طول امل در روایات اسلامى

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
اخلاق در قرآن جلد 2
سرچشمه طول املآثار و پیامدهاى طول امل

از آنجا که آرزوهاى دراز تأثیر بسیار مخرّبى بر زندگى معنوى و اخلاقى و حتّى مادّى انسانها دارد، در روایات اسلامى با تعبیرات گوناگون از آن نکوهش شده و با عبارات پرمعنایى به علل منطقى آن نیز اشاره شده است، به عنوان نمونه به روایات زیر مى توان اشاره کرد:

1ـ در حدیثى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «اَرْبَعَةٌ مِنَ الشَّقَاءِ جُمُودُ الْعَیْنِ وَ قَسَاوَةُ الْقَلْبِ وَ طُولُ الاَْمَلِ وَ الْحِرْصِ عَلَى الدُّنْیَا; چهار چیز است که نشانه شقاوت و بدبختى انسان است: خشک بودن چشمها(به گونه اى که هرگز از خوف خدا اشکى نریزد) و سنگدلى و آرزوهاى دراز و حرص بر دنیا».(1)

2ـ در حدیث دیگرى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى خوانیم: «مَنْ اَطَالَ اَمَلَهُ سَاءَ عَمَلُهُ; کسى که آرزوى طولانى داشته باشد، عملش بد خواهد شد»!(2)

همین معنى به صورت گویاترى در حدیث دیگرى از آن حضرت آمده است که فرمود: «اَطْوَلُ النَّاسِ اَمَلا اَسْوَئُهُمْ عَمَلا!; آن کسى که آرزوهایش از همه طولانى تر باشد، عملش از همه زشت تر و بدتر است»!(3)

3ـ در نهج البلاغه خطبه 147 نیز تعبیر گویایى در این زمینه دیده مى شود، فرمود: «اِنَّمَا هَلَکَ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ بِطُولِ آمَالِهِمْ وَ تَغَیُّبِ آجَالِهِمْ حَتَّى نَزَلَ بِهِمُ الْمَوْعُودُ الَّذِى تُرَدُّ عَنْهُ الْمَعْذِرَةُ وَ تَرْفَعُ عَنْهُ التَّوْبَةُ; اقوامى که پیش از شما بودند و گرفتار عذاب شدند، فقط به خاطر آرزوهاى طولانى و فراموش کردن اجل و سرآمد زندگیشان بود تا آنکه عذاب موعود فرارسید، همان عذابى که با فرارسیدنش معذرت خواهى رد مى شود و درهاى توبه بسته خواهد شد»!

4ـ در حدیث دیگرى از فاطمه بنت الحسین از پدرش امام حسین(علیه السلام) از جدّش رسول خدا(صلى الله علیه وآله) چنین آمده است: «اِنَّ صَلاَحَ اَوَّلِ هَذِهِ الاُْمَّةِ بِالزُّهْدِ وَ الْیَقِینِ وَ هَلاَکَ آخِرِهَا بِالشُّحِّ(بِالشَّکِّ) وَ الاَْمَلِ!; دو عامل سبب اصلاح(و پیروزى) آغاز این امّت شد که یکى زهد(و ترک وابستگى به دنیا) بود و دیگرى ایمان و یقین محکم و آنچه باعث هلاکت(و شکست) آخر این امّت مى شود بخل(شکّ) و آرزوهاى دراز است».(4)

بدیهى است ایمان و یقین محکم، به اضافه بى اعتنایى به زرق و برق دنیا، سبب شد که مسلمانان نخستین به هنگام ورود در میدان جهاد از هیچ چیز پروا نکنند، جز خدا را در نظر نگیرند و جز براى خدا شمشیر نزنند و هرگز پشت به دشمن ننمایند و این عامل مهمّ پیروزى آنان بود.

ولى هنگامى که آرزوهاى دراز و دلبستگى ها و دلدادگى ها نسبت به ظواهر دنیا جاى «زهد» را گرفت و شک و تردید به جاى یقین نشست، عقب گردها و شک ها شروع شد و امروز هم براى تجدید عظمت نخستین، راهى جز احیاى دو اصل نخست نیست.

5 ـ در حدیث دیگرى از امام امیرمؤمنان مى خوانیم: «اَلاَْمَلُ سُلْطَانُ الشَّیَاطِینِ عَلَى قُلُوبِ الْغَافِلِینَ; آرزوى دراز سبب سلطه شیطانها بر قلوب غافلان مى شود»!(5)

6 ـ در حدیث دیگرى از همان امام(علیه السلام) چنین افرادى به عنوان بدترین مردم معرّفى شده اند، مى فرماید: «شَرُّ النَّاسِ الطَّوِیلُ الاَْمَلِ، السَّیّئُ الْعَمَلِ; بدترین مردم کسى است که آرزوهایش از همه طولانى تر باشد و عملش از همه بدتر»!(6)

و نیز از آن حضرت در حدیث دیگرى مى خوانیم: «اِنَّ الْمَرْءَ یُشْرِفُ عَلَى اَمَلِهِ فَیَقْطَعُهُ حُضُورُ اَجَلِهِ، فَسُبْحَانَ اللهِ لاَ اَمَلٌ یُدْرَکُ وَ لاَ مُؤَمَّلٌ یُتْرَکُ!; انسان پیوسته دنبال آرزوهاى خویش است(و از مبدأ و معاد غافل است) ناگهان حضور اجل، آرزوهایش را قطع مى کند، سبحان الله! نه به آرزو رسیده و نه صاحب آرزو رها شده است»!(7)

7ـ در حدیثى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى خوانیم: «اَشْرَفُ الْغِنَى تَرْکُ الْمُنَى; برترین بى نیازى ترک آرزوهاست»!(8)

چرا که آرزوهاى دور و دراز سبب مى شود که انسان دائماً خود را نیازمند ببیند و دست حاجت به سوى هر کس و هر جا دراز کند و شخصیّت انسانى خود را به خاطر امورى که هرگز به آن نمى رسد بشکند!

