دنیاپرستى در احادیث اسلامى

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
اخلاق در قرآن جلد 2
6 ـ رفع یک اشتباهدنیاى مطلوب و دنیاى مذموم

نکوهش از دنیاپرستى در روایات اسلامى مخصوصاً در سخنان پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)و خطبه هاى نهج البلاغه به صورت بسیار وسیعى دیده مى شود، از جمله:

1ـ در حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در پاسخ این سؤال که چرا «دنیا»، «دنیا» نامیده شده؟(توجّه داشته باشید که دنیا از مادّه دَنى به معنى پایین و پست است) فرمود: لاَِنَّ الدُّنْیَا دَنِیَّةٌ خُلِقَتْ مِنْ دُونِ الاْخِرَةِ...; به خاطر این است که دنیا پست است و پیش از آخرت آفریده شده».(1)

2ـ در حدیث دیگرى از همان حضرت نقل شده که فرمود: «اَکْبَرُ الْکَبَائِرِ حُبُّ الدُّنْیَا; بزرگترین گناهان، دنیاپرستى است»!(2)

3ـ همین معنى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) نیز آمده است که فرمود: «حُبُّ الدُّنْیَا رَأْسُ الْفِتَنِ وَ اَصْلُ الِْمحَنِ; دنیاپرستى سرآغاز فتنه ها و ریشه همه محنتها و رنج هاست»!(3)

4ـ در حدیث دیگرى از همان امام(علیه السلام) مى خوانیم: «اِنَّ الدُّنْیَا لَمُفْسِدَةُ الدِّینِ وَ مُسْلِبَةُ الْیَقِینِ; دنیاپرستى دین انسان را بر باد مى دهد و ایمان و یقین او را مى گیرد».(4)

5 ـ در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) آمده است که فرمود: «اِنَّ اَوَّلَ مَا عُصِىَ اللهُ بِهِ سِتٌّ: حُبُّ الدُّنْیَا وَ حُبُّ الرِّئَاسَةِ وَ حُبُّ الطَّعَامِ وَ حُبُّ النِّسَاءِ وَ حُبُّ النَّوْمِ وَ حُبُّ الرَّاحَةِ; نخستین چیزى که با آن عصیان و نافرمانى خدا شد شش چیز بود: دنیاپرستى، حبّ ریاست، علاقه به غذا(شکم پرستى)، محبّت(افراطى) زنان، پرخوابى و علاقه به راحتى و تن پرورى».(5)

غالب این امور ششگانه یا تمام آنها در داستان عصیان و سرکشى شیطان و ترک اولاى آدم و گناه قابیل دیده مى شود لذا به عنوان اولین ها ذکر شده است.

6 ـ در حدیث دیگرى مى خوانیم که از امام علىّ بن الحسین(علیه السلام) پرسیدند: «اَىُّ الاَْعْمَالِ اَفْضَلُ عِنْدَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ; کدام عمل در نزد خداوند متعال افضل است» فرمود: «مَا مِنْ عَمَل بَعْدَ مَعْرِفَةِ اللهِ جَلَّ وَ عَزَّ وَ مَعْرِفَةِ رَسُولِهِ اَفْضَلُ مِنْ بُغْضِ الدُّنْیَا وَ اِنَّ لِذَلِکَ لَشُعَباً کَثِیرَةً وَ لِلْمَعَاصِى شُعَباً; هیچ عملى بعد از شناخت پروردگار متعال و شناخت پیامبر او(صلى الله علیه وآله)برتر از دشمنى با دنیا(و ترک دنیاپرستى) نیست و این شاخه هاى فراوانى دارد و همان گونه که گناهان دیگر شاخه هاى بسیار دارد».

سپس امام(علیه السلام) به سرکشى و عصیان شیطان که از «تکبّر» سرچشمه گرفت و «حرص» که سبب گناه و ترک اولاى آدم و حوّا شد، و «حسد» که سرچشمه عصیان قابیل گشت تا آنجا که دست خود را به خون برادرش آلوده ساخت اشاره فرموده، مى افزاید: «فَتَشَعَّبَ مِنْ ذَلِکَ حُبُّ النِّسَاءِ وَ حُبُّ الدُّنْیَا وَ حُبُّ الرِّئَاسَةِ وَ حُبُّ الرَّاحَةِ وَ حُبُّ الْکَلاَمِ وَ حُبُّ العُلُوِّ وَ الثَّرْوَةِ، فَصِرْنَ سَبْعُ خِصَال، فَاجْتَمَعْنَ کُلُّهُنَّ فی «حُبِّ الدُّنْیَا»! فَقَالَ الاَْنْبِیَاءُ وَ الْعُلَمَاءُ بَعْدَ مَعْرِفَةِ ذَلِکَ، حُبُّ الدُّنْیَا رَأْسُ کُلِّ خَطِیئَة; از اینجا شاخه هاى علاقه به زن، و محبّت دنیا و محبّت به ریاست و علاقه به راحتى و تن پرورى و محبّت سخن گفتن(پرگویى) و محبّت برترى جویى و مال و ثروت پیدا شد، و این هفت صفت همه در «حبّ دنیا» خلاصه مى شود و اینجاست که پیامبران و علما بعد از آگاهى بر این موضوع گفتند: محبّت دنیا سرچشمه همه گناهان است»!

