پاسخ اجمالی:
هدایت و ضلالت الهی به معنای زمینه سازی و یا از بین بردن زمينه هاى مساعد است؛ بدون اينكه فرد را بر هدایت و یا گمراهی اجبار کرده باشد. این توفیقات و یا سلب توفیقات از سوی خداوند بی حساب و کتاب نیست؛ بلکه هر بنده ای با اعمال خود توفیقات الهی را به خود جلب و یا از خود سلب می کند. این موضوع مورد تأیید بسیاری از آیات قرآن و روایات اسلامی است.
پاسخ تفصیلی:
در بعضی از آیات قرآن مشاهده می کنیم که هدایت و گمراهی بندگان به خداوند منتسب شده است؛ چنانکه در آیه 93 سوره نحل چنین آمده است: (ولى خدا هر كس را بخواهد گمراه و هر كس را بخواهد هدايت مى كند و از آنچه انجام می داديد حتما سؤال خواهيد شد)؛ «وَ لكِنْ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ وَ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُون». در آیه 8 سوره فاطر هم به صراحت چنین می خوانیم که: (خداوند هر كس را بخواهد گمراه مى سازد و هر كس را بخواهد هدايت مى كند)؛ «فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي مَنْ يَشاء». تعابیر مشابه دیگری نیز راجع به انتساب هدایت و گمراهی به خداوند متعال در قرآن به چشم می خورد! در این آیات، منظور از اراده خداوند بر گمراهی برخی از افراد چیست؟ آیا عادلانه است که خداوند عده ای را گمراه کند و سپس به سبب گمراهی آنان را معذّب و مجازات نماید؟!
باید توجّه داشت که این تعابیر به معنای پدید آمدن جبر بر بندگان در هدایت و گمراهی نیست. ظاهر تعبير آيات فوق ممكن است اين توهّم را به وجود آورد كه انسان نقشی در هدايت و گمراهى خویش نداشته و این امر جنبه اجبارى دارد و تنها منوط به مشیّت و اراده الهی است؛ امّا جمع بندی آیات قرآن و روایات اسلامی در باب «هدایت و ضلالت» ما را به این نکته رهنمون می سازد که سرنوشت هر شخص در گرو اعمال اوست. هر یک از اعمال و كردار انسان، نتائج، ثمرات و بازتابی را به دنبال دارد؛ اگر عمل او نيک باشد، بصیرت و توفيق و هدايت را در پی خواهد داشت و اگر عملش شرّ و پلید باشد، تاريكى و تيرگى قلبش افزون خواهد گشت و ممکن است تا سر حدّ انكار حقّ پیش رود.
قرآن مجید درباره «ثمره ی اعمال نیک» در آیه 29 سوره انفال می گوید: (اى کسانى که ایمان آورده اید! اگر پرهیزکاری پیشه کنید، خداوند براى شما [نورانیت درون و] وسیله تشخیص حق از باطل قرار مى دهد و گناهانتان را مى پوشاند و شما را مى آمرزد)؛ «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَانًا وَيُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ».
در مورد «آثار عصیان» و منتهی شدن اعمال ناشایست انسان به شقاوت و گمراهی نیز آیات متعددی وجود دارد؛ به عنوان نمونه در آیه 10 سوره روم چنین آمده است: (سپس سرانجام کسانى که اعمال بد مرتکب شدند به جایى رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و پیوسته آن را مسخره مى نمودند)؛ «ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُنَ».(1) در دو آیه از سوره غافر نیز می بینیم که گمراهی اثر کفر، اسراف، و تردیدِ کفّار، اسراف کاران و تردیدکننده بیان شده است؛ در آیه 74 این سوره گفته شده: (اين گونه خداوند كافران را گمراه مى سازد.)؛ «كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ الْكافِرين» و در آیه 34 نیز بیان شده که (اين گونه خداوند هر اسراف كار ترديدكننده اى را گمراه مى سازد)؛ «كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتابٌ». همچنین در آیه 5 سوره صف مى خوانيم: «فَلَمَّا زاغُوا أَزاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ»؛ (هنگامى كه از حق برگشتند خداوند دل هاى آنها را برگردانيد).
آنچه گفته شد (تاثیر عمل انسان در هدایت و ضلالت او)، حتّی در آیات مورد سوال نیز مطرح گردیده است. آخرين بخش از آیه 26 سوره بقره سرچشمه هدايت و ضلالت را، اعمال خود انسان می داند؛ آنجا که نفاق را عامل گمراهی دانسته و می گوید: (خداوند گمراه نمى كند جز افراد فاسق و بدكردار را)؛ «وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِينَ». همچنین، آخرین بخش از آیه 93 سوره نحل به همین معنا اشاره دارد؛ در این آیه درست است که با عبارت «يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ» هدایت و ضلالت به خداوند متعال نسبت داده می شود، امّا عبارت «وَ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»، اشاره به این حقیقت می کند که هنوز سوال و جوابی باقی است(2) و مشخّص است سوال و جواب خداوند از بندگانش و حسابرسی از اعمال آنها فقط در صورتی معنا می یابد که انسان هنوز اختیار داشته باشد و اعمال خود را با اختیار انجام دهد و از میان موقعیّت های نیک یا ناشایستی که برایش پیش می آید، دست به انتخاب بزند.
در حدیثی نبوی نیز چنین آمده است که: (به وسیله «گناهان»، خذلان بر گناهکار مستولی می شود تا جایی که او را در مسیری می اندازد که منجر به رد ولایت وصی رسول خدا و نبوت نبیّ خدا و همچنین منجر به رد یگانگی خدا و «الحاد» در دین الهی می شود.)؛ «... فَإِنَّ الْمَعَاصِيَ يَسْتَوْلِي بِهَا الْخِذْلَانُ عَلَى صَاحِبِهَا حَتَّى تُوقِعَهُ فِي رَدِّ وَلَايَةِ وَصِيِّ رَسُولِ اللَّهِ(ص) وَ رَفْعِ نُبُوَّةِ نَبِيِّ اللَّهِ وَ لَا يَزَالُ أَيْضا بِذَلِكَ حَتَّى تُوقِعَهُ فِي دَفْعِ تَوْحِيدِ اللَّهِ وَ الْإِلْحَادِ فِي دِينِ اللَّهِ».(3)
بنابراین، به طور کلّی می توان از «هدایت الهی» به لطف و «توفيق الهى» نیز تعبیر کرد كه شامل حال بندگان خالص مى شود. اين افراد هر روز استعداد و شايستگى خود را براى پذيرش توفيق الهى در اثر عمل به دستورات و تعاليم آسمانى بيشتر مى كنند و از آن سهم بيشترى مى برند.(4) از گمراهی و ضلالت نیز می توان به «سلب توفیق» تعبیر نمود. گمراهی نتیجه اعمال خود انسان و به خاطر از دست رفتن شایستگی ایشان برای هدایت است.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.