8 ـ در حدیث دیگرى از همان امام بزرگوار آمده است: «کَذَّبَ مَنِ ادَّعَى الاِْیمَانَ وَ هُوَ مَشْغُوفٌ مِنَ الدُّنْیَا بِخِدَعِ الاَْمَانِىِّ وَ زُورِ الْمَلاَهِىِّ; دروغ مى گوید کسى که ادّعاى ایمان مى کند در حالى که به خاطر خدعه هاى آرزوها و سرگرمى هاى باطل، دلباخته دنیا شده است»!(9)

روشن است که دلباختگان آرزوها ناگزیرند براى وصول به آنها همه چیز را به دست فراموشى بسپارند و از همین جا رخنه در ایمان آنها پیدا مى شود.

9ـ و نیز از همان بزرگوار در سخن کوتاه و پر معناى دیگرى مى خوانیم: «اَلاَْمَانِىُّ تُعْمَى عُیُونَ الْبَصَائِرِ; آرزوهاى دراز چشم بصیرت انسان را  کور مى کند»!(10)

10ـ در حدیثى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) آمده است که روزى به اصحاب فرمود: «اَکُلُّکُمْ یُحِبُّ اَنْ یَدْخُلَ الجَنّةَ؟; آیا همه شما دوست دارید وارد بهشت شوید»؟!

«قَالُوا نَعَمْ یَا رَسُولَ اللهِ; همگى عرض کردند آرى اى رسول خدا»!

فرمود: «قَصِّرُوا مِنَ الاَْمَلِ وَ اجْعَلُوا آجَالَکُمْ بَیْنَ اَبْصَارِکُمْ وَ اسْتَحْیُوا مِنَ اللهِ حَقَّ الْحَیَاءِ; دامنه آرزوها را کوتاه کنید و مرگ را در مقابل چشم خود قرار دهید و از خداوند(و مخالفت فرمان او) آن گونه که شایسته است شرم کنید».(11)

11ـ باز در حدیث پرمحتواى دیگرى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) آمده است: «اِنَّ الاَْمَلَ یُذْهِبُ الْعَقْلَ، وَ یُکَذِّبُ الْوَعْدَ، وَ یَحِثُّ عَلَى الْغَفْلَةِ وَ یُورِثُ الْحَسْرَةَ; آرزوهاى دراز عقل انسان را مى برد و وعده آخرت را دروغ مى شمرد و انسان را به غفلت وامى دارد و سرانجام آن، حسرت و ندامت است»!(12)

12ـ این بحث را با روایت دیگرى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) ـ به عنوان «خِتَامُهُ مِسْکٌ» پایان مى دهیم، در این حدیث آمده است که پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) سه عدد چوب را گرفت، یکى را پیش روى خود در زمین فرو کرد، دیگرى را در کنار آن و سوّمى را در فاصله دورتر، سپس فرمود: آیا مى دانید این چیست؟ عرض کردند: خدا و رسولش آگاه ترند، فرمود: «هَذَا الاِْنْسَانُ! وَ هَذَا الاَْجَلُ! وَ هَذَا الاَْمَلُ یَتَعَاطَاهُ ابْنُ آدَمَ وَ یَخْتَلِجَهُ الاَْجَلُ دُونَ الاَْمَلُ!; این(چوب اول) انسان است و این(چوب دوم) سرآمد عمر است و این(چوب سوم که در نقطه دورى در زمین فرو شده بود) آرزوهاى دراز انسان است، (آرى) پیش از آنکه انسان به آرزوهایش برسد دست اجل گریبان او را خواهد گرفت»!(13)

در احادیث بالا که گلچینى بود از احادیث فراوانى که در منابع معروف اسلامى درباره طول امل آمده است به خوبى گستردگى خطرات و عواقب شوم این رذیله اخلاقى را نشان مى دهد و ثابت مى کند که آرزوهاى دراز از بزرگترین دشمنان سعادت انسان و مانع قرب او در پیشگاه خداست.

* * *


1- تفسیر قرطبى، جلد 5، صفحه 3618; شبیه به همین معنى با کمى تفاوت در بحارالانوار، جلد 70، صفحه 164 نیز آمده است.

2- بحارالانوار، جلد 70 صفحه 163، حدیث 19.

3- تصنیف غررالحکم، صفحه 312.

4- بحارالانوار، جلد 70، صفحه 164.

5- تصنیف غررالحکم ، صفحه 312.

6- همان مدرک.

7- همان مدرک، صفحه 313.

8- نهج البلاغه، کلمات قصار، کلمه 211 و 34.

9- تصنیف غررالحکم، صفحه 312، حدیث 7223.

10- غررالحکم، حدیث 1375.

11- المحجّة البیضاء، جلد 8، صفحه 246.

12- میزان الحکمه، جلد 1، صفحه 103(مادّه امل).

13- میزان الحکمه، جلد 1، صفحه 104; المحجّة البیضاء، جلد 8، صفحه 245.

سرچشمه طول املآثار و پیامدهاى طول امل
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma