بی اطلاعی پیامبران از اتفاقات ناگوار زندگی؟!

اگر پيامبران از غيب اطلاع داشتند، چرا نتوانستند شداید و اتفاقات ناگوار را از خود دور نمایند؟!

محدوده علم پیامبران مقید به اراده الهی یا منوط به امور مرتبط با هدایت بشر یا محدود به اصولی کلی است. بنابراین می توان گفت اطلاع از امور ناگوار در محدوده تعریف شده برای علم آنها نیست. علاوه بر آن پیامبران وظیفه نداشتند همه جا طبق علومى که از راه هاى غیر عادی حاصل شده عمل کنند و انجام امور زندگی شان طبق علومى بود که از راه های عادى پیدا می شد. این هم زمینه برخورداری شان از ثواب را فراهم می کرد و هم امکان الگوگیری را برای مردمان عادی فراهم می کرد؛ بدون مواجهه با سختی های عمومی یک زندگی معمولی به عنوان انسانی عادی، الگوگیری از آنها نقض می شد.

معنا و مفهوم ندای «نصرت طلبی» جهانی مهدی موعود(عج)؟

ندای نصرت طلبی امام زمان به چه معناست؟ نصرت کنندگان ایشان چه کسانی هستند و چه ویژگی هایی دارند؟

نصرت آن امام همام – چه در زمان غیبت و چه در زمان ظهور – به معنای هر کاری است که موجبات خشنودی ایشان را فراهم کند. یاران آن حضرت کسانی هستند که از بالاترین مراتب ایمان، تقوا، معرفت الهی، معنویت، شهادت طلبی، سـادگـی و بـی پـیـرایـگـی، ساده زیستی، ولایـتـمـداری، اتـحـاد و انـسـجـام و برادری و... برخوردار باشند و او را در مبارزه با ستمگران، مبارزه با انحراف ها، تحریف ها و برداشت های نادرست از دین و عمران و آبادی کشورها و برقراری عدالت یاری می کنند. جمع بندی روایات مربوط به وظایف شیعیان در «دوران غیبت» نشان می دهد که بهترین تفسیربرای «یاری گری امام» در این دوران، «زمینه سازی» برای ظهوراوست. در «دوران ظهور»، یاران امام زمان(عج) مهم ترین نقش را در محقق شدن اهداف قیام آن حضرت ایفا می کنند. ریـشـه کـن شدن ستم و درهم کوبیده شدن پایه های کفر و استکبار و شرک و نفاق در صحنه عـالم، تـحـقـق آرمان حاکمیت توحید و عدالت در جهان، دگرگون شدن حاکمیت و نظام سیاسی جهان، استقرار آیین پیامبر اکرم(ص) در تمامی جهان، برقرار شدن صلح و امنیت جهانی، متحول شدن همه ساختارها و ساز و کارهای اقتصادی جهان، تحول و فراگیری علم و فرهنگ و فن آوری در همه جهان و... همه و همه اهدافی هستند که یاران آن حضرت در دست یابی به آنها نقشی اساسی دارند.

انتخاب اوصیا از جانب خداوند

آیا قرآن کریم انتصابى بودن مقام امامت توسط خداوند را تأئید مى کند؟

طبق آیات قرآن انتخاب اوصیا از جانب خدا صورت پذیرفته: 1. در سوره طه خداوند با اجابت خواسته موسی، هارون را به وصایت او نصب می‌کند 2. در سوره بقره خداوند ابراهیم را پیشوای مردم قرار داده است 3. در سوره انبیاء خداوند حکمت و علم را به سلیمان و داود عنایت کرد تا با آن مردم را رهبرى و هدایت کنند 4. در سوره یوسف خداوند دانش‌هایی را به یوسف عنایت می‌کند آن‌چنان که پیش از او چنین نعماتی را بر پدران او تمام کرد 5. در سوره انبیاء پیشوایان مردم در هدایت و انجام کارهای نیک از طرف خدا منصوب شده اند.

قرآن و انتصاب اوصیاء از ذرّیه پیامبران

قرآن کریم در مورد انتخاب اوصیا از ذریه پیامبران چه مى فرماید؟

با مراجعه به آیات قرآن – که سرگذشت انبیائی چون آدم، نوح، ابراهیم، اسماعیل، اسحق، یعقوب، زکریا، یحیی، داود، سلیمان، موسی، هارون و... را بیان می کند - پى مى بریم که سنّت الهى بر این قرار گرفته که اوصیاء انبیا را به معناى عام آن، که مرادف با حجّت خدا بوده و شامل نبىّ و امام و وصىّ مى شود، از ذریّه آنان قرار دهد. هیچ پیامبرى نیست جز آنکه وصىّ یا اوصیائى داشته و خداوند آنان را از آل و ذریّه آن پیامبر قرار داده است، خواه آن اوصیا پیامبر باشند یا خیر.

وصایت على(ع) در بیان مالک اشتر

آیا در سخنان مالک اشتر به وصایت امام على(علیه السلام) تصریح شده است؟

مالک اشتر بعد از بیعت با امیرالمؤمنین(ع) خطاب به مردم گفت: «اى مردم! این وصىّ اوصیا و وارث علم انبیا است. او کسى است که ابتلائات بزرگ و کارهاى خوبى را انجام داد. کسى که کتاب خدا شهادت به ایمان او داده و رسول خدا او را به بهشت بشارت داده است. کسى که فضایل در او کامل شده، در سابقه و علم و فضل او آخرین و اولین شکّى نداشته اند...».

شيعه، ساخته و پرداخته ی عبدالله بن سبا!

آیا شیعه توسط عبدالله بن سبا به وجود آمد؟!

1. باور کردنى نیست که یک یهودى در زمان خلافت عثمان از صنعاء بیاید و بزرگان صحابه و تابعین را بفریبد و همه جا بگردد و هسته هاى ضدّ عثمان تشکیل دهد و آنان را به مدینه آورده و بر ضدّ خلافت اسلامى بشوراند، آنگاه در برابر دیدگان صحابه و تابعین به خانه خلیفه یورش آورند و او را به قتل برسانند!!!
2. بررسى سیره عثمان و معاویه نشان مى دهد که آنان هرگز اجازه نمى دادند که مخالفانشان در مناطق اسلامى بگردند و تبلیغات علیه آنان انجام دهند. چرا عثمان با کشتن آن یهودی فتنه گر این فتنه ها را نخشکاند؟ آیا خشونت و سختگیرى او فقط مخصوص نیکان از امت محمد(ص) بود که هر چه مى خواست بر سر آنان آورد؟!
3. روایت طبرى درباره عبدالله بن سبا از کسانى نقل شده که استناد به آنان درست نیست؛ راویان آن افرادی ناشناخته و مجهول، جاعلان حدیث و دروغ پرداز هستند. وقتى سند این نقل چنین است، چگونه مى توان در تحلیل پیدایش جمعیت عظیمى از مسلمانان که یک پنجم یا یک چهارم آنان را تشکیل مى دهند، به چنین داستانى تکیه کرد؟!

واقعیت «کُلُّهُم...» در حدیث دوازده خلیفه

واقعیت جمله اى که جابر بن سمره ادعا مى کند در حدیث «دوازده خلیفه» بر او مخفى شده چه بوده است؟

در روایتى که مسلم از جابر بن سمره نقل کرده آمده است: از رسول خدا(ص) شنیدم که مى فرمود: «دائماً امر مردم گذرا است تا آن که دوازده مرد متولّى آنان گردند. آن گاه کلمه اى فرمود که (به جهت شلوغ کردن عده اى) بر من مخفى شد. از پدرم سؤال کردم که رسول خدا(ص) چه فرمود؟ گفت پیامبر فرمود: همه آن ها از قریشند». ولی طبق روایات دیگر و به قرینه اینکه اگر پیامبر(ص) خلفا را به قریش نسبت داده بود، آن ها سر و صدا نمی کردند، معلوم می شود که پیامبر(ص) فرموده بود: همه آن ها از بنی هاشم (یا از عترت من) هستند.

مقصود از «صادقین» در روایات

با توجه به روایات، مقصود از «صادقین» در آیه «یا اَیُّهَا الَّذین آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصادِقین» چه کسانى هستند؟

با مراجعه به منابع روایى شیعه و سنّى پى مى بریم که منظور از«صادقین» در آیه 119 سوره توبه، اهل بیت پیامبر(ص) هستند.
به عنوان مثال: حاکم حسکانى به سند خود از عبدالله بن عمر در تفسیر آیه مورد نظر نقل کرده که: ... «وَکُونُوا مَعَ الصّادِقِینَ»؛ (با صادقان و راستگویان باشید) یعنى محمّد و اهل بیتش.
 

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصادق (عليه السلام) :

وَدَّ مَنْ فِي الْقُبُورِ لَوْ أَنَّ لَهُ حَجَّةً وَاحِدَةً بِالدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا

مردگان در گورهايشان آرزو مى کنند: کاش دنيا و آنچه در دنيا هست را داده و به جاى آن پاداش يک حج به آنها داده مى شد.

وسائل الشيعة: 11/110