پاسخ اجمالی:
نصرت آن امام همام – چه در زمان غیبت و چه در زمان ظهور – به معنای هر کاری است که موجبات خشنودی ایشان را فراهم کند. یاران آن حضرت کسانی هستند که از بالاترین مراتب ایمان، تقوا، معرفت الهی، معنویت، شهادت طلبی، سـادگـی و بـی پـیـرایـگـی، ساده زیستی، ولایـتـمـداری، اتـحـاد و انـسـجـام و برادری و... برخوردار باشند و او را در مبارزه با ستمگران، مبارزه با انحراف ها، تحریف ها و برداشت های نادرست از دین و عمران و آبادی کشورها و برقراری عدالت یاری می کنند. جمع بندی روایات مربوط به وظایف شیعیان در «دوران غیبت» نشان می دهد که بهترین تفسیربرای «یاری گری امام» در این دوران، «زمینه سازی» برای ظهوراوست. در «دوران ظهور»، یاران امام زمان(عج) مهم ترین نقش را در محقق شدن اهداف قیام آن حضرت ایفا می کنند. ریـشـه کـن شدن ستم و درهم کوبیده شدن پایه های کفر و استکبار و شرک و نفاق در صحنه عـالم، تـحـقـق آرمان حاکمیت توحید و عدالت در جهان، دگرگون شدن حاکمیت و نظام سیاسی جهان، استقرار آیین پیامبر اکرم(ص) در تمامی جهان، برقرار شدن صلح و امنیت جهانی، متحول شدن همه ساختارها و ساز و کارهای اقتصادی جهان، تحول و فراگیری علم و فرهنگ و فن آوری در همه جهان و... همه و همه اهدافی هستند که یاران آن حضرت در دست یابی به آنها نقشی اساسی دارند.
پاسخ تفصیلی:
یاری اولیاء و اوصیاء الهی، معیار خدایی بودن
در آیه 14 سوره «صف» می خوانیم: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا كُونوا أَنصَارَ اللَّهِ كَمَا قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ لِلْحَوَارِیِّینَ مَنْ أَنصَارِی إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّهِ»؛ (اى كسانى كه ايمان آورده ايد ياوران خدا باشيد همانگونه كه عيسى بن مريم به حواريون گفت: چه كسانى در راه خدا ياوران من هستند؟ حواريون گفتند: ما ياوران خدا هستيم).
در اینجا می بینیم هنگامی که حضرت عیسی(علیه السلام) طلب یاری می کند، حواریون در پاسخ او می گویند: «ما یاوران خداییم»، بدین معنا که آنها یاری پیامبر خدا را، یاری خود خداوند می دانستند. این مطلب وقتی اهمیت پیدا می کند که خداوند نیز برداشت آنها را تأیید نموده، در همین آیه به همه مؤمنین دستور می دهد شما نیز با یاری رساندن به اولیای الهی، پروردگارتان را یاری نمایید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا كُونوا أَنصَارَ اللَّهِ»؛ (اى كسانى كه ايمان آورده ايد ياوران خدا باشيد).
در واقع خداوند از شدت علاقه و محبتی که به اولیای خود دارد، یاری آنها را یاری خود و ظلم به آنها را ظلم به خود و احسان به آنها را احسان به خود فرض کرده و آنان را معیار و ملاک قرار داده تا بندگانش را بیازماید. پس هر کس که ادعای دوستی خدا را دارد باید اولیای او را دوست بدارد چنانکه در بسیاری از زیارات معصومین(علیهم السلام) آمده است: «مَنْ أَحَبَّكُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ وَ مَنْ أَبْغَضَكُمْ فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّه»(1)؛ (کسی که شما را دوست بدارد خدا را دوست داشته و هر که با شما دشمنی کند خدا را دشمن داشته است).
بنابراین اگر کسی بخواهد خدا را یاری کند تا مشمول عنایات پروردگار و امدادهای غیبی او واقع شود، باید اولیای او را یاری کند و بدیهی است که سر سلسله اولیای الهی و محبوب ترین افراد در درگاه ربوبی، پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت(علهم السلام) او هستند و آنان سرچشمه همه برکات و واسطه همه فیوضات الهی می باشند و آنچه از طرف پروردگار به بندگانش احسان می شود به خاطر آنهاست.
در زمان حاضر ولایت کلیه الهیه و خلافت و وصایت نبویبه به وجود مبارک حجت بن الحسن(عجل الله تعالی فرجه الشریف) اختصاص دارد و اوست که واسطه میان خدا و خلق می باشد: «وَ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاء»(2)؛ (به برکت وجود نازنین اوست که به همه موجودات روزی داده می شود و به وجود شریف اوست که زمین و آسمان پایدار مانده است).
پس وظیفه ما در مقابل این همه الطاف و عنایات که از ناحیه مقدس او به ما می رسد شکرگزاری است و کمترین مرتبه شکر آن است که نعمت های ولی خود را در راه مخالفت با او به کار نبریم و موجبات خشنودی او را فراهم آوریم و او را به هر شکل ممکن یاری دهیم که این خود یاریِ خداست و همان چیزی است که خداوند در برابر آن، وعده نصرت به بندگانش را داده است.(3)
حکمت محبت ویژه الهی به اولیاء؟
محبت ویژه الهی به اولیاء و ائمه بی دلیل نیست. چرا که دین خدا با حمایت از اولیای او حفظ می گردد. آنها چراغ هدایت و حافظان شریعت الهی می باشند. آنها برگزیدگانی هستند که کارگزاران خداوند بر روی زمین اند. این افراد کسانی هستند که خداوند در آیه 24 سوره سجده درباره شان می فرماید: «أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا»؛ (پیشوایانی که به دستور ما مردم را هدایت می کردند). در زیارت جامعه کبیره جانشینان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) اینگونه توصیف می شوند: «أَنَّكُمُ الْأَئِمَّةُ الرَّاشِدُونَ الْمَهْدِيُّونَ الْمَعْصُومُونَ الْمُكَرَّمُونَ الْمُقَرَّبُونَ الْمُتَّقُونَ الصَّادِقُونَ الْمُصْطَفَوْنَ الْمُطِيعُونَ لِلَّهِ الْقَوَّامُونَ بِأَمْرِه»(4)؛ (شما پیشوایانی کمال یافته، هدایت گر، مُبرای از خطا، بزرگوار، مقّرب، پرهیزکار، راست کردار، برگزیده و مطیع امر خداوند هستید که او اراده و خواسته هایش را بوسیله شما برپای می دارد). آنان سرچشمه همه برکات و واسطه همه فیوضات الهی می باشند و آنچه از طرف پروردگار به بندگانش احسان می شود به خاطر آنهاست: «بِكُمْ يَمْحُو مَا يَشَاءُ [الله] وَ بِكُمْ يُثْبِتُ وَ بِكُمْ تُنْبِتُ الْأَرْضُ أَشْجَارَهَا وَ بِكُمْ تُخْرِجُ الْأَشْجَارُ أَثْمَارَهَا وَ بِكُمْ تُنْزِلُ السَّمَاءُ قَطْرَهَا وَ رِزْقَهَا وَ بِكُمْ يَكْشِفُ اللَّهُ الْكَرْبَ»(5)؛ (خداوند به وسیله شما آنچه را بخواهد محو کرده و یا ایجاد می کند. به برکت شما درختان زمین می روید و میوه می دهد. به یُمن وجود شما باران فرو می ریزد و برکات آسمانی نازل می گردد و خداوند به وسیله شما گرفتاری ها و مشکلات را برطرف می کند).
منظور از یاری امام عصر (عج) در «دوران غیبت»؟
بعداز روشن شدن ارزش و جایگاه یاری امام عصر (عج) می گوییم جمع بندی روایات مربوط به وظایف شیعیان در «دوران غیبت» نشان می دهد که بهترین تفسیر برای «یاری گری امام» در این دوران، «زمینه سازی» برای ظهور اوست. در روایات مربوط به دوران غیبت کبری شیعیان به صبر(6)، انتظار(7)، دعا(8) و انقطاع و ناامیدی از هر اندیشه و منش و قدرتی غیر خدایی و غیرمهدوی(9) توصیه شده اند. با توجه به این توصیه ها روشن است که یاری امام در دوران غیبت در شناخت و شناساندن حداکثری او و اهدافش به مردم جهان و نیز در آمادگی های همه جانبه منتظران آن حضرت (آمادگی های فردی، آمادگی های فکری و فرهنگی، آمادگی های اجتماعی، آمادگی های تکنولوژیک و ارتباطی و...) متبلور می شود.(10)
این یاری و زمینه سازی از سوی یاران امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) در آستانه ظهور و در دورانی که به ظهور منتهی می شود، واضح تر از وقت دیگری متبلور می گردد. امام باقر(علیه السلام) در توصیف یاران حضرت مهدی(علیه السلام) که در زمان غیبت، خود را برای شرکت در قیام جهانی آن حضرت آماده می کنند می فرماید: «كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلَا يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَقُومُوا وَ لَا يَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ»(11)؛ (من به گروهی می نگرم که در آستانه ظهور از طرف مشرق زمین به پا می خیزند. آنان به دنبال طلب حق و ایجاد حکومت الهی تلاش می کنند. بارها از متولیان حکومت اجرای حق را خواستار می شوند، امّا با بی اعتنایی مسئولین مواجه می شوند. وقتی که وضع را چنین ببینند شمشیرهای خود را به دوش می نهند و با اقتدار و قاطعیت تمام در انجام خواسته شان اصرار می ورزند تا اینکه سردمداران حکومت نمی پذیرند و آن حق طلبان ثابت قدم، ناگزیر به قیام و انقلاب می گردند و کسی نمی تواند جلوگیرشان شود. این حق جویان وقتی که حکومت را به دست گرفتند آن را به غیر از صاحب الامر (علیه السلام) به کس دیگری نمی سپارند. کشته های اینها همه از شهیدان راه حق محسوب می شوند).
منظور از یاری امام عصر (عج) در «زمان ظهور»؟
در آن دوران، یاران امام زمان(عجل الله فرجه الشریف) مهم ترین نقش را در محقق شدن اهداف قیام آن حضرت ایفا می کنند. ریـشـه کـن شدن ستم و درهم کوبیده شدن پایه های کفر و استکبار و شرک و نفاق در صحنه عـالم، تـحـقـق آرمان حاکمیت توحید و عدالت در جهان، دگرگون شدن حاکمیت و نظام سیاسی جهان، استقرار آیین پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) در تمامی جهان، برقرار شدن صلح و امنیت جهانی، متحول شدن همه ساختارها و ساز و کارهای اقتصادی جهان، تحول و فراگیری علم و فرهنگ و فنآوری در همه جهان و... همه و همه اهدافی هستند که یاران آن حضرت در دست یابی به آنها نقشی اساسی دارند.(12)
مأموریت های اصلی یاران امام عصر(عج) در «زمان ظهور»؟
شاید بتوان مأموریت های اصلی آنها را که به واسطه شان امام(علیه السلام) یاری می گردد، ذیل این سه عنوان طبقه بندی کرد:
1).مبارزه با ستمگران
یکی از مهم ترین وظایف یاران آن حضرت، تحمیل جنگی تمام عیار بر مستکبران عالم و دشمنان حضرت مهدی(علیه السلام) است. جنگی که در آغاز انقلاب بـزرگ حـضـرت، مقدم بر همه امور است. یاران آن حضرت سربازانی شجاع و فداکار در رکاب امـام زمـان(علیه السلام) و گـوش بـه فـرمان او هستند. امام باقر(علیه السلام) در شمارش شباهت های امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) با انبیای الهی و در بیان شباهت ایشان با پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) می فرماید: «وَ أَمَّا شَبَهُهُ مِنْ جَدِّهِ الْمُصْطَفَى ص فَخُرُوجُهُ بِالسَّيْفِ وَ قَتْلُهُ أَعْدَاءَ اللَّهِ وَ أَعْدَاءَ رَسُولِهِ ص وَ الْجَبَّارِينَ وَ الطَّوَاغِيتَ وَ أَنَّهُ يُنْصَرُ بِالسَّيْفِ وَ الرُّعْب»(13)؛ (اما شباهت او به جد خود پیامبر اکـرم قـیام با شمشیر است و کشتن دشمنان خدا و پیامبر و نیز جباران و سرکشان . او بـا [نـیـروی] شـمـشـیـر و [نـیـروی] تـرس [کـه در دل جـبـاران افـکـنـده مـی شـود] مـدد مـی گـردد). بنابراین خـداونـد بـه دسـت ایـن یاران طاغوت ها و جباران را نابود می سازد و آنان را بر شرق و غرب عالم مسلّط می کند.
2). مبارزه با انحراف ها، تحریف ها و برداشت های نادرست از دین
در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) و در ترسیم فضای پرانحراف زمان ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) می خوانیم: «إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ اسْتَقْبَلَ مِنْ جَهَلَةِ النَّاسِ أَشَدَّ مِمَّا اسْتَقْبَلَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنْ جُهَّالِ الْجَاهِلِيَّةِ فَقُلْتُ وَ كَيْفَ ذَلِكَ قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص أَتَى النَّاسَ وَ هُمْ يَعْبُدُونَ الْحِجَارَةَ وَ الصُّخُورَ وَ الْعِيدَانَ وَ الْخُشُبَ الْمَنْحُوتَةَ وَ إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَتَى النَّاسَ وَ كُلُّهُمْ يَتَأَوَّلُ عَلَيْهِ كِتَابَ اللَّهِ وَ يَحْتَجُّ عَلَيْهِ بِهِ»(14)؛ (آزاری کـه قـائم(علیه السلام) به هنگام قیام خویش، از جاهلان آخرالزمان می بیند به مراتب سخت تر است از آن همه آزار که پیامبر(صلی الله علیه وآله) از مردم جاهلیت دید. راوی می گوید این چگونه می شود؟ امام فرمود: پیامبر به میان مردم آمد در حالی که آنها سنگ و صخره و چـوب و تـخـته های تراشیده [بت های چوبی] را می پرستیدند ولی قائم ما که قیام کند مـردمـان هـمـه از کـتـاب خـدا بـرای او دلیـل مـی آورنـد و آیـه هـای قـرآن را تأویل و توجیه می کنند). مـأمـوریت یاران حضرت در چنین وضعیتی افشای خطوط انحرافی و جریانات فـکـری مـنـحـرف، پاسخگویی منطقی و مستدل، روشنگری و تبیین درست آموزه های دینی و نیز جنگیدن با کسانی است که دست از افکار و اندیشه های نادرست خویش بر نمی دارند و حق خالص و اسلام ناب را نمی پذیرند. چنین توان روشن گرانه ای از آنجا برای این یاران پدید می آید که آنها جملگی عصاره نخبگان علمی و فرهنگی جامعه زمانه و جامعه خویش اند. امام صادق(علیه السلام) در بیانی یاران حضرت را این گونه معرفی می کند: «هَذِهِ العِدِّة الَتي يَخرُجُ فَيهَا القَائِم، وَ هُمُ النُجَبَاء، وَ هُمُ الفُقَهَاء، وَ هُمُ الحُكَمَاء، وَ هَمَ القُضَاة الَذِينَ يَمسَحُ بُطُونَهُم وَ ظُهُورَهُم فَلَا يشكل عَلَيهُم حُكم»(15)؛ (آن گروه که قائم هنگام قیام خویش با او کار می کنند نجیبان، قاضیان، حاکمان شرع، فقیهان و دین شناسانی هستند که برکت و مسحه الهی یافته اند به گونه ای که هیچ حکمی بر آنان اشتباه نمی شود).
3). عمران و آبادی کشورها و برقراری عدالت
یکی دیگر از مهم ترین یاری هایی که اصحاب امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به او می دهند این است که پس از اقتدار یافتن پایه های حکومت حضرت مهدی(علیه السلام )، مسئولیت اداره کـشـورهـا را از جـانـب ایـشان بر عهده می گیرند و هر کدام عازم منطقه ای می شوند و بنای رفیع حکومت جهانی مهدوی را بنا می نهند و به عمران و آبادی کشورها می پردازند و عدالت اسلامی را برقرار می سازند. امام صادق(علیه السلام) در این باره می فرماید: «یُفَرِّقُ الْمَهْدِیُّ اَصْحابَهُ فـی جـَمـیـعِ الْبـُلْدانِ، وَ یـَاءْمـُرُهـُمْ بـِالْعَدْلِ وَ الاِحْسانِ، وَ یَجْعَلُهُمْ حُکّاما فِی الاَقالیمِ، وَ یـَاءْمـُرُهـُمْ بـِعـُمـْرانِ الْمـُدُنِ»(16)؛ (حـضـرت مـهـدی(علیه السلام) یـارانـش را در هـمـه شـهـرهـا می پراکند و به آنها دستور می دهد که عـدل و احـسـان را شـیـوه خـود سـازنـد. حـضـرت آنان را فرمانروایان کشورهای جهان می گـردانـد و بـه آنـهـا فـرمان می دهد که شهرها را آباد سازند). آن حضرت در بیان دیگری راجع به اداره کنندگان حکومت در زمانه حضرت مهدی(علیه السلام) می فرماید: «یـَبـَعـثُ إلَی اُمَـرَائِهِ بِـسَـائِرِ الأمـصَـار بِالعدلِ بَینَ النَاس»(17)؛ (حضرت، والیان خود را به شهرها می فرستد و دستور می دهد که عدالت را در میان مردم پـیـاده کـنـنـد).
ویژگی ها و خصوصیات ظاهری و معنوی یاران امام عصر(عج)
چه کسانی می توانند رسالت های مهم مورد اشاره را به دوش بکشند و چنین یارانی چه ویژگی هایی دارند؟ روایات به جا مانده از اهل بیت(علیهم السلام) تا حدودی این ویژگی ها را برای ما تبیین می کنند.
بخشی از روایات خصوصیات ظاهری این یاران را مورد اشاره قرار می دهند. برای مثال در روایتی از امام باقر(علیه السلام) که به سن و سال چنین یارانی اشاره می کند می خوانیم: «اَصْحابُ القائِمِ شَبابُ لا کَهُوُلَ فیهِمْ، اِلاّ مِثْلَ الْکـُحْلِ فِی الْعَیْنِ وَ المِلْحِ فِی الزّادِ، وَ اَقَلُّ الزّادِ المِلْحُ»(18)؛ (یـاران قـائم هـمـه جـوان انـد و پیرمرد در میان آنان نیست مگر مانند سرمه در چشم و نمک در غـذا و کـم تـریـن چـیـز در غـذا نـان است). همچنین در روایت دیگری از امیرالمؤمنین(علیه السلام) که به رنگ و قد و اندازه و زیبایی و لباس آنها پرداخته شده می خوانیم: «...وَ الزِّیُّ واحِدٌ، وَ القـَدُّ واحـِدٌ، وَالجـَمـالُ واحـِدٌ، وَ اللِّبـاسُ واحـِدٌ»(19)؛ (...هـمـه آنـهـا یـک رنـگ و هـم اندازه اند و جمال و لباس های شان یک سان است).
در بخشی دیگر از روایات نیز ویژگی های نفسانی آن یاران بیان شده است. ایمان آن اصحاب در روایات اهل بیت(علیهم السلام) محکم تر از صخره در اعتقاد به خدا(20) توصیف شده است.
