منافات بی تابی یعقوب(ع) در فراق یوسف(ع) با صبر جمیل!

آیا توصیف قرآن از حضرت یعقوب(ع) با عبارت «صبر جمیل»، با گریه و بی تابی ایشان در فراق یوسف(ع) سازگار است؟

طبق روایات، صبر جمیل، صبرى است كه با آن شكايت به مردم و دیگران، با ابراز کلمات زننده و سخنان برآمده از جزع و ناسپاسی نباشد و سخنی كه خدا را به خشم آورد نیز بر زبان جاری نگردد، اما گریه بدون جزع و ناسپاسی اشکالی ندارد.
گریه حضرت یعقوب در فراق حضرت یوسف به معنی ناسپاسی نیست، بلکه از روی محبت بوده است؛ چراکه قلب مردان خدا كانون عواطف است.
ضمن اینکه گاهی اشک و ناله بزرگان بخاطر مظلومیت و رنج و بلایی است که بر سر ولی خدا می آید و گریه بر مظلوم می باشد، مثل گریه امام زمان(ع) بر مظلومیت امام حسین(ع)؛ چنین گریه ای نه تنها هیچ اشکالی ندارد بلکه ثواب اجر و ثواب فراوانی نیز دارد.

نا آگاهی حضرت يعقوب(ع) از سرنوشت حضرت یوسف(ع)!

مگر پیامبران الهی علم غیب ندارد، پس چرا حضرت يعقوب(ع) از به چاه افتادن يوسف بى اطلاع بود؟ چگونه حضرت يعقوب(ع) بوى پيراهن يوسف را از فاصله دور شنيد اما وقتى که حضرت يوسف در نزديکى او در چاه بود خبرى از او نداشت؟

آنچه از جمع بندی آیات و روایات به دست می آید این است که اگرچه انبیاء از علم غیب برخودارند اما اولا از آنِ خودشان نیست و ثانیاً بالقوه است نه بالفعل. یعنی منوط به اذن الهی است كه اگر از نظر خدا مصلحت باشد و انبیاء و اولیاء الهی نیز بخواهند، از آن گونه علم آگاه می شوند.
بنابراین اشکالی ندارد که حضرت یعقوب(ع) روزی مورد آزمایش خدا قرار گیرد و بنا به مشیت الهى از حوادث نزدیکش در کنعان بى خبر باشد اما روزی دیگر که دوران محنت و آزمون به پایان مى رسد بوی پیراهن فرزندش را از «مصر» احساس کند.

گریه طولانى بر امام حسین(ع)

ابن عساکر درباره گریه هاى طولانى امام سجاد(علیه السلام) بر پدر شهیدش امام حسین(علیه السلام) چه روایتى را نقل کرده است؟

ابن عساکر به سندش از امام جعفر بن محمّد(ع) نقل کرده که از على بن الحسین(ع) درباره کثرت گریه اش سؤال شد؟ حضرت فرمود: «مرا ملامت نکنید؛ زیرا یعقوب(ع) یکى از اولاد خود را گم کرد، و آن قدر گریست تا دو چشمانش از حزن سفید شد در حالى که نمى دانست که از دنیا رفته است. این در حالى است که من مشاهده نمودم چهارده نفر از اهل بیتم را که در صبح یک روز سر بریدند. حال شما گمان کرده اید که هرگز این حزن از قلبم بیرون مى رود؟».

مقایسه دعا و عبادت

آیا هر دعائى عبادت است؟

نسبت بین دعا و عبادت به اصطلاح منطقى عموم و خصوص من وجه است. یعنى بعضى دعاها عبادت هستند و بعضی نه؛ ما یکدیگر را دعوت می کنیم، صدا می زنیم، طلب مى کنیم، مى خوانیم، یا از هم سوال مى کنیم حتى خواندن پیغمبر(ص)، امام و اولیاء(ع)، همه اینها دعاست امّا عبادت نیست. عبادت هایى هم داریم که در آن دعا نیست؛ مانند پرداخت زکاة و خمس. گاهى نیز عملى هم عبادت است و هم دعا مانند نمازکه هم دعاست و هم عبادت یا مