مصونیت پیامبران از القائات شیطانی، در دریافت وحی؟

آیا پیامبران هنگام نزول و گرفتن وحی از نفوذ تلقینات شیطانی در امان بودند؟

نفوذ وسوسه های شیطانی در وحی انبیاء علاوه بر اینکه ادعای بی اساس و بی دلیلی است با اصل موضوع بعثت انبیاء منافات دارد و برای همین بر اساس حکمت الهی منتفی است. اگر قرار باشد شیطان بتواند دخل و تصرفی در وحی کند، خداوند از آن مطلع بوده و قادر است آن را رفع کند و چون خداوند متعال می خواهد پیامش به صورت صحیح به بندگانش ابلاغ شود، مانع چنین تلقین های شیطانی خواهد شد.

محدوده عصمت پیامبران الهی؟

آيا پيامبران دچار خطا ـ هر چند سهوی ـ مي شوند، یا تنها از ارتکاب گناه معصوم اند؟ اگر مرتکب خطا نمی گردند، آیا در همه امور چنین است یا تنها در امور مربوط به رسالتشان چنین می باشد؟

پیامبران به دلایل عقلی و نقلی دارای عصمت مطلق می باشند. مثل اینکه در پیامبران زمینه گناه مانند «جهل» و ناآگاهى و عدم تشخيص زشتى عمل یا اشتباه بودن افعال یا «غلبه شهوات» و هوس ها منتفی است.
علاوه بر آن مسأله جلب اعتماد مردم به آنان و لزوم تبعیت از اوامرشان در تمام شئون زندگی، مجاز بودن خطا برای آنان را عقلا از وجود مقدس شان سلب می کند. ضمن اینکه در صورت خطای پیامبران عامه مردم اغرای به جهل می گردند. از طرفی خطای پیامبران نقض غرض است و باعث عقيم ماندن اهداف بعثت‏ می شود.
علاوه بر دلایل عقلی، آیات و روایات فراوانی دلالت بر عصمت پیامبران در همه شئون زندگی دارد، از جمله آیه «لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِين» که نشان می دهد پیامبران و امامان باید علاوه بر دریافت وحی در عمل و رفتار نیز معصوم باشند. نیز روایت معروفی از امام رضا(ع) تصریح کرده است حجت خداوند از هر خطا و لغزشى در امان است.

تفاوت «ترس ذاکر» با «ترس غافل»؟!

ترس و آرامشی که در «نسیان» و «غفلت» از یاد خداست چه فرقی با ترس و طمانینه ای که در اثر یاد خدا حادث می شود، دارد؟

هراسي كه بدلیل نسيان خدا بر قلب شخص غافل و خطاکار چيره مي شود غير از ترسي است كه در ابتداي راه، بهره سالكِ طریق وصل الی الله مي‏ گردد. چه اينكه آرامشي كه در اثر فراموشي خدا دامن گير ناسي مي شود غير از طمأنينه ‏اي است كه در پايان راه، نصيب سالك مي شود؛ زيرا يكي صادق است و ديگري كاذب و يكي پاداش است و ديگري كيفر.

دلالت آیه «اولوا الامر» بر وجود امام زمان(عج)

«آیه اولوا الامر» چگونه دلالت بر وجود امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) دارد؟

يكي از آياتي كه دلالت بر وجود امام زمان(عج) دارد «آیه اولوا الامر» است كه مى فرمايد: «اطاعت كنيد خدا را! و اطاعت كنيد پيامبر خدا و اولوا الأمر[اوصياى پيامبر] را». مقصود از «اولى الامر» ائمه معصومين(ع) هستند؛ زيرا آيه دلالت بر وجوب اطاعت به طور مطلق دارد و اين نیازمند عصمت آنان است، حال اگر اولوا الامر معصوم نباشند و در برخى از موارد سهو و نسيان داشته باشند و در عين حال اطاعت آنها به طور مطلق واجب باشد، مستلزم تناقض در وجوب اطاعت است.

منافات روایات «سهوالنبی» با عصمت و علم غیب پیامبر اسلام (ص)!

آیا روایات «سهو النبی» با علم غیب پیامبر منافات ندارند؟! در برخي از این روایات نقل شده است كه پیامبر اسلام(ص) نماز چهار ركعتي را دو ركعت خواند و سلام داد، يا اينكه نماز چهار ركعتي را پنج ركعت خوانده است!

روایات سهوالنبی با «ادله عقلی» مبنی بر عصمت ایشان از هر گونه خطا سازگاری ندارد، چرا که بدون عصمت کامل و همه جانبه: «جلب اعتماد» مردم و اتمام حجت بر آنها ممکن نیست؛ «نقض غرض» پیش می آید و الگوگیری، اطاعت و در نتیجه هدایت مردم محقق نخواهد شد؛ اجتماع ضدين لازم مى آيد؛ اغراى به جهل و تشويق به خطا از طرف خدا پیش می آید که از ذات باری تعالی قبیح است.
این روایات طبق «معیار های علم حدیث» نیز مورد پذیرش قرار نمی گیرد، چرا که: این روایات خبر واحد هستند و در مسائل اعتقادی حجت نیستند؛ در متن این روایات تناقض وجود دارد و نمی توان آنها را پذیرفت؛ در مقابل این روایات عمومات و رواياتي وجود دارد كه وقوع هر گونه سهو و نسياني را از پيامبر نفی می كند.

نسیان انبیای الهی و منافات آن با عصمت!

قـرآن در مـورد حضرت مـوسـی(ع) مـي فرماید: «نسيا حوتهما»؛ مگر نسيان براي انبيای الهی امكان دارد؟ و آیا آنچه در مورد پیامبر اسلام نقل شده است که ایشان آیات قرآن را فراموش می کردند صحیح است؟! مگر نسیان و فراموشی با عصمت سازگار است؟

درباره نسیان حضرت موسی(ع) برخی گفته اند: نسیان در این آیه به معنی «ترك نمودن» است نه فراموشی. برخی نیز در تفسیر و توجیه معنای آیه، نسیان را به شخصی که همراه موسی بوده نسبت داده اند نه خود آن حضرت و برای این توجیه روایاتی نیز وجود دارد.
اما برفرض که نسیان واقعا به معنی فراموشی و منتسب به حضرت موسی باشد لطمه اى به مقام عصمت نمى زند. نسيان‏ در صورتى بر پيامبران جايز نيست كه بخواهد چيزى را از سوى خدا يا درباره شريعت، يا در امورى كه باعث تنفر مردم می شود، شامل شود، اما در غیر این صورت مانعى ندارد، گرچه همین هم از آنها بصورت قطعی گزارش نشده است.
اما اینکه پیامبر اسلام آیات قرآن را فراموش می کردند، موضوعی جعلی و از اسرائیلیات وارد شده در منابع اهل سنّت است؛ در منابع شیعه اصلا سخن و حرف و حدیثی که چنین موضوعی را تایید کند وجود ندارد.

نسیان و فراموش کاری حضرت موسی(ع) و حضرت آدم(ع)!

آیا فراموشکاری حضرت موسی و حضرت آدم، با مقام عصمت انبیا منافات ندارد؟!

نسیان گاهى به معناى ترک نمودن چیزى است، هرچند آن را فراموش نکرده باشد. ضمن اینکه در مورد حضرت موسی(ع)، فراموشکار در حقیقت، دوست همراه ایشان بود، نه موسى(ع). و در مورد سخن موسى(ع) به خضر(ع) نیز یا منظور از نسیان، ترک است، یا منظور کاری شبیه فراموشی بود و یا واقعا فراموش کرد، اما این فراموشی در امور عادی بوده و اشکالی بر عصمت او وارد نمی شود.

عصمت ائمه(ع) از دیدگاه امیرمؤمنان علی(ع)

آیا امیرمؤمنان علی(علیه السلام) به عصمت امامان اهل بیت(علیهم السّلام) اشاره ای کرده اند؟

شیخ صدوق در کتاب کمال الدین و خصال و علل الشرایع، شیخ کلینى در الکافى، محمد بن الحسن صفار در بصائر الدرجات و... همگى با سند صحیح روایاتی از علی(ع) نقل کرده اند که صراحتا هرگونه نسیان و فراموشى را از خود و ائمه بعد خود نفى مى‌کند. در شرح خطبه 86 نهج البلاغه، ابن أبى الحدید معتزلى به عصمت ایشان اعتراف مى‌کند و می گوید: ابو محمد بن متویه در کتاب الکفایة تصریح کرده است که على(ع) معصوم است و دیگر صحابه از چنین مقامى بهره‌ مند نیستند.

افعال و عملکرد عقل از دیدگاه قرآن

افعال و عملکرد عقل از دیدگاه قرآن کدامند؟

افعال و عملکرد عقل طبق بیان قرآن عبارت اند از: 1- ذكر؛ نقطه مقابل نسيان. 2- فكر؛ انديشيدن و فعاليت عقل. 3- فقه؛ فهم و علم پیدا کردن از روی ادله. 4- شعور؛ علم و آگاهى و احساس درونی. 5- بصيرت؛ قوّه ادراك و علم. 6- درايت؛ علم و آگاهى و هوشيارى. هر كدام از الفاظى كه در قرآن براى كار عقل و خرد استعمال شده و مفهوم علم و ادراك را مى رساند، به يكى از ابعاد علم اشاره مى كند و در هر مورد متناسب با آن بكار رفته است.

آثار «ذکر» خداوند

ذکر و یاد خداوند برای ذاکر چه آثاری درپی دارد؟

ذكر خدا آثار مثبت فراواني دارد؛ ذاكر خود را در مشهد خدا حاضر مي بيند و از كمال قرب و حضورش بهره مي ‏برد و از بسياري از افكار پليد و اخلاق رذيله دوري مي كند. در قرآن، عامل نسيان، شيطان معرفي شده كه با ياد خدا نسيان برطرف مي شود. شيطان عدو مبين است و از عدو مبين جز تعدي مستمر، چيز ديگري متوقع نيست لذا بايد عامل دفع يا رفع آن نيز استمرار داشته باشد، از اين رو به ذكر كثير امر شده ایم. ذكر خدا و ياد اسماي حسني كه نمونه بارزش دم مسيحايي است سبب زنده شدن مردگان به خواست حضرت عيسي(ع) و اذن خدا مي شود.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

بَکى عَلىُّ بْنُ الحُسَينِ عليه السّلام عِشْرينَ سَنَةً وَ ما وُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَعامٌ اِلاّ بَکى .

امام زين العابدين عليه السّلام بيست ساله (به ياد عاشورا) گريست و هرگز طعامى پيش روى او نمى گذاشتند مگر اينکه گريه مى کرد.

بحارالانوار، ج 46، ص 108