پنج کار انجام بده؛ آنگاه هرچه می خواهی گناه کن!

امام حسین(ع) برای روی گردانی از گناه چه پندی دارد؟

مردى خدمت حضرت حسين بن علی(علیهما السلام) رسيده و عرض کرد: من مردی گناه كارم كه نمی توانم خود را از معصيت نگه دارم؛ مرا پند و اندرزى بده. امام حسین(علیه السلام) فرمود: پنج كار را انجام بده؛ سپس هر گناهى مايلى بكن: اوّل از روزى خدا نخور؛ هر گناهى مايلى بكن. دوّم از ولايت خدا خارج شو؛ هر گناهى مي خواهى بكن. سوّم جايى را پيدا كن كه خدا ترا نبيند؛ هر چه مي خواهى بكن. چهارم وقتى ملك الموت براى قبض روح تو آمد، او را از خود دور كن؛ سپس هر گناهى می خواهى بكن. پنجم وقتى مالك دوزخ ترا داخل جهنم كرد، داخل نشو؛ هر گناهى مايلى انجام ده.

عصمت انبیاء و حکمت استغفار آنها؟!

در برخی از آیات قرآن، از استغفار و طلب آمرزش انبیاء خبر داده شده است؛ مثل استغفار حضرت نوح(ع)، حضرت داود(ع) و حضرت سلیمان(ع). همچنین خداوند به پیامبر اسلام(ص) در سوره نصر دستور استغفار می دهد: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا». آیا این موارد با عصمت انبیاء سازگار است؟!

دقت در این آیات نشان می دهد که این تعابیر مربوط به «ترک اولی» هایی هستند که از سوی پیامبرانی چون داود(ع)، سلیمان(ع) و نوح(ع) سر زده است که به هیچ وچه به معنای معصیت نیست. ترک اولی داود(ع) این بود که در قضاوت بین دو شخص عجله کرد و با شنیدن صحبت های یک طرف دعوا، اقدام به صدور حکم کرد. ترک اولی داود(ع) نیز آن بود که بدون اینکه «إن شاء الله» بگوید، با خود اندیشید که حتما صاحب فرزندانی برومند برای نیل به اهدافش خواهد شد. درباره نوح(ع) هم باید گفت ترک اولی از این جهت راجع به آن حضرت مصداق می یابد که هنگام درگرفتن طوفان، بدون اطلاع از باورهای کفرآمیز فرزند خود، از خداوند متعال طلب نجات او را کرد. دستور الهی به استغفار پیامبر اسلام نیز نوعی درس و سرمشق برای همه مسلمانان و مومنان جهت اجتناب از غرور و ایمان به وعده های الهی و موارد دیگر بوده و هیچ منافاتی با موضوع عصمت انبیاء ندارد.

تاوان عمومی در مصائب و بحران ها و مسأله عدل الهی؟!

آيه 25 سوره انفال می فرمايد: «و بترسيد از فتنه ای كه چون آيد، تنها مخصوص ستمكاران شما نباشد [بلکه همه را فرا خواهد گرفت]»؛ آيا اين قضيه با عدل خداوند در تضاد نيست؟!

خدا هرگز عموم را به خاطر عمل گروهى عذاب نمى کند، مگر آنکه منکرات در میان آنها آشکار شود و آنها در عین توانائى سکوت کنند و این عذاب نتیجه پدید آمدن بی عدالتی و ظلمی است که در صورت عمل نیک سیرتان به وظیفه شان در امر به معروف و نهی از منکر، هیچ گاه دامن گیر این جامعه نمی گشت؛ در صورتی که خوبان در برابر عمل بدان سکوت کنند، ناهنجاری‌ مثل موريانه ريشه‌ عدالت اجتماعی را می خورد؛ زیرا عدم اصلاح افراد ناصالح نابودی اجتماع را در پی دارد.

در نتیجه نمی توان گفت چون وظیفه خود را در حیطه زندگی شخصی و فردی انجام داده ام از آثار شوم وظیفه ناشناسی هاى دیگران در امان خواهم ماند. چون در اجتماع، چيزی به عنوان «ضرر فردی» وجود ندارد و هر زيان فردی، امكان اين را دارد كه به صورت يك زيان اجتماعی در آيد. به همين دليل، منطق و عقل حکم می کند در پاك نگه داشتن محيط اجتماعی خود از هر گونه تلاش و كوششي خودداری نکنیم.

تاثیر حجاب و بی حجابی، در عاقبت اخروی انسان؟

آیا یک شخص بی حجاب باوجود اینکه سایر اعمالش خوب است، باز هم جهنّمی می شود؟! چه بسا بسیاری از با حجاب ها سایر اعمالشان مناسب نیست!

جایگاه مهم مساله حجاب و عفاف در آیات قرآن، روایات و سیره معصومین(ع) جای تردید نمی گذارد که این حکم یکی از ضروریات دین و ترک آن معصیت و موجب عذاب الهی است و احادیثی نیز درباره جایگاه زنان بی حجاب در دوزخ و جزای اخروی تارکان حجاب، از حضرت رسول(ص) و امام علی(ص) نقل شده است.

علاوه بر اینها عذاب اخروی بی حجاب چیزی جز تمثل اعمالش نیست که به تصریح آیات و روایات هیچ کس نمی تواند در آخرت از آن رهایی یابد. حتی زنان محجبه ای که مرتکب گناهان دیگری در زندگی شان شده اند، در آخرت با عقوبت الهی که تجسم آن اعمال ناپسند بوده مواجه می شوند.

محرومیّت برخی افراد از اسباب هدایت الهی!

چرا خداوند همه را هدایت نکرده و راه کمال را برای همگان باز ننموده است؟!

هدایت الهی شامل همه موجودات و انسانها می گردد، امّا اگر کسی خود بستر رشد و هدایت تکوینی را نابود کند یا در برابر هدایت تشریعی عناد ورزد، ضلالت او به اختیار خود است. هدایت الهی چون نور خورشید و باران بر وجود همگان نازل می شود، امّا بعضی از انسانها از معرض نور و باران می گریزند.

هدایت و ضلالت الهی به معنای زمینه سازی یا از بین بردن زمينه هاى مساعد است، بدون اينكه فرد توسط اراده الهی بر هدایت یا گمراهی اجبار شده باشد. این توفیقات و یا سلب توفیقات از سوی خداوند بی حساب و کتاب نیست؛ بلکه هر بنده ای با اعمال اختیاری خود که شامل نافرمانی و کفر و نفاق یا با توبه و جهاد و اطاعت فرامین خداوند است، توفیقات الهی را به خود جلب و یا از خود سلب می کند.

نسبت عصیان و ظلم به حضرت آدم(ع)!

خداوند در آيات ۳۵ و ۳۶ سوره بقره، از حضرت آدم(ع) و همسرش خواسته بود که «به شجره ممنوعه نزدیک نشوند» که در غیر این صورت از «ظالمین» می گردند. با این حال، آنها نافرمانی کردند. همچنین در آیه 121 سوره طه نیز آمده است که آدم بر پروردگار خویش عصیان کرد. آيا با اين وجود می توان حضرت آدم را معصوم دانست؟!

آیات 35 و 36 سوره بقره، عصمت آدم(ع) را نقض نمی کنند. در این باره تفاسیر و توضیحات متعددی وارد شده است. از میان این تفاسیر به نظر می رسد صحیح ترین شان همان است که گفته شود نافرمانی آدم(ع) نوعی ترک اولی بوده که ناقض عصمت ایشان نیست. درباره آیه 121 سوره طه نیز که در آن به «عصیان» آدم اشاره شده، می توان همین معنای «ترک اولی» را درباره آن محتمل دانست علاوه بر اینکه حتی از لحاظ لغت نیز، مخالف با امر مستحب نیز «عصیان» به شمار می آید و لزومی ندارد که هر گونه «عصیان» به معنای گناه باشد.

نهی امام علی(ع) از قضاوت دوگانه ميان خود و دیگران

امام علی(علیه السلام) در نهی از قضاوت دوگانه میان خود و دیگران چه می فرماید؟

امام علی(ع) در تبیین قضاوت های دوگانه می فرماید: «از كسانى مباش كه معصيتِ كوچك ديگران را بزرگ؛ اما گناهانِ بزرگ خود را ناچيز مى بينند، طاعاتِ ديگران را كوچك؛ اما طاعاتِ خود را بزرگ مى پندارند، همواره به نفع خود و به زيان ديگران حكم مى كنند؛ اما هرگز حق را به ديگران نمى دهند»، بر اساس سخن امام(ع)، این افراد دچار تناقض شده و اعمال خود و ديگران را دوگونه مى بينند؛ در حالى كه بر اساس آیات و روایات؛ مؤمنان راستين طرفدار حق هستند، هرچند به زيان آنها باشد، باطل را رها می كنند، هرچند به ضرر آنها باشد.

علت روي گرداني از «بهشت» و رغبت به «جهنم»

از ديدگاه امام علي(ع) چرا مردم از بهشت روي گردانند و به سوي جهنّم رغبت زيادي دارند؟

ایشان مي فرمايد: «[اينكه مي بينيم اطاعت امر و نهى خدا مشكلاتى دارد، جاى تعجب نيست] زيرا رسول خدا(ص) مى فرمود: بهشت در ميان ناراحتى ها و دوزخ در ميان شهوات پيچيده شده، بدانيد هيچ طاعتى نيست جز اينكه انسان آن را با ناراحتى انجام مى دهد و هيچ معصيتى نيست جز اينكه با شهوت مرتكب آن مى شود؛ رحمت خدا بر كسى كه خود را از شهوات جدا سازد و هواى نفس را مهار كند؛ چرا كه جلوگيرى از نفس سركش از مشكل ترين كارهاست و اين نفس، همواره به گناه و هوی پرستى ميل دارد».

منظور از جاهل قاصر و مقصّر

«جاهل قاصر» و «جاهل مقصر» به چه کسی می گویند و حکم اعمال آنها چیست؟

جهل انسان به حكم شرعی، گاهی به خاطر دور بودن شخص از مراکز علم و عدم امکان دسترسی به منابع تحقیقاتی یا به خاطر فرو رفتن در غفلت و سهو و خطاست به طوری که احتمال اشتباه بودن کارهایش را نمى دهد. به این شخص «جاهل قاصر» گفته می شود.
جاهل قاصر عقاب نمی گردد و هر کدام از اعمالش که با واقع موافق باشد یا با فتوای صحیح مجتهدی که باید از او تقلید می کرد مطابق باشد، صحیح است و هر آنچه با آن مخالف باشد، فاسد است.

در مقابل کسی که امكان آموختن مسائل و دسترسی به منابع و اسباب علم را داشته ولى در فراگيرى آن كوتاهى كرده است و در جهل و بى خبرى مانده، «جاهل مقصر» است.
جهل چنین جاهلی به هیچ وجه معذور و موجه نیست و عمل برآمده از چنین جهلی در صورت عدم موافقت با واقع، عقاب آور است. حتی برخی فقها حکم به معصیت کار بودن او به سبب عدم فراگیری احکام داده اند.

تاثیر بی حجابی و بد حجابی در صحّت و پذیرش عبادات و اعمال صالح؟

آیا با وجود بی حجابی یا بد حجابی نماز و روزه و اعمال خیر من صحیح و قبول است؟ و اگر صحیح یا قبول نیست چه دلیلی از منابع دینی دارید؟

بین «صحّت» اعمال و «پذیرش» آنها از سوی خدا تفاوت وجود دارد. ممکن است عملی تمام شرایط و اجزای لازم را داشته و خالی از موانع و باطل کننده ها باشد، امّا به خاطر همراه شدن با صفات ناشایستی که اثر سوئی در باطن شخص و مراتب اخلاص و حضور قلبش دارند، مورد قبول درگاه خدا واقع نشود.
به تصریح آیات و روایات یکی از مهم ترین شرایطی که مانع قبول عمل می شود، بی تقوایی است. در این بین، با توجّه به تاکید فراوان آیات و روایات بر موضوع حجاب، حیا و عفت و لزوم رعایت آن و وعده های عذابی که به متخطّیان از آن داده می شود، مشخص می شود که زیر پا گذاشتن این حد الهی تا چه اندازه منجر به تقوایی و به تبع آن ممانعت از قبولی سایر اعمال و عبادات فرد می گردد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصّادق عليه السّلام لِلفُضَيل :

تَجْلِسُونَ وَ تُحَدِّثُونَ؟ فَقالَ: نَعَمْ، قالَ: اِنَّ تِلْکَ الْمَجالِسَ اُحِبُّها فاءَحْيُوا اَمْرَنا، فَرَحِمَ اللّهُ مَنْ اَحْيى اَمْرَنا.

وسائل الشيعه ، ج 10، ص 392