سپس براى اینکه تفاوت میان دنیاى ممدوح و مذموم را روشن سازد امام در پایان مى فرماید: «وَ الدُّنْیَا دُنْیَائَان: دُنْیَا بَلاَغ وَ دُنْیَا مَلْعُونَة; و دنیا دو گونه است: دنیایى که به حدّ کفاف است(و انسان را به آخرت و معنویّت) مى رساند و دنیاى نفرین شده(که انسان را از خدا دور مى کند)»!(6)

7ـ در حدیث دیگرى از امام علىّ بن ابیطالب(علیه السلام) مى خوانیم، فرمود: «اُرْفُضِ الدُّنْیَا فَاِنَّ حُبَّ الدُّنْیَا یُعْمِى وَ یُصِمُّ وَ یُبْکِمُ وَ یُذِلُّ الرِّقَابَ; دنیاپرستى را ترک کن چرا که حبّ دنیا چشم را کور و گوش را کر و زبان را لال مى کند و گردنها را به ذلّت مى کشاند»!(7)

طبیعى است که وقتى عشق به چیزى در وجود انسان چیره مى شود، او را از روشن ترین واقعیّت ها غافل مى کند، چشم دارد امّا گویى نابیناست، گوش دارد امّا گویى ناشنواست، زبان دارد ولى جز به آنچه به آن دل بسته است گردش نمى کند و براى رسیدن به این محبوب خود یعنى دنیا تن به هر ذلّتى مى دهد.

8 ـ باز در حدیثى که در مورد آثار منفى دنیاپرستى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) نقل شده و در واقع فلسفه این حکم الهى در آن تبیین گردیده، مى خوانیم: «حُبُّ الدُّنْیَا یُفْسِدُ الْعَقْلَ، وَ یُصِمُّ الْقَلْبَ عَنْ سُمَاعِ الْحِکْمَةِ وَ یُوجِبُ اَلِیمَ الْعِقَابِ; دنیاپرستى خرد را فاسد مى کند و گوش قلب را از شنیدن سخنان حکمت آمیز ناشنوا مى سازد و سبب عذاب دردناک(در دنیا و آخرت) مى شود».(8)

9ـ در حدیث دیگرى در بیان آثار زیانبار دنیاپرستى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) چنین آمده است: «اِنَّ الدُّنْیَا مُشْغِلَةٌ لِلْقُلُوبِ وَ الاَْبْدَانِ; دنیاپرستى هم فکر انسان را به خود مشغول مى دارد و هم بدنها را(نه آرامش فکر مى گذارد و نه آسودگى جسم)»!(9)

10ـ این سخن را با حدیث پرمعنى دیگرى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) پایان مى دهیم، فرمود: «اِنَّهُ مَا سَکَنَ حُبُّ الدُّنْیَا قَلْبَ عَبْد اِلاّ اِلْتَاطَ بِثَلاَث: شُغْل لاَیَنْفَدُ عَنَاوَئُهُ، وَ فَقْرٌ لاَیُدْرَکُ غِنَاهُ، وَ اَمَل لاَیَنَالُ مُنْتَهَاهُ; دنیاپرستى در هیچ دلى ساکن نمى شود مگر اینکه او را به سه چیز آلوده مى کند، گرفتارى مستمرّى را که هرگز خستگى آن پایان نمى گیرد و احساس فقر و بینوایى که هرگز به غنا نمى رسد و آرزوى درازى که هیچگاه پایان نمى گیرد»!(10)

* * *



1- بحارالانوار، جلد 54، صفحه 356.

2- کنزالعمّال، جلد 3، صفحه 184، حدیث 6074.

3- غررالحکم، حدیث 4870.

4- غررالحکم، حدیث 3518.

5- بحارالانوار، جلد 70، صفحه 60.

6- اصول کافى، جلد 2، صفحه 130، باب «حبّ الدنیا»، حدیث 11.

7- اصول کافى، جلد 2، صفحه 136.

8- غررالحکم شرح فارسى، جلد 3، صفحه 397، شماره 4878.

9- بحارالانوار، جلد 74، صفحه 81.

10- بحارالانوار، جلد 74، صفحه 188.

6 ـ رفع یک اشتباهدنیاى مطلوب و دنیاى مذموم
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma