پاسخ اجمالی:
«بت پرستی» از زمان حضرت نوح آغاز شده و بعد از طوفان نوح(ع) برخی از مردم با کمک شیطان بتها را از زیر آوارها در آوردند و به پرستش آن پرداختند. «بت پرستی» مشکلات و مفاسد زیادی دارد از جمله: 1. شخصیت انسان خدشه دار می شود. 2. بت پرستی یک نوع خرافه است و موجب خرافه پرستی می شود. 3. باعث می شود مستکبران ادعای خدایی کنند. 4. موجب فساد و بی بندباری می شود. لذا پیامبران با بت پرستی به شدت مبارزه کردند. پیامبر(ص) هم بعد از فتح مکه با کمک حضرت علي(ع) کعبه را از لوث وجود بتها پاک کرد.
پاسخ تفصیلی:
دانشمندان معتقدند بت پرستى از زمان حضرت نوح پيامبر(عليه السلام) آغاز شد. آيات «قرآن مجيد» نيز همين مطلب را تأييد مى كند. به اين آيات توجّه فرماييد: «وَ مَكَرُوا مَكْراً كُبَّاراً * وَ قَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَ لَا تَذَرُنَّ وَدّاً وَ لَا سُوَاعاً وَ لَا يَغُوثَ وَ يَعُوقَ وَ نَسْراً * وَ قَدْ أَضَلُّوا كَثِيراً وَ لَا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا ضَلَالاً»(1)؛ (و [اين رهبران گمراه) مكر عظيمى به كار بردند، و گفتند: دست از معبودان خود برنداريد [به خصوص] بت هاى «ودّ»، «سُواع» «يغوث»، «يعوق» و «نسر» را رها نكنيد و آنها بسيارى را گمراه كردند. خداوندا ستمكاران را جز گمراهى ميفزا!).
مفسّران معتقدند(2) «مكر بزرگ رهبران مخالف حضرت نوح(عليه السلام) ابداع آيين بت پرستى بود. آنها به بهانه يادبود پيامبران گذشته و صالحان از فرزندان حضرت آدم، مجسّمه هايى ساختند، و به تدريج مسئله يادبود پيامبران پيشين از ياد رفت، و مردم به پرستش بتها پرداختند. در ميان بتها پنج بت، كه در آيات بالا نام آنها آمده، بسيار مهم بود. در جريان طوفانِ نوح(ع) همه اين بتها زير خاك دفن شدند. سپس شياطين يا شيطان صفت ها اين پنج بت را از زير آوارها درآورده و در ميان قبايلِ عرب تقسيم كردند، و آيين بت پرستى در ميان عربِ جاهلى رواج پيدا كرد. و پيامبران براى مبارزه با اين آئين خرافى مبعوث شدند.
بت پرستى مشکلاتی فراوانی داشت که پیامبران با آن مبارزه می کردند که حداقل به چهار مورد از این مشکلات اشاره می کنیم.
1. شخصيّت انسان را درهم مى شكند، كرنش و تعظيم در برابر يك قطعه چوب يا سنگ، شخصيّت انسان را لكّه دار مى كند وقتى شخصيّت انسان خدشه دار گردد، تبديل به يك حيوان درنده مى شود و دست به هر خيانتى مى زند.
2. انسان را وارد مرحله خرافه پرستى مى كند؛ چرا كه بت پرستى خود خرافه و بى اساس است، و راه خرافه پرستى را به روى انسان باز مى كند، تا جايى كه عربِ جاهلىِ بت پرستِ خرافه پرست، فرزندان خويش را در برابر بت قربانى مى كردند(3) عرب جاهلى كار خرافه پرستى را تا آنجا ادامه داد كه به هنگام طواف خانه خدا كاملاً برهنه و عريان مى شدند.(4) و در توجيه اين خرافه مى گفتند: چون در لباس هايمان گناه كرده ايم آن را به هنگام طواف همراه خود نمى بريم و لخت و عريان بر گِرد خانه خدا طواف مى كنيم. بنابراين، يكى از مشكلات و پيامدهاى بت پرستى خرافه گرايى است.
3. مقدّمه ادّعاى واهى خدايى است. افراد گردن كلفت همچون فرعون ها و نمرودها از رهگذر بت پرستى ادعاى خدايى كردند. فرعون نه تنها مدّعى خدايى بود كه خود را خداى خدايان مى دانست «اَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى»(5) او بتها را خدايان كوچك و خود را خداى بزرگ مى پنداشت. انسانها وقتى در مقابل سنگ و چوب سجده كنند، در مقابل انسان هم سجده خواهند كرد. آرى بت پرستى مقدّمه انسان پرستى است.
4. بت پرستى مروّج بى بند و بارى است. بت امر و نهى ندارد، دستورى نمى دهد. بت پرست سجده اى در برابرش مى كند و خود را آزادِ آزاد مى پندارد و دست به هر كارى مى زند و حتّى جنايت مى كند. امّا خداپرستى امر و نهى و دستور و برنامه دارد و در مورد تمام برنامه هاى زندگى حكم صادر مى كند.
پيامبران الهى همگى به شدّت با بت پرستى مبارزه مى كردند. پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) وقتى مكّه را فتح كرد و همه مشركان تسليم شدند، اوّلين كارى كه كرد، بت هاى خانه كعبه را ويران كرد. خانه اى كه حضرت ابراهيم(عليه السلام) بر اساس توحيد و يكتاپرستى آن را تجديد بنا كرده بود، در زمان جاهليّت محل جمع آورى بت ها شده بود. 360 بت از قبايل مختلف عرب در آن نگهدارى مى شد.(6) پيامبر(ص) وارد كعبه شد و همه بت ها را شكست و از خانه كعبه بيرون ريخت. برخى از بت ها از دسترس پيامبر(ص) خارج بود. حضرت، به على(عليه السلام) فرمود: بر روى شانه هاى من برو و آن بتها را نيز سرنگون كن. بعضى از مسلمانان از پيامبر(ص) خواستند كه اين كار را به آنها واگذار كند. حضرت علي(ع) فرمود: آنها كه سابقه بت پرستى دارند نمى توانند بت شكن باشند.(7) به هر حال، حضرت رسول(ص) به كمك حضرت علي(ع) خانه كعبه را از لوث بت ها پاك كرد، و بدينسان بت پرستى از مكّه و جامعه اسلامى رخت بربست.
اكنون در محيط جامعه اسلامى اثرى از بت پرستى مرسوم در عصر جاهليّت نيست؛ ولى متأسّفانه در درون دلها بت هايى ساخته شده كه خطرش از آن بت هاى سنگى و چوبى كمتر نيست. علاقه به جاه و مقام، كه براى رسيدن آن هر كارى صورت مى گيرد، نوعى بت پرستى است. عشق به مال و ثروت، كه از هر راهى حتّى رباخوارى و رشوه خوارى و دزدى و رانت خوارى بيايد، بت پرستى مدرن عصر ماست. و در يك كلام هر چيزى كه تو را از ذكر و ياد خداوند غافل كند بت تو محسوب مى شود «كلما شغلك عن الله فهو صنمك»(8)؛ ([آرى] هر چيزى كه تو را از خدا دور كند و فاصله ات را با خدا بيشتر نمايد نوعى بت است) و شخص آلوده به آن، بت پرست محسوب مى شود.
ابن عبّاس مى گويد: اوّلين درهم و دينارى كه توسّط بشر سكّه زده شد شيطان آن را برداشت و روى چشمانش گذاشت سپس آن را روى سينه اش نهاد، و فريادى از شادى سر داد سپس گفت: «اَنْتُمَا قُرَّةُ عَيْنِى وَ ثَمَرَةُ فُؤَادِى، مَا اُبَالِى مِنْ بَنِى آدَمَ اِذَا اَحَبُّوكُمَا اَنْ لَا يَعْبُدُوا وَثَنأ، حَسْبِى مِنْ آدَمَ اَنْ يُحِبُّوكُمَا»(9)؛ (شما نور چشم و ميوه قلب من هستيد. انسان ها اگر شما را [به صورت افراطى] دوست داشته باشند [و وابسته به شما شوند] غصّه اى نخواهم داشت اگر بت پرستى نكنند، براى من كفايت مى كند كه انسانها شما را [به صورت افراطى] دوست داشته باشند).(10)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.