پاسخ اجمالی:
افعال و عملکرد عقل طبق بیان قرآن عبارت اند از: 1- ذكر؛ نقطه مقابل نسيان. 2- فكر؛ انديشيدن و فعاليت عقل. 3- فقه؛ فهم و علم پیدا کردن از روی ادله. 4- شعور؛ علم و آگاهى و احساس درونی. 5- بصيرت؛ قوّه ادراك و علم. 6- درايت؛ علم و آگاهى و هوشيارى. هر كدام از الفاظى كه در قرآن براى كار عقل و خرد استعمال شده و مفهوم علم و ادراك را مى رساند، به يكى از ابعاد علم اشاره مى كند و در هر مورد متناسب با آن بكار رفته است.
پاسخ تفصیلی:
افعال و عملکرد عقل، طبق بیان قرآن عبارت اند از:
1- «ذكر»؛ که نقطه مقابل نسيان است و به گفته راغب در مفردات حالتى است كه به انسان امكان مى دهد معارفى را كه دريافته است حفظ و نگهدارى كند و به هنگام نياز آن را در ذهن حاضر سازد و اين معنا گاهى با قلب و گاهى با زبان انجام مى گيرد.
2- «فكر»؛ به معناى انديشيدن و فعاليت عقل است و به گفته راغب نيرويى است كه علم را به سوى معلوم مى برد و به عقيده جمعى از فلاسفه حقيقت تفكّر و انديشيدن مركب از دو حركت است: حركتى به سوى مقدمات هر مطلب، سپس حركتى از آن مقدمات به سوى نتيجه و مجموعه اين دو حركت كه سبب شناخت و معرفت اشياء است «فكر» نام دارد.
3- «فقه»؛ گاهى به معناى فهم به طور مطلق تفسير شده همان گونه كه در لسان العرب آمده است. امّا به گفته مفردات «فقه» عبارت است از آگاهى بر مطلب پنهان به كمك مطلب حاضر و موجود؛ بنابراين «فقه» علمى است كه از روى ادله به دست آيد. (البتّه فقه به معناى اصطلاحى، علم به احكام اسلامى است).
4- «شعور»؛ بطورى كه جمعى از اهل لغت مانند صاحب قاموس، لسان العرب، مقاييس اللغه و غير آنها گفته اند به معناى علم و آگاهى است، ولى راغب در مفردات آن را به معناى احساس ذكر كرده و اگر منظور احساس درونى باشد با تفسيرى كه ديگران گفته اند چندان تفاوتى نخواهد داشت. در بسيارى از آيات قرآن مجيد نيز به همين معنا (علم) به كار رفته هر چند در بعضى ديگر از آيات به معناى احساس خارجى است.
5- «بصيرت»؛ از «بصر» گرفته شده است كه به گفته راغب به سه معنا آمده: به معناى چشم و نيروى چشم و قوّه ادراك و علم.
بعضى گفته اند: معناى اصلى آن علم است خواه از طريق مشاهده حسّى حاصل شود يا از طريق علم و عقل.(1)
واژه «بصيرت» بالخصوص در ادراك قلبى و علم به كار مى رود؛ و لذا در لسان العرب آمده كه «بصيرت» به معناى اعتقاد قلبى است و بعضى آن را به معناى ذكاوت و هوش تفسير كرده اند.
در آيات قرآن نيز اين واژه در اين معنا به كار رفته است مانند: «قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي...» (2)؛ (بگو: این راه من است! من و پیروانم، با بصیرت کامل، به سوى خدا دعوت مى کنیم...).
6- «درايت»؛ به معناى علم و آگاهى بطور مطلق، يا علم و آگاهى در مسائل مخفى و پنهان، و به معناى هوشيارى نيز آمده است. از مقاييس اللّغه استفاده مى شود كه در اصل به معناى توجّه به چيزى است و سپس به معناى آگاهى نسبت به چيزى آمده، در قرآن مجيد نيز بطور مكرّر در مفهوم علم استعمال شده است.
از آنچه گفتيم نيز به خوبى استفاده مى شود الفاظى كه در قرآن مجيد براى كار عقل و خرد استعمال شده و مفهوم علم و ادراك را مى رساند نيز الفاظ متنوّعى است كه هر كدام از آنها به يكى از ابعاد علم اشاره مى كند و در هر مورد متناسب با آن بكار رفته! آن جا كه سخن از آگاهى توأم با موشكافى است واژه «درايت» و آن جا كه سخن از تجزيه و تحليل است كلمه «فكر» و آن جا كه منظور آگاهى از يك امر پنهانى به كمك يك امر محسوس است واژه «فقه» استعمال شده و آن جا كه هدف آگاهى توأم با حفظ و يادآورى است كلمه «ذكر» و به همين ترتيب هر واژه جايى و هر لفظ مقامى دارد.
اين نكته نيز قابل توجّه است: تعبيراتى كه در قرآن مجيد در زمينه كار عقل آمده؛ سلسله مراتبى دارد كه از «شعور» به معناى درك ساده شروع مى شود سپس به مرحله «فقه» مى رسد كه درك مسائل نظرى از مسائل آشكار است و بعد از آن مرحله «فكر» كه ناظر به تجزيه و تحليل حقايق است و مرحله بعد مرحله «ذكر» يعنى حفظ و يادآورى است و از آن بالاتر مرحله «نُهى» يعنى درك عميق حقايق و از آن نيز فراتر مرحله «بصيرت» يعنى بينش عميق است.
اين است معناى فصاحت و بلاغت!(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.