راه دیگر پیشگیرى و درمان «غفلت» تفکر و اندیشه است. هر گاه انسان به کارهاى خوب و آثار مثبت آن و همچنین به کارهاى بد و نتایج سوء آن بیندیشد، امواج ظلمانى «غفلت» از روح و جانش دور مى شود.
روزى پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) خطاب به ابوذر فرمودند:«یَا اَبَاذَر! هَمِّ بِالْحَسَنَةِ وَ اِنْ لَمْ تَعْمَلْهَا لِکَى لا تُکْتَبَ مِنَ الْغَافِلِینَ; اى ابوذر تصمیم به کارهاى نیک بگیر، هر چند توفیق عمل به آن براى تو حاصل نشود تا در زمره غافلان نوشته نشوى».(1)
فکر مرگ و پایان زندگى از جمله افکارى است که در زدودن زنگار «غفلت» از آینه روح آدمى بسیار مؤثر است; مخصوصاً اگر هنگام عبور از آرامگاه مردگان، این شعر یا مانند آن را با خود زمزمه کند:
هر که باشى و به هر جا برسى آخرین منزل هستى این است
این فکر و اندیشه به یقین جلوى سرچشمه هاى اصلى «غفلت» را که هواپرستى و خودخواهى و فزون طلبى است، مى گیرد.
امیرمؤمنان على (علیه السلام) در یکى از وصایاى خویش به فرزندش امام حسین(علیه السلام) فرمودند: «اَىْ بُنَىَّ الْفِکْرَةُ تُورِثُ نُوراً وَ الْغَفْلَةُ ظُلْمَةً اى فرزندم! تفکر، نورانیّت مى بخشد و «غفلت» ظلمت و تاریکى».(2)
1- میزان الحکمه، جلد 3، حدیث 15188.
2- بحار الانوار، جلد 74، صفحه 237.