5 ـ طرق درمان «حرص»

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
اخلاق در قرآن جلد 2
4ـ حرص مذموم و ممدوح6 ـ رفع یک اشتباه

مى دانیم همیشه براى درمان اساسى یک بیمارى جسمانى، باید به سراغ عوامل و ریشه هاى آن برویم، چرا که بدون ریشه کن شدن آن عوامل، نتایج همچنان باقى و برقرار است و اگر به طور موقّت با داروهاى مسکّن آثار آن را بپوشانیم باز بعد از مدّتى خود را نشان مى دهد.

بیماریهاى اخلاقى نیز به یقین همین گونه است حتماً باید ریشه یابى شود، سپس ریشه ها را بخشکانیم.

همان گونه که قبلا اشاره شد(و در احادیث اسلامى نیز آمده بود) یکى از ریشه هاى حرص، سوء ظنّ به خدا و عدم توکّل بر اوست که بازگشت به تزلزل پایه هاى توحید افعالى مى کند.

کسى که خدا را قادر و رازق مى داند و کلید همه نیکى ها را به مضمون (بِیَدِکَ الْخَیْرُ اِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَىْء قَدِیرٌ(1)) در دست او مى بیند، حرص در جمع مال و مواهب دیگر مادّى نخواهد داشت.

کسى که ایمان کامل به وعده هاى الهى دارد و پیام «مَا عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ مَا عِنْدَ اللهِ بَاق...;(2) آنچه نزد شماست فانى مى شود امّا آنچه نزد خداست باقى مى ماند» را به گوش جان شنیده و پذیرفته است، به جاى حرص در جمع آورى مال، حرص در انفاق فى سبیل الله دارد.

هنگامى که پایه هاى ایمان، به ویژه توحید افعالى در وجود انسان متزلزل گردد صفات رذیله بى شمارى به سراغ انسان مى آید که یکى از خطرناک ترین آنها حرص است، پس با تقویت پایه هاى ایمان باید به مقابله با آن برخاست.

یکى دیگر از ریشه هاى حرص، جهل و بى خبرى نسبت به پى آمدهاى آن مى باشد.

اگر انسان بداند حرص، آرامش او را در تمام زندگى بر هم مى زند، حرص مایه رنج و تعب دایمى اوست، حرص شخصیّت او را در هم مى کوبد و در انظار خوار و خفیف مى سازد، حرص سبب مى شود که در عین غنا همچون فقیران زندگى مى کند، او زحمت بکشد و اموالش را براى دیگران ذخیره کند، در قیامت حساب آنها را باید پس دهد، ولى در دنیا دیگران لذّت آن را ببرند.

آرى اگر حریص در این پیامدها بیندیشد قطعاً در روح او اثر مى گذارد.

مرحوم فیض کاشانى در «المحجّةُ البیضاء» مى گوید: داروى بیمارى حرص سه رکن دارد «صبر» و «علم» و «عمل» که مجموع آن پنج چیز مى شود.

نخست اقتصاد و میانه روى در هزینه هاى زندگى، زیرا کسى که هزینه هایش افزون گردد، زندگى آمیخته با قناعت او را سیر نمى کند، بنابراین رعایت اعتدال و میانه روى در صرف اموال دشمن حرص است.

در حدیثى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «مَنِ اقْتَصَدَ اَغْنَاهُ اللهُ، وَ مَنْ بَذَّرَ اَفْقَرَهُ اللهُ; کسى که اعتدال در هزینه هاى زندگى را رعایت کند خدا او را بى نیاز مى کند و کسى که اسراف و تبذیر کند فقیرش مى سازد».(3)

دوّم هنگامى که مال به اندازه کافى براى زیستن دارد، نگران آینده نباشد چرا که بسیارى از حریص ها به خاطر تأمین آینده حرص مى زنند، آینده اى که با تدبیر در موقع خود قابل تأمین است، این همان است که قرآن مى گوید: «الشَّیْطَانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشَاءِ...; شیطان شما را(به هنگام انفاق) وعده فقر و تهیدستى مى دهد و به فحشاء (و زشتى ها) امر مى کند!»(4)

سوّم در فواید قناعت و عزّت حاصل از آن و زیانهاى حرص و طمع و ذلّت ناشى از آنها بیندیشد تا انگیزه اى براى قناعت و فاصله گرفتن از حرص او گردد، پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله)فرمود: «عِزُّ الْمُؤْمِنِ اِسْتِغْنَاهُ عَنِ النَّاسِ; عزّت مؤمن از بى نیازى او از مردم است».(5)

چهارم در تاریخ گذشتگان مخصوصاً گروهى از یهود حریص و دنیاپرستان از اقوام دیگر بیندیشد و حال آنها را با حال انبیا و اولیاء الله مقایسه کند و عقل خود را در این میان به داورى طلبد که آیا به آن گروه بپیوندد یا به این گروه؟ آنهایى که با افتخار زیستند و با افتخار از جهان چشم پوشیدند و به جوار رحمت حق با روحى پاک و اعمالى صالح شتافتند، یا کسانى که بدنام زیستند و بدنام از دنیا رفتند و با کوهى از گناه به سوى سرنوشت شومشان در قیامت شتافتند؟!

پنجم در خطرات مال و ثروت بى حساب بیندیشد و آفات دنیا و آخرت این کار را در نظر بگیرد و نیز در آرامش و امنیّت حاصل از قناعت و عاقبت محمود آن فکر کند، همیشه در امر دنیا به زیردستان خود نگاه کند، نه به آنها که بالادست او هستند، چرا که شیطان دائماً او را تحریک مى کند که به افراد بالاتر نگاه کند و به او مى گوید تو چه چیز از آنها کم دارى؟ چرا تلاش نمى کنى؟ ببین آنها چگونه غرق ناز و نعمتند و از لذایذ دنیا بهره مى گیرند؟! تو از خوف خدا بر خود تنگ گرفته اى و دائماً حلال و حرام مى کنى، مگر آنها خوف از خدا ندارند یا تو از آنها دیندارترى؟!

ابوذر مى گوید: «اَوْصَانِى خَلِیلِى(صلى الله علیه وآله) اَنْ اَنْظُرَ اِلَى مَنْ هُوَ دُونِى، لاَ اِلَى مَنْ هُوَ فَوْقِى; یار با وفاى من(رسول خدا(صلى الله علیه وآله)) به من سفارش کرد(در امر دنیا) همیشه به زیردستان بنگرم نه به بالادستان!»(6)

* * *


1- آل عمران، 26.

2- نحل، 96.

3- میزان الحکمه، جلد 3، صفحه 2557.

4- بقره، 268.

5- شرح فارسى غررالحکم، جلد 5، صفحه 338.

6- اقتباس از المحجّة البیضاء، جلد 6، صفحه 58 تا 54(با تلخیص).

4ـ حرص مذموم و ممدوح6 ـ رفع یک اشتباه
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma