داشتن «پایگاه مردمی» و نقش آن در موفقیت مدیران

داشتن «پایگاه مردمی» و محبوبیت بین مردم چگونه برای یک مدیر حاصل می شود و چه نقشی در موفقیت او دارد؟

اصولاً هيچ تكيه گاهى براى زمامداران، مديران و فرماندهان مهمتر از تكيه گاه مردمى نيست؛ تکیه گاهی كه اگر باشد كارها به سهولت پيش مى رود و اگر نباشد تلاشها كم اثر و بيهوده است. اين پشتوانه در صورتى حاصل می شود که مدیر، رابطه خود را با مردم از طرق مختلف، مخصوصاً از طريق تماس مستقيم حفظ كند و نسبت به مردم دلسوزى، صداقت و خيرخواهى داشته باشد.

نقش «عدالت و دادگري» در موفقيت مديران

«عدالت و دادگری» چه نقشي در موفقيت مديران دارد؟

«عدالت» در مفهوم گسترده اسلامی اش فراتر از «دادگری» بوده و به معنی حالت خدا ترسى باطنى است كه به صورت يك ملكه و خصلت در آمده و انسان را از انجام گناه باز مى دارد، جالب اين كه در تعالیم اسلامی وجود اين ملكه براى كارهائى كم اهمّيت تر از مسأله مديريّت و فرماندهى، شرط شمرده شده، مانند عدالت در مورد شهود، يا امام جماعت. بنابراين، مسلّم است كه در پستهاى كليدى بايد مرحله والائى از تقوا شرط باشد. مسأله عدالت به قدرى مهم است كه اميرمؤمنان(ع) در خطبه 131 آن را به عنوان هدف اصلى حكومتش معرّفى مى كند.

نقش «ایمان به هدف» در موفقیت مدیران

«ایمان به هدف» چه نقشی در موفقیت یک مدیر و فرمانده دارد؟

«ايمان به هدف» براى يك مدير در هر تشكيلات، نخستين و مهمترين شرط موفّقيّت است، و اصولاً عشق به كار و تلاش توأم با دلسوزى، بدون چنين ايمانى صورت نخواهد گرفت. البتّه در نظامهاى مكتبى، ايمان به هدف مساوى است با ايمان به مكتب که بهترین نمونه آن را قرآن درباره پيامبر(ص) مى گويد: «پيامبر به آنچه از سوى خدا نازل شده ايمان آورده است». این ایمان موجب شده بود که ایشان برای پیاده کردن آیین اسلام تلاش وصف ناپذیری داشته باشد و بنابه فرموده قرآن، گاه از عدم ایمان مردم مى خواست قالب تهی کند.

نقش «علم» و «قدرت» در گزینش مدیران از منظر قرآن و عترت

از منظر قرآن و روایات «علم» و «قدرت» چه نقشی در گزینش مدیران دارد؟

«علم» و «قدرت» دو ملاک مهم در گزينش فرمانده است. قرآن در قضیه انتخاب «طالوت» به عنوان فرمانده بنی اسرائیل توسط خداوند روی این دو خصوصیت او تاکید کرده و آنها را دلیل انتخاب شدنش می داند. اين سخن نشان می دهد كه در معيارهاى گزينش فرمانده، مهم «دانائى» و «توانائى» است. امام صادق(ع) مى فرمايند: «كسى كه بدون آگاهى كارى را انجام مى دهد، مانند كسى است كه از بيراهه سير مى كند، هر چه سريعتر برود از مقصد دورتر مى شود».

اهميت «وراثت صالحه» در گزينش مديران

«وراثت صالحه» از چه اهميتي در گزينش مديران برخوردار است؟

يكى از ابعاد شخصيّت انسان را مسائل ناشى از «وراثت» تشكيل مى دهد؛ تا آنجا كه بعضى، شخصيّت آدمى را در سه بعد «وراثت» و «محيط» و «تعليم و تربيت» خلاصه كرده اند. البتّه ما عوامل سازنده شخصيّت را اين چنين محدود نمى دانيم؛ ولى به هر حال، تأثير آن را به عنوان يك عامل مهم نمى توان انكار كرد. در قرآن و روايات نیز اشارات زيادى به اين معنى ديده مى شود.

نقش «تجربه و آزمودگي» در موفقيت مديران

«تجربه و آزمودگي» چه نقشي در موفقيت مديران دارد؟

مدير در آغاز كارش تجربه قابل ملاحظه اى در مورد آن ندارد؛ ولى كارهاى قبليش مى تواند زمينه ساز براى منصب فعليش باشد. لذا مثلا نمی توان و نبايد يك سرباز عادی را بدون طى سلسله مراتب به فرماندهى یک لشکر منصوب كرد. زيرا مسائل مربوط به مديريت، بيش از آنچه جنبه علمى و آموزشى دارد، داراى جنبه عملى و تجربى است. حتی خداوند پيامبرانش را در برهه ای از زندگیشان به چوپانى گمارد، تا اگر با افراد جاهل و نادان سر و كار پيدا کردند، بتوانند با آنها تعامل کنند.

«تجربه» و «مشورت» دو عامل موثر در تصمیم گیری مدیران

يک مدير و فرمانده، براي اتخاذ تصميم صحیح و بجا، لازم است از چه اموري کمک بگيرد؟

یک مدير، بايد از «آگاهيها» و «تجربه هاى گذشته» استفاده کند و آنها را بدقّت مورد بررسى قرار دهد و هرگز مواردى را كه به ناكامى منجر شده، فراموش نكند؛ هيچ گاه اصرار به آزمودن آزموده ها و پيمودن راهى را كه نتيجه آن قبلا منفى بوده، نداشته باشد؛ كه در حديث معروف آمده: «مومن دو بار از يك سوراخ گَزيده نمى شود». علاوه بر اینکار باید از مشاوران آگاه و دلسوز استفاده کند. مشورت به فرموده رسول اکرم(ص) رحمت الهی و مایه هدایت است و امیرالمومنین(ع) آن را بهترین مشاور دانسته اند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ رَسُولُ اللهِ(صلى الله عليه وآله):

مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَحُجَّ فَلْيَمُتْ إِنْ شَاءَ يَهُودِيّاً وَ إِنْ شَاءَ نَصْرَانِيّاً

هر کس حجّ به جاى نياورده بميرد ]به او گفته شود [اگر خواهى يهودى بمير و اگر خواهى نصرانى.

مستدرک الوسائل: 8/18