5 ـ طرق درمان غرور

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
اخلاق در قرآن جلد 2
4ـ آثار و پیامدهاى فردى و اجتماعى غروراشاره

از آنجا که غرور غالباً ناشى از جهل و عدم شناخت خویشتن و قدر و منزلت انسان در پیشگاه خداست نخستین گام درمان این بیمارى اخلاقى شناخت خویشتن و معرفت پروردگار و نیز شناخت لیاقت ها و شایستگى ها در انسانهاى دیگر است.

اگر انسان به گذشته خویش برگردد که طفلى بود از هر نظر عاجز و ناتوان و به آینده خویش بنگرد که پیر و ناتوان و از کار افتاده مى شود و اگر چند روزى قدرت، مال، ثروت، جوانى و زیبایى دارد، همه آنها در معرض انواع آفات است و طبق ضرب المثل معروف «به مالت نناز که به شبى از بین مى رود و به جمالت نناز که به تبى از بین مى رود!» همه اینها آسیب پذیر است.

و نیز اگر به تاریخ پیشینیان بنگرد و سرعت زوال قدرت ها و از میان رفتن اموال و نابودى امکانات با خبر شود هرگز مست غرور نخواهد شد.

چگونه انسان به علمش مغرور شود و حال آنکه ممکن است با ضربه اى که به مغز او تصادفاً وارد شود نه تنها همه علومش را فراموش کند حتّى نام خود را نیز فراموش کند؟!

چگونه به اموالش مغرور گردد در حالى که با یک نوسان بازار و پیش آمدن یک حادثه مهم اجتماعى، سیاسى و یا نظامى نه تنها همه ثروت خود را از دست دهد بلکه بدهى زیادى به بار آورد؟!

چگونه به قدرتش بنازد در حالى که ممکن است فردا آن را از دست دهد و پشت میله هاى زندان باشد!

به هر حال آنچه انسان را از مرکب غرور پایین مى کشد و به مستى غرور پایان مى دهد شناخت خویشتن و اوضاع جهان و بى اعتبارى و شدّت دگرگونى احوال آن است.

قرآن مجید به مغروران خطاب مى کند و با این سخن بیدارگر به آنها هشدار مى دهد، مى فرماید: «اَوَلَمْ یَسِیرُوا فِى الاَْرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ کَانُوا اَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ اَ ثَارُوا الاَْرْضَ وَ عَمَرُوهَا اَکْثَرَ مِمَّا عَمَرُوهَا وَ جَائَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا کَانَ اللهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَ لَکِنْ کَانُوا اَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ; آیا در زمین گردش نکردند تا ببینند عاقبت کسانى که قبل از آنها بودند چگونه بود؟ آنها نیرومندتر از اینان بودند و زمین را(براى زراعت و آبادى) بیش از اینان دگرگون ساختند و آباد کردند و عمران نمودند و پیامبرانشان با دلایل روشن به سراغشان آمدند(امّا آنها انکار کردند و کیفر خود را دیدند) خداوند هرگز به آنها ستم نکرد، آنها به خودشان ستم مى کردند».(1)

شبیه همین معنى در سوره غافر آیه 21 و 82 نیز آمده است.

اگر انسان درست به جسم و روح و امکانات خود توجّه کند که چقدر آسیب پذیرند و چگونه حوادث کوچک مى توانند زندگى او را بر هم زنند، هرگز مست و مغرور نمى شود، امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى فرماید: «مِسْکِینُ بْنُ آدَمَ مَکْتُومُ الاَْجَلِ، مَکْنُونُ الْعِلَلِ، مَحْفُوظُ الْعَمَلِ، تُؤْلِمُهُ الْبَقَّةُ وَ تَقْتُلُهُ الشَّرْقَةُ وَ تُنْتِنُهُ الْعَرْقَةُ; بیچاره آدمیزاد! سرآمد زندگیش نامعلوم، علل بیماریش ناپیدا و اعمالش ثبت و ضبط مى شود، پشه اى او را مى آزارد و گلوگیر شدن آب یا غذایى او را مى کشد و عرق مختصرى او را متعفّن و بدبو مى سازد»!(2)

در حالات «ایاز» وزیر معروف و مقتدر سلطان محمود غزنوى نقل کرده اند که همه روز در اطاق مخصوصى مى رفت و در را مى بست و بعد از لحظاتى بیرون مى آمد، بینندگان تعجّب کردند که در این اطاق چه سرّى نهفته است که همه روز «ایاز» به آن سرکشى مى کند، بعد از تحقیق معلوم شد لباس دوران چوپانیش را در آنجا گذارده و همه روز به آنجا مى رود و به آن نگاه مى کند و مى گوید: «ایاز تو چوپان بودى! اکنون که خداوند تو را به مقام وزارت رسانده مغرور مباش، از این بترس که فردا مقامت را از دست بدهى و از گذشته نیز ناتوان تر شوى»!

اگر همه قدرتمندان چنین اسباب عبرتى در اختیار داشته باشند هرگز مغرور نخواهند شد، ولى متأسّفانه هر کس «ایاز» نمى شود.

 


1- روم، 9.

2- نهج البلاغه، کلمات قصار، حکمت 419.

4ـ آثار و پیامدهاى فردى و اجتماعى غروراشاره
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma