2ـ اسباب غرور

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
اخلاق در قرآن جلد 2
1- نکوهش غرور در روایات اسلامى3ـ علایم و نشانه هاى غرور

بعضى از بزرگان علم اخلاق گفته اند غرور از صفات زشتى است که هر گروهى به نوعى به آن گرفتارند هر چند اسباب و درجات غرور آنها مختلف است.

اسباب غرور و خودبینى بسیار زیاد است و مغروران گروه هاى مختلفى هستند:

مغروران به علم و دانش و آنها کسانى هستند که وقتى به مقامى از علم مى رسند غرور و خودبینى بر آنها عارض مى شود، جز افکار خویشتن را نمى بینند و براى افکار دیگران ارزشى قائل نیستند، گاه خود را از مقرّبان الهى مى پندارند و قطعاً اهل نجات! اگر کسى کمترین انتقادى از آنها کند ناراحت مى شوند و از همه انتظار احترام و پذیرش و قبول را دارند!

گاه مى شود که افراد کم ظرفیّت با فراگرفتن علم ناچیزى و خواندن کتاب و یا کتابهایى بر مرکب غرور سوار مى شوند و خود را شکننده صد قفل و صد زنجیر مى دانند چرا که تنها صرف میرِ میر را خوانده اند! و این بدترین نوع غرور است که عالم و دانشمند را هم از نظر ارزش علمى ساقط مى کند و هم از جهت ارزش اجتماعى!

در حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم که به ابن مسعود فرمود: «یَابْنَ مَسْعُود! لاَتَغْتَرَّنَّ بِاللهِ وَ لاَتَغْتَرَّنَّ بِصَلاَحِکَ وَ عِلْمِکَ وَ عَمَلِکَ وَ بِرِّکَ وَ عِبَادَتِکَ; اى ابن مسعود! به(کرم) خدا مغرور نشو و همچنین به صالح بودن و علم و عمل و نیکوکارى و عبادت هایت»!(1)

در این حدیث به عوامل دیگر غرور از جمله اعمال صالح، انفاق در راه خدا و عبادات اشاره شده که هر کدام از آنها مى تواند عاملى براى مستى غرور گردد.

افراد صالح کم ظرفیّتى را مى بینیم که هرگاه توفیق انجام عبادات یا اعمال نیکى پیدا مى کنند ناگهان بر مرکب غرور سوار شده و خود را اهل نجات و سعادت مى شمرند و همه مردم در نظرشان کوچک مى شوند و همین امر باعث هلاکتشان مى گردد.

یکى دیگر از عوامل غرور، مغرور شدن به لطف و کرم و مغفرت خداست، افرادى هستند که بى محابا و جسورانه گناه مى کنند، هنگامى که از آنها سؤال شود این چه کار زشتى است که شما انجام مى دهید؟ مى گویند: خداوند کریم و غفور و رحیم است، خدایى را که ما مى شناسیم از آن بالاتر است که گناهان این بنده ناچیز را به رخ او بکشد و به خاطر آن ما را مجازات کند، اصولا اگر ما گناه نکنیم عفو و کرم خدا چه مى شود؟

این گونه افکار انحرافى و سخنان غیر منطقى جرأت آنها را در گناه بیشتر مى کند و باعث سقوط و هلاکتشان مى شود!

به همین دلیل در قرآن و روایات اسلامى از این نوع غرور شدیداً نهى شده است در آیه 6 سوره انفطار مى خوانیم: «یَا اَیُّهَا الاِْنْسَانُ مَا غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ; اى انسان! چه چیز تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته است؟»

امیرمؤمنان(علیه السلام) در تفسیر این آیه مى فرماید: «یَا اَیُّهَا الاِْنْسَانُ مَا جَرَّأَکَ عَلَى ذَنْبِکَ؟ وَ مَا غَرَّکَ بِرَبِّکَ؟ وَ مَا اَنَّسَکَ بِهَلَکَةِ نَفْسِکَ؟!; اى انسان! چه چیز تو را بر گناهت جرأت داده؟ و چه چیز تو را در برابر پروردگارت مغرور ساخته؟ و چه چیز تو را به هلاکت خویشتن علاقه مند کرده است».(2)

فرق است بین کسى که گناه مى کند و جسور است و گویى خود را طلبکار مى داند و بین کسى که گناهى از او سرزده و شرمنده است و امید به رحمت حق دارد، اوّلى بر مرکب غرور سوار است و دومى دست به دامن لطف پروردگار زده است.

جهل و نادانى یکى دیگر از اسباب غرور است، همان گونه که علم و دانش گاه سبب غرور مى شود جهل و نادانى نیز در بسیارى از جاهلان سبب غرور است. در حدیثى از امیرمؤمنان مى خوانیم: «مَنْ جَهِلَ اَغَرَّ بِنَفْسِهِ وَ کَانَ یَوْمُهُ شَرّاً مِنْ اَمْسِهِ; کسى که جاهل است مغرور به خویشتن مى شود و امروزش بدتر از دیروز اوست»!(3)

دیگر از اسباب غرور که گروه زیادى را در کام خود فرو برده است دنیا و زرق و برق دنیا، مال، مقام، جوانى، زیبایى و قدرت است.

افراد کم ظرفیّت همین که به یکى از این امور نایل شوند فراموش مى کنند که اینها عاریتى است و همیشه در معرض زوال و نابودى قرار دارد. این فراموشى سبب خودبینى و غرور آنها مى شود و این غرور آنها را از خدا دور و به شیطان نزدیک و آلوده به انواع گناهان مى سازد.

در حدیثى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى خوانیم: «اَلدُّنْیَا حُلُمٌ وَ الاِْغْتِرَارُ بِهَا نَدَمٌ; دنیا خواب و خیالى بیش نیست و مغرور شدن به آن سبب پشیمانى است»!(4)

در حدیثى از همان بزرگوار مى خوانیم: «لاَتَغُرَّنَّکَ الْعَاجِلَةُ بِزُورِ الْمَلاَهِى، فَاِنَّ الْلَهْوَ یَنْقَطِعُ، وَ یُلْزِمُکَ مَا اکْتَسَبْتَ مِنَ الْمَآثِم; دنیا تو را با سرگرمى هاى باطل نفریبد و مغرور نسازد چرا که سرگرمى ها پایان مى یابد و گناهش بر تو باقى مى ماند»!(5)

از شگفتیها این است که همه مردم با چشم خود زوال سریع نعمت ها و از میان رفتن اموال و ثروت ها و سقوط حکومت ها و قدرت هاى دنیوى را همه روز با چشم خود مى بینند، امّا هنگامى که خودشان به آن مى رسند چنان مغرور مى شوند که فکر مى کنند آنچه مربوط به آنهاست جاودانى است و هرگز از آنها گرفته نمى شود!

آرى اسباب غرور بسیار متنوّع است و رهایى از چنگال آن مشکل و جز در سایه بیدارى و تقوا و سپردن خویش به خداوند و توجّه به زوال سریع نعمت ها امکان پذیر نیست.

* * *

 

 

 


1- مکارم الاخلاق، جلد 2، صفحه 350.

2- نهج البلاغه، خطبه 223.

3- غررالحکم، حدیث 8744.

4- همان مدرک، حدیث 1384.

5- همان مدرک، حدیث 10363.

1- نکوهش غرور در روایات اسلامى3ـ علایم و نشانه هاى غرور
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma