موسى و تورات و عُزیر ایمان مى آوریم، ولى به سایر کتاب هاى آسمانى و سایر انبیاء ایمان نداریم. آيه نازل شد و به آنها تعليم داد كه بايد به همه ايمان داشته باشند.
هیأتى از طایفه بنى ثقیف خدمت پیامبر(ص) آمده، گفتند: ما با دو شرط با تو بیعت مى کنیم: 1- بت هاى خود را با دست خود نشکنیم. 2- مهلت دهى تا یک سال دیگر بت عزّى را پرستش کنیم. آيه فوق نازل شد و به پيامبر اعلام كرد كه لطف خدا او را در برابر اين وسوسه ها حفظ مى كند؛ لذا در برابر آنها کوتاه نیاید.
بشیر بن ابیرق از مسلمانى سرقت کرد و شخص بى گناهى را متهم ساخت و با صحنه سازى در حضور پیغمبر(ص) خود را تبرئه کرد، اما با نزول آیات 105 ـ 106 سوره نساء رسوا شد، او به جاى این که توبه کند راه کفر را پیش گرفت. آیه فوق نازل شد و عاقبت مخالفت با حق را بیان نمود.
مسلمانان و اهل کتاب هر کدام بر دیگرى افتخار مى کردند. یهود می گفت ما ملت برگزیده ایم و پیامبر ما قبل از پیامبر شماست. مسلمانان هم می گفتند پیامبر ما خاتم پیامبران است و ما بهترین امتیم. آيه فوق نازل شد و ارزش هر كس را به اعمالش معرفى كرد.
رافع بن خدیج دو همسر داشت. همسری را که مسن تر بود طلاق داد و هنوز مدت عدّه تمام نشده بود که به او گفت: اگر مایل باشى با تو آشتى مى کنم ولى اگر همسر دیگرم را بر تو مقدم داشتم باید صبر کنى. زن قبول کرد و با هم آشتى کردند. آيه فوق نازل شد و حكم اين كار را بيان داشت.
قبل از جنگ بدر، سران قریش اخطار دادند که همه افراد ساکن مکّه باید براى نبرد با مسلمانان حرکت کنند و هر کس مخالفت کند خانه او ویران و اموالش مصادره مى شود.عده اى که ظاهراً اسلام آورده بودند، ولى به خاطر علاقه شدید به خانه و اموال خود حاضر به مهاجرت نشده بودند با بت پرستان به سوى جنگ حرکت کردند، و سرانجام در این میدان کشته شدند. آيه فوق نازل گرديد و سرنوشت شوم آنها را شرح داد.
هنگامى که پیامبر(ص) وارد سرزمین حدیبیه شدند، خالد بن ولید به سرپرستى یک گروه براى جلوگیرى از پیشروى مسلمانان در کوه هاى نزدیک مکّه مستقر شد، پیامبر(ص) با مسلمانان نماز ظهر را به جماعت ادا کرد .خالد از مشاهده این صحنه به نفرات خود گفت: باید موقع نماز عصر با یک حمله غافلگیرانه کار مسلمانان را یکسره ساخت، آیه فوق نازل شد و دستور نماز خوف را به مسلمانان داد.
پس ازجنگ اُحد ابوسفیان برفراز کوه اُحد گفت: یک روز ما پیروز شدیم و روز دیگر شما، مسلمانان گفتند: بین ما و شما فرق است شهیدان ما در بهشتند و کشتگان شما در دوزخ. ابوسفیان فریاد زد: «انَّ لَنَا الْعُزّى وَ لا عُزّى لَکُمْ»؛ پیامبر(ص) فرمود: شما بگوئید: «اَللّهُ مَوْلینا وَ لا مَوْلى لَکُمْ».... دراین هنگام آیه بالا نازل شد.
بشیر بن ابیرق از مسلمانى سرقت کرد و شخص بى گناهى را متهم ساخت و با صحنه سازى در حضور پیغمبر(ص) خود را تبرئه کرد. یا اینکه زره یکى از انصار به سرقت رفت. سارق زره را به خانه یک یهودى انداخت و با صحنه سازى در حضور پیغمبر(ص) خود را تبرئه کرد. آیات فوق نازل شد و خائنان واقعی را سرزنش کرد.
قال الرضا عليه السلام :
«ان المحرم هو الشهر الذي کان اهل الجاهلية فيما مضي يحرمون فيه الظلم و القتال لحرمة فما عرفت هذه الامة حرمة شهرها و لا حرمة نبيها لقد قتلوا في هذا الشهر ذريته و سبوا نساءه»
امالى صدوق، ص 112