روش‌شناسی «اخباریان» و شبهه تحریف قرآن

روش اخباریان در نقل اخبار چگونه است که منجر به طرح شبهه تحريف قرآن شده است؟!

علماى اماميه از عصر ائمه(ع) و در دوران طولانى غيبت به منظور استنباط درست از پايه‌هاى شرع مقدس اسلام همواره دو راه را در پيش گرفته‌اند: جمعى راه استدلال و تحقيق را انتخاب نموده‌اند كه به آنان «مجتهد» مى‌گويند و گروهى ديگر به نقل حديث بسنده نموده‌اند كه به آنان اصطلاحآ «محدث» گفته مى‌شود. اختلاف اساسى مجتهدان با محدثان اين است كه محدثان در مسايل دينى ـ به‌ويژه در اصول ـ بر «نقل» بيش از «دليل عقلى» تكيه مى‌كنند؛ در حالى كه اخبار آحاد در اصول دين نزد مجتهدان از درجه اعتبار ساقط است.

منافات دعا با مقام رضا و تسليم بر اراده الهی؟!

آیا دعا کردن با مقام رضا و تسلیم در برابر اراده الهی منافات دارد؟!

رضایت و تسلیم باید بر قضای الهی باشد و قضای الهی نیز بر اساس استعدادها و لیاقت هایی که هر شخص از خود نشان می دهد شکل می گیرد و جریان می یابد. «دعا» به تصریح آموزه های اهل بیت(ع) یکی از مؤثرترین عواملی است که مواهب الهی را به شخص جلب می کند. زیرا دعاکننده بعد از آن که نهایت کوشش خود را در استفاده از همه وسایل موجود به کار می بندد، آن جا که دیگر کاری از دستش بر نمی آید و به نقطه بن بست رسید، به در خانه خدا می رود و با توجه و توکل و تکیه بر خدا، فراهم شدن اسباب و عواملِ خارج از دایره قدرت انسانی را از وی طلب می کند و با همین توکل و تکیه است که تسلیم قضای الهی می شود.

مراقبه در آیات و روایات

«مراقبه» در آیات و روایات چگونه بیان شده است؟

در آيات قرآن و روايات اسلامى اشارات فراوانى نسبت به مراقبه آمده است؛ به عنوان نمونه: سوره حشر، آيه 18، مى فرمايد: «و هر كس بايد بنگرد تا براى فردايش چه چيز از پيش فرستاده و از خدا بپرهيزيد كه خداوند از آنچه انجام مى دهيد آگاه است». اميرمؤمنان على(ع) نیز می فرماید: «سزاوار است انسان بر خويشتن مسلّط و هميشه مراقب قلب خود و نگاهدار زبان خويش باشد!».

فلسفه «مجازات» در اسلام؟

اسلام چه اهدافی را از وضع برخی «مجازات ها» برای مجرمین دنبال می کند؟

«مجازات» از منظر اسلام دارای اهداف خاص و مشخصی است؛ مانند تامین «عدالت» که مبنای تمام دستورات و مقررات اسلامی را تشکیل می دهد. در واقع مجرم با ارتکاب جرم، از طرفی حرمت احکام الهی را شکسته و از طرفی به منافع نامشروعی رسیده که عقلا و شرعا او را مستوجب عقاب می سازد. از سویی بازداشتن مجرم از ارتکاب دوباره جرم، و همچنین بازداشتن دیگران از ارتکاب آن، از اهداف دیگر مجازات های اسلامی است. همچنین اصلاح و تربیت مجرمین، تهذیب و تطهیر آنان و حفظ نظام اجتماعی، را می توان از اهداف دیگر  مجازات های اسلامی دانست.

شبهه تعزيت و تهنیت گفتن شیعيان به «جعفر کذّاب»

آیا این گفته صحیح است که "شیعیان بعد از شهادت امام حسن عسکری(عليه السلام) به «جعفر کذّاب» تعزیت و تهنیت گفتند"؟

برخي خواسته اند بگويند كه شیعیان بعد از شهادت امام عسکری(ع) به «جعفر کذّاب» تعزیت و تهنیت گفتند؛ در حالي كه از روايت ابوالادیان چنين استفاده مى شود برخى از شيعيان كه هنوز امر امامت حضرت مهدى(عج) برایشان روشن نشده بود، به گمان اينكه جعفر امام است در صدد تهنيت به او برآمدند.

گریه و عزاداری بر مظلومان 1400 سال پیش و فراموشی مظلومان زمانه!

آیا بهتر نیست که بجای متوقف شدن در 1400 سال قبل، به حال مقتولان میانمار، غزه، یمن و ... گریه کنیم؟

در اسلام آنچه اهمیت دارد یاری مظلومان می باشد و گریه بر ستمدیدگان، جبران وظیفه «یاری مظلوم» را نمی کند. افراد بی تفاوت در قبال رنج مظلومان مورد توبیخ خدا خواهند بود. آیات و راوایات با کمال صراحت مسلمانان را ملزم و مکلف به یاری ستمدیدگان می کند. بنابراین وظیفه اساسی و اولیه ما به عنوان مسلمان در قبال رنج ها و ظلم هایی که دیگر مسلمانان متحمل می شوند، نه گریه و زاری که یاری آنها و حمایت شان با جان و مال است.
اما عزاداری برای امام حسین(ع) و گریه برمصائب ایشان، نه تنها منافاتی با دلسوزی و حمایت از مظلومین عالم ندارد بلکه مقوم آن است. زیرا از یک طرف قیام امام حسین(ع) برترین الگوی ظلم ستيزان است و گریه و عزاداری میثاقی بر ادامه اهداف سید الشهدا در ظلم ستیزی است و از طرف دیگر این عزاداری ها می تواند توده های مسلمان را بسیج و آنها را تربیت کند. نیروهای تربیت یافته در این مجالس، بهتر از دیگر مسلمانان، آمادگی دفاع و حمایت از برادران و خواهران مسلمان رنج دیده شان در اقصی نقاط عالم را دارند.

اهداف بعثت پیامبر(ص)، از منظر قرآن

اهداف بعثت رسول اکرم(ص) در قرآن چگونه بیان شده است؟

مجموع اهداف بعثت را با توجه به آیه 2 سوره جمعه مى توان در سه امر خلاصه کرد که یکى جنبه مقدماتى دارد و آن «تلاوت آیات الهى» است، و دو امر دیگر یعنى «تهذیب و تزکیه نفوس» و «تعلیم کتاب و حکمت» دو هدف بزرگ نهائى را تشکیل مى دهد.

معرفی ابن علویّه اصفهانى

ابن علویّه اصفهانى که بود؟

ابو جعفر احمد بن عَلّویه اصفهانى کرانى مشهور به ابن أسود، از بزرگان علم حدیث و یکى از نویسندگانِ شیعه است که نام آنها در معاجم مکرّر آورده شده. علماى بزرگ امامیّه از او نقل روایت کرده و همین که روایات او در کتابهایى مثل فقیه، تهذیب، کامل، أمالى صدوق، مجالس مفید و دیگر کتب مرجع شیعه به چشم مى خورد، در بزرگى مرتبه او بس است. و اینکه اهل قم با وجود عادتشان به عیب نهادن بر یک راوى به مجرّد وجود کوچکترین ایرادى در وى، به او اعتماد کرده اند، براى حکم به ثقه بودن او کفایت مى کند.

عصمت اعطایى افتخار نیست

اگر عصمت امرى اعطایى باشد، در این صورت معصوم بودن چه افتخاری دارد؟

درست است که عصمت امری اعطایی است، ولی باید زمینه هایى در افراد به وجود آید تا این لطف الهى شامل حال آنان گردد. بخشى از این زمینه ها مانند وراثت و تربیت خارج از اختیار، و بخشى دیگر کاملاً در اختیار فرد معصوم مى باشد، مانند: جهاد با نفس، چشم پوشى از حرام و جهاد با کجی ها و بدی هاى جامعه، که به روشنى ثابت مى کند هرگاه لطفى به نام «عصمت» در اختیار آنان قرار گیرد، از آن در تهذیب فرد و جامعه بهره خواهند گرفت. در نتیجه «عصمت» یک افتخار محسوب مى شود.

توبه، اولین گام در تهذیب نفس

اولین گام عملی برای تهذیب نفس چیست؟

علماى اخلاق نخستين گام براى تهذيب اخلاق را «توبه» شمرده اند. در مكتب اسلام، از تمام آلودگان به گناه دعوت شده است كه براى اصلاح خويش از اين باب رحمت الهى وارد شوند. اين حقيقت در سخنان امام سجاد(ع) در مناجات تائبين چنین بيان شده است: «معبود من! تو كسى هستى كه به روى بندگانت درى به سوى عفوت گشوده اى و نامش را توبه نهاده اى، و فرموده اى باز گرديد به سوى خدا و توبه كنيد، توبه خالص! حال كه اين در رحمت باز است، عذر كسانى كه از آن غافل شوند چيست؟».

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمامُ عليٌّ(عليه السلام)

نَفَسُ الْمَرْءِ خُطاهُ إلى أجَلِهِ

نَفَسهاى آدمى گامهاى او به سوى مرگ است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 44