درباره تقوای آن یاران نیز همین حدیث امام حسین عسکری(علیه السلام) کفایت می کند که درباره شان فرمود: «بـِرَّاءَهـُمُ اللّهَ فـی طـَهـارَةِ الْوِلا دَةِ وَ نـَفـَاسَةِ التُّرّْبَةِ، مُقَدَّسَةٌ قـُلُوبـُهـُمْ مـِنْ دَنَسٍ النِّفاقِ، مُهَذَّبَةٌ اَفْئِدَتُهُمْ مِنْ رِجْسِ الشِّقاقِ، لَیِّنَةٌ عَرائِکُهُمْ لِلدّینِ... یَدی نُونَ بِدینِ الحَقِّ وَ اَهْلِهِ»(21)؛ (خداوند آنها را با پاکی نطفه و پاکیزگی سرشت، پاک و پاکیزه نموده است. دل های شان از آلودگـی نـفـاق پـیـراسـتـه، قلب های شان از تیرگی اختلاف پاکیزه، روح و روان شان بـرای پـذیـرش احـکـام دیـن آمـاده، بـه آیـیـن حـق گـرویـده و در راه اهـل حـق گـام سـپـرده انـد).
درباره معرفت الهی آنها نیز امام صاق(علیه السلام) می فرماید: «یـُبایِعُهُ العارِفُونَ بِاللّهِ تَعالی مِنْ اَهْلِ الحَقائِقِ عَنْ شُهُودٍ وَ کَشْفٍ بِتَعْریفٍ اِلهیٍّ»(22)؛ (عارفان به خداوند متعال از اهل حقایق که از روی کشف و شهود ربّانی عارف به خدا هستند، بـا او بـیـعـت مـی کـنـنـد). از امام علی(علیه السلام) نیز روایت شده که در توصیف معرفت چنین اصحابی فرمود: «رِجـالٌ عـَرَفـُوا اللّهَ حـَقَّ مـَعـْرِفـَتـِهِ، وَ هـُمْ اَنْصارُ المَهْدِیِّ فی آخِرِ الزَّمانِ»(23)؛ (مـردانـی کـه خـدا را بـه حق شناخته اند، آنها یاوران حضرت مهدی(علیه السلام) در آخرالزمان هستند).
مؤلفه دیگر نفسانی چنین اصحابی معنویت و عبادت و تضرع آنهاست. امام باقر(علیه السلام) در اشاره به این مؤلفه و ضمن حدیثی می فرماید: «حَتّی اِذا صَعَدَ النَّجَفَ قالَ لاِصحابِهِ: تَعَبَّدُوا لَیْلَتَکُمْ فَیَبیتُونَ بَیْنَ راکِعٍ وَ ساجِدٍ یَتَضَرَّعُونَ اِلَی اللّهِ»(24)؛ (وقتی حضرت مهدی(علیه السلام) بر فراز نجف برآید به یارانش خطاب می کند: امشب را به عبادت به روز آورید. آنان برخی در رکوع و برخی در سجده شب را به سحر می رسانند و به درگـاه خـدا تـضـرّع مـی کـنند). امـام صادق(علیه السلام) نیز شب زنده داری و تضرع آنان به درگاه خداوند را این گونه توصیف می کند: «رِجالٌ لا یَنامُونَ اللَّیلَ، لَهُمْ دَوِیُّ فـی صـَلَو اتـِهِمْ کَدَوِیِّ النَّحْلِ، یَبیتُونَ قِیاما عَلی اَطْرافِهِمْ»(25)؛ (آنان مردانی هستند که شب ها نمی خوابند و زمزمه نمازشان چون نغمه زنبوران از کندو به گـوش مـی رسد. شبها را با شب زنده داری سپری می کنند).
دیگر ویژگی این اصحاب که موجب توفیق شان در یاری امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) می شود روحیه شهادت طلبی آنهاست. امام صادق(علیه السلام) یکی از ویژگی های آنان را این گونه برمی شمارد: «یـَتـَمـَنَّونَ اَنْ یـُقـْتـَلُوا فی سِبیلِ اللّهِ»(26)؛ (...آرزو مـی کـنـنـد کـه در راه خـدا بـه شـهـادت بـرسـنـد).
ویژگی های رفتاری و اجتماعی متعالی یاران امام عصر(عج)
مـوارد یـاد شـده بـرخـی از ویـژگی های نفسانی و معنوی یاران حضرت بود اما آن اصحاب از ویژگی های رفتاری و عملی بسیار متعالی ای نیز برخوردارند که برخی از مهم ترین آنها این ها هستند:
سـادگـی و بـی پـیـرایـگـی: اصحاب حضرت صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به هیچ وجه اهل تشریفات چشم پرکن و ظاهرسازی نیستند و به گونه ای که از شدت سادگی و بی پیرایگی ممکن است در چشم مستکبران و ظالمان کوچک به نظر برسند. امام علی(علیه السلام) در توصیف آنها می فرماید: «یُجاهِدُهُمْ فِی اللّهِ قَوْمٌ اَذِلَّةٌ عِنْدَ المُتَکَبِّرینَ، فِی الاَرْضِ مَجْهُولُونَ، وَ فِی السَّماءِ مَعْرُوفُونَ»(27)؛ (گـروهـی بـا کـافران به نبرد می پردازند که در نظر مستکبران خوار و زبون هستند در آسمان معروف و در زمین ناشناخته اند).
ساده زیستی: امام صادق(علیه السلام) درباره ساده زیستی حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) می فرماید: «فَوَاللّهِ ما لِباسُهُ اِلاَّ الْغَلیظَ، وَ لا طَع امَهِ اِلا الجَشَبَ»(28)؛ (بـه خـدا سـوگـنـد او جـامـه درشت می پوشد و خوراک خشک و ناگوار می خورد). آن حضرت از یـاران خـود تـعهد می گیرد که همین سیره را عملی کنند و آنها نیز در این مسیر دست از پا خطا نمی کنند.
ولایـتـمـداری: یاران حضرت، امام خود را به شایستگی می شناسند و به او اعتقاد دارند از این رو به امام شان عشق می ورزند و دل های آنان از محبت وی لبریز است. امام صادق(علیه السلام) درباره این علاقه و محبت می فرماید: «یـَتـَمَسَّحُونَ بِسَرْجِ الاِمامِ یُطْلُبُونَ بِذلِکَ الْبَرَکَةَ وَ یَحَفُّونَ بِهِ یَقُونَهُ بِاَنْفُسِهِمْ فِی الْحَرْبِ»(29)؛ (برای تبرک دست بر زین اسب امام می کشند و تبرک می جـویند. آنها به هنگام نبرد پروانه وار شمع وجود مهدی(علیه السلام) را در میان می گیرند و از او مـحـافـظـت مـی کـنـنـد). علاوه بر آن هر چه امام دستورشان دهد انجام می دهند و (در برابر فرمان امام شان از کنیز مطیع تـرنـد)؛ «وَ هـُمْ اَطـْوَعُ مـِنَ الاْمَةِ لِسَیِّدِها».(30)
اتـحـاد و انـسـجـام و برادری: از آن جایی که دل های یاران امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به یکدیگر پیوند خورده، روح برادری میان آنها حاکم است و اندیشه ها و دیدگاه های شان نیز متحد و به هم پیوسته است. به فرموده حضرت علی(علیه السلام) (رابـطـه دوسـتـی آنـهـا چـنان مستحکم است که گویی برادران تنی و از یک پدر و مادرند)؛ «کـَاَنَّمـا رَبـّاهـُمْ اَبٌ واحـِدٌ وَ اُمُّ واحِدَةٌ قُلُوبُهُمْ مُجْتَمِعَةٌ بِالْمحَبَّةِ وَ النَّصیحَةِ».(31)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.