4ـ تقلید سازنده و کورکورانه

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
اخلاق در قرآن جلد 2
3ـ تعصّب مذموم و ممدوح5 ـ طرق درمان

«تقلید» نیز همانند «تعصّب» داراى دو شاخه است: شاخه مثبت، و شاخه منفى، و به تعبیر دقیق تر براى تقلید چهار قسم تصوّر مى شود که سه قسم آن منفى است و یک قسم آن مثبت.

نخست «تقلید جاهل از جاهل» است که گروهى نادان چشم و گوش بسته از گروه نادان دیگرى تبعیّت کنند و اعتقادات و رسوم و سنّت هاى غلط آنان را پذیرا گردند، این گونه تقلید است که در آیات قرآن شدیداً از آن مذمّت شده و از اسباب لجاجت و تعصّب و گاه از آثار آن محسوب مى شود و سبب انتقال خرافات از قومى به قوم دیگر، و ایستادن در برابر انبیاى الهى و داعیان به سوى حق است.

دوّم «تقلید عالم از جاهل» است که بدترین نوع تقلید مى باشد و آن اینکه انسان آگاهى به خاطر گرفتار شدن در چنگال تعصّب، علم خود را رها ساخته و چشم و گوش بسته به دنبال جاهلان بیفتد.

مسئله عوام زدگى و تسلیم دانشمندان قوم در برابر عوام نوعى تقلید عالم از جاهل است.

سوّم «تقلید عالم از عالم دیگر» است به این صورت که انسان آگاه، زحمت بحث و بررسى و تحقیق در باره بعضى از مسائل را به خود ندهد و چشم و گوش بسته به دنبال عالمى بیفتد، روشن است که این تقلید نیز نکوهیده است، هر چند مانند قسم اوّل و دوّم نیست، زیرا بر علما و دانشمندان هر امّت لازم است به تحقیق و بررسى مسائل بپردازند و با داشتن سرمایه هاى علمى در برابر تقلید کورکورانه تسلیم نشوند، به همین دلیل در فقه اسلامى آمده است که تقلید کردن بر مجتهد حرام است، و یکى از تعبیرهاى معروفى که در اجازه هاى اجتهاد نوشته مى شود «یحرم علیه التقلید» مى باشد، مگر اینکه رشته تخصّصى آن دو عالم از هم جدا باشد(مانند طبیب متخصّص قلب که مثلا در بیمارى چشم خود به متخصّصان چشم پزشکى مراجعه مى کنند) و یا متخصّصى که به استاد خود رجوع مى کند که در واقع هر دو از قبیل قسم چهارم است که به آن اشاره خواهد شد.

نوع چهارم «تقلید جاهل از عالم» در آنچه مربوط به علم اوست، و به تعبیر دیگر مراجعه غیر متخصّصین به متخصّصین هر فن، و باز به تعبیر دیگر آنچه را انسان نمى داند از کسانى که آگاه و اهل خبره آنند فراگیرد و به آن عمل کند(درست مانند مراجعه بیماران به اطبّاء در بیمارى هاى مختلف) این مسئله پایه زندگى فردى و اجتماعى انسان را تشکیل مى دهد.

توضیح اینکه: علوم و فنون و دانشها به حدّى وسیع و گسترده است که یک انسان هرگز نمى تواند در همه آنها صاحب نظر و اهل اطّلاع باشد، از قدیم الایّام چنین بوده و در عصر ما که علوم به شاخه هاى بسیار متعدّد و پیشرفته اى تقسیم شده این مسئله ظاهرتر و آشکارتر است تا آنجا که حتّى یک انسان نمى تواند مثلا در تمام رشته هاى پزشکى یا راه و ساختمان صاحب نظر باشد، تا چه رسد به رشته هاى دیگر.

با این حال چاره اى جز این نیست که افراد ناآگاه به آگاهان هر رشته مراجعه کنند، این یک اصل مسلّم است که از سوى تمام عقلاى جهان به رسمیّت شناخته شده است و رها کردن آن سبب از هم پاشیدگى تمام پیوندهاى اجتماعى مى شود.

در مسائل معنوى و اخلاقى و علوم دینى نیز همین گونه است، هرگز نمى توان انتظار داشت که همه مردم در همه رشته هاى علوم اسلامى صاحب نظر باشند، بعضى از این رشته ها به اندازه اى وسیع و گسترده است که بعد از پنجاه سال نیز احتیاج به بحث و بررسى بیشتر دارد(مانند علم فقه).

طبیعى است که در این گونه علوم نیز افراد غیر وارد به آگاهان این علوم مراجعه کنند.

ولى البتّه در مورد اصول دین که پایه هاى اصلى دین را تشکیل مى دهد و هر کس به فراخور حالش مى تواند در باره آن تحقیق کند باید دلیلى متناسب با فکر و فهم خود به دست آورد، و تقلید در آن جایز نیست، باید تحقیق کرد و آن را از روى دلیل شناخت.

به هر حال این قسم تقلید مذموم و نکوهیده حساب نمى شود، این مصداق...اِنَّا وَجَدْنَا آبَائَنَا عَلَى اُمَّة وَ اِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ(1) نیست بلکه مصداق...فَاسْئَلُوا اَهْلَ الذِّکْرِ اِنْ کُنْتُمْ لاَتَعْلَمُونَ(2) است.

تعصّب مذموم که سبب لجاجت و تقلید کورکورانه است، ارتباطى با این مسئله ندارد.

* * *


1- زخرف، 23.

2- نحل، 43.

3ـ تعصّب مذموم و ممدوح5 ـ طرق درمان
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma