پاسخ اجمالی:
بشیر بن ابیرق از مسلمانى سرقت کرد و شخص بى گناهى را متهم ساخت و با صحنه سازى در حضور پیغمبر(ص) خود را تبرئه کرد. یا اینکه زره یکى از انصار به سرقت رفت. سارق زره را به خانه یک یهودى انداخت و با صحنه سازى در حضور پیغمبر(ص) خود را تبرئه کرد. آیات فوق نازل شد و خائنان واقعی را سرزنش کرد.
پاسخ تفصیلی:
در آیات (105 ـ 106) سوره «نساء» می خوانیم: «إِنّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النّاسِ بِما أَراکَ اللّهُ وَ لا تَکُنْ لِلْخائِنینَ خَصیماً * وَ اسْتَغْفِرِ اللّهَ إِنَّ اللّهَ کانَ غَفُوراً رَحیماً»؛ (ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم؛ تا به آنچه خداوند به تو آموخته در میان مردم قضاوت کنى و از کسانى مباش که از خائنان حمایت نمائى! * و از خداوند طلب آمرزش نما، که خداوند آمرزنده و مهربان است).
شأن نزول:
در شأن نزول آیات فوق جریان مفصلى نقل شده که خلاصه اش این است:
طایفه «بنى ابیرق» طایفه اى نسبتاً معروف بودند، سه برادر از این طایفه «بُشر»، «بشیر» و «مبشّر» نام داشتند.
«بشیر» به خانه مسلمانى به نام «رفاعه» دستبرد زد و شمشیر، زره و مقدارى از مواد غذائى را به سرقت برد.
فرزند برادر او به نام «قتاده» که از مجاهدان «بدر» بود، جریان را به خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) عرض کرد.
ولى آن سه برادر یکى از مسلمانان با ایمان به نام «لبید» را که در آن خانه با آنها زندگى مى کرد، در این جریان متهم ساختند.
«لبید» از این تهمتِ ناروا سخت برآشفت، شمشیر کشید، به سوى آنها آمد و فریاد زد که مرا متهم به سرقت مى کنید؟ در حالى که شما به این کار سزاوارترید.
شما همان منافقانى هستید که پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) را هَجْو مى کردید و اشعار هجو خود را به قریش نسبت مى دادید، یا باید این تهمت را که به من زده اید ثابت کنید، یا شمشیر خود را بر شما فرود مى آورم!
برادران سارق که چنین دیدند، با او مدارا کردند، اما چون با خبر شدند جریان به وسیله «قتاده» به گوش پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسیده، یکى از سخنوران قبیله خود را دیدند که با جمعى به خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) بروند و با قیافه حق به جانب سارقان را تبرئه کنند، و «قتاده» را به تهمت ناروا زدن، متهم سازند.
پیامبر(صلى الله علیه وآله) طبق «وظیفه عمل به ظاهر» شهادت این جمعیت را پذیرفت و «قتاده» را مورد سرزنش قرار داد.
«قتاده» که بى گناه بود از این جریان بسیار ناراحت شده، به سوى عموى خود بازگشت و جریان را با اظهار تأسف فراوان بیان کرد.
عمویش او را دلدارى داده، گفت: نگران مباش خداوند پشتیبان ما است!
آیات فوق نازل شد و این مرد بى گناه را تبرئه کرد و خائنان واقعى را مورد سرزنش شدید قرار داد.(1)
شأن نزول دیگرى براى آیه نقل شده که: زرهى از یکى از انصار در یکى از جنگ ها به سرقت رفت، آنها به یک نفر از طایفه «بنى ابیرق» ظنین شدند.
سارق هنگامى که متوجه خطر شد، زره را به خانه یک نفر یهودى انداخت و از قبیله خود خواست نزد پیامبر(صلى الله علیه وآله) گواهى به پاکى او بدهند و وجود زره را در خانه یهودى دلیل بر برائت او بگیرند.
پیامبر(صلى الله علیه وآله) که چنین دید، طبق ظاهر او را تبرئه فرمود و مرد یهودى محکوم شد، آیات فوق نازل گشت و حقیقت را روشن ساخت.(2)، (3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.