شکم پرستى و شهوت جنسى

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
اخلاق در قرآن جلد 2
ب ـ راه عملىاشاره

بزرگان علم اخلاق همچون فیض کاشانى در «المحجة البیضاء» و محقق نراقى در «معراج السّعاده» و مرحوم شبّر در کتاب «الاخلاق» شکم پرستى و شهوت جنسى را به صورت مستقل، مورد بحث قرار داده اند. در واقع از روایات اسلامى و اشاراتى که در آیات قرآن مجید است، پیروى نموده و براى این دو بخش اهمّیّت ویژه اى قائل شده اند.

مرحوم فیض کاشانى در کتاب «المحجة البیضاء» مى گوید: «بزرگترین عوامل هلاکت انسان، شهوت شکم است، همان بود که آدم و حوّا را از بهشتى که دارالقرار بود به دنیا که دار نیاز و افتقار است فرستاد...، در حقیقت شکم سرچمشه شهوات و منشأ دردها و آفات است; زیرا حتى شهوت جنسى نیز پیرو آن است و به دنبال این دو، شهوت در جمع آورى مال و مقام است که وسیله اى براى سفره هاى رنگین تر و زنان بیشتر محسوب مى شود و به دنبال آنها، تنازع در دسترسى به مال و مقام و کشمکش ها به وجود مى آید و آفت ریا و خودنمایى و تفاخر و تکاثر و خود برتربینى از آن متولّد مى گردد; سپس این امور عاملى براى حسد، کینه، عداوت و دشمنى مى شود و دارنده آن را به ارتکاب انواع ظلم ها و منکرات و فحشا مى کشاند...، حال که چنین است، لازم است به شرح آفات آن پرداخته شود و طرق مبارزه با آن روشن گردد».(1)

از این خطرناکتر آن است که انسان هاى شکم پرست و شهوت پرست، دین و ایمان خود را در راه آن از دست داده اند. در ذیل آیه: «وَ آمِنُوا بِمَا أَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً لِمَا مَعَکُم وَ لا تَکُونُوا اَوَّلَ کَافِر بِهِ وَ لا تَشْتَرُوا بِآیَاتی ثَمَناً قَلیلا وَ اِیّاىَ فَاتَّقُونِ(2)» که خداوند در آن یهود را به خاطر فروختن آیات الهى به بهاى ناچیز، مذمّت مى کند; آمده است: جمعى از علماى بزرگ یهود، به خاطر تشکیل مجالس میهمانى پر زرق و برقى از سوى یهودیان براى آنها، آیات الهى را تحریف کردند و عملا آنها را به بهاى ناچیزى فروختند (و پیامبرى را که تورات وعده ظهورش را داده بود و آنها سالها در انتظارش بودند، انکار کردند).

در روایات اسلامى نیز بحث گسترده اى درباره خطرهاى این دو نوع از شهوت دیده مى شود که در ادامه به برخى موارد اشاره مى شود:

1 ـ رسول خدا (صلى الله علیه وآله) مى فرمایند: «ثَلاثٌ اَخَافُهُنَّ بَعدی عَلَى اُمَّتی ألضَّلالَةُ بَعْدَ المَعْرِفَةِ وَ مُضِلاّتُ أَلْفِتَنِ وَ شَهْوَةُ الْبَطْنِ وَ الْفَرْجِ; سه چیز است که از آنها بر امّتم بعد از خودم مى ترسم، گمراهى بعد از آگاهى و آزمایشهاى گمراه کننده و شهوت شکم و شهوت جنسى».(3)

منظور از گمراهى بعد از آگاهى، این است که انسان بر اثر وسوسه هاى منحرفان و ایجاد شبهات گوناگون، راه راستى را که شناخته، رها کند و در راه انحراف در آید که این موضوع در هر زمان ـ مخصوصاً در زمان ما ـ وجود داشته و دارد.

منظور از «مضلاّت فتن» امتحاناتى است که خداوند براى بندگانش پیش مى آورد که گاهى انسان ها به خاطر پیروى هواى نفس از عهده آن برنمى آیند; و منظور از «شهوت بطن و فرج» شکم پرستى و افراط در شهوت جنسى است.

مفهوم حدیث نشان مى دهد، خطرى که از ناحیه این سه امر، مردم را تهدید مى کند، بسیار جدى است.

2 ـ پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در جاى دیگر مى فرمایند: «اَکْثَرُ مَا تَلِجُ بِهِ اُمَّتی اَلنَّارَ اَلاَْجْوَفَانِ اَلْبَطْنُ وَ الْفَرْجُ; بیشترین چیزى که سبب دوزخى شدن امّت من مى شود، دو چیز میان تهى است، شکم و فرج».(4)

3 ـ امام باقر(علیه السلام) نیز در این رابطه مى فرمایند: «اِذا شَبَعَ البَطْنُ طَغى; هنگامى که شکم سیر شود، طغیان مى کند».(5)

4 ـ آن حضرت در جاى دیگر مى فرمایند: «مَا مِنْ شَىء اَبْغَضُ اِلَى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ مِنْ بَطْن مَمْلُوء; هیچ چیزى نزد خداوند، منفورتر از شکم پر (و بیش از اندازه خوردن) نیست».(6)

5 ـ امیرمؤمنان على (علیه السلام) مى فرمایند: «لایُفْسِدُ التَّقوى اِلاّ بِغَلَبَةِ الشَّهْوَةِ; تقوا و پرهیزکارى را چیزى جز غلبه شهوت از بین نمى برد».(7)

6 ـ حدیث دیگرى از همان حضرت(علیه السلام) نقل شده است: « لاتَجْتَمِعُ الحِکْمَةُ وَ الشَّهْوَةُ; دانش و حکمت با شهوت پرستى جمع نمى شود».(8)

7 ـ همان حضرت (علیه السلام) در جاى دیگر فرموده اند: «مَا رَفَعَ اِمرَءاً کَهِمَّتِهِ وَ لا وَضَعَهُ کَشَهْوَتِهِ; هیچ چیز مانند همّت، انسان را بالا نمى برد و هیچ چیز مانند شهوت، انسان را بر زمین نمى زند».(9)

* * *


1- المحجة البیضاء، جلد 5، صفحه 145.

2- بقره، 41.

3- اصول کافى، جلد 2، صفحه 79.

4- همان مدرک.

5- اصول کافى، جلد 6، صفحه 270، حدیث 10.

6- سفینة البحار، جلد 1، صفحه 25، واژه اکل.

7- شرح غررالحکم، حدیث 10606.

8- غرر الحکم، حدیث 10573.

9- همان مدرک، جلد 6، صفحه 114، حدیث 9707.

ب ـ راه عملىاشاره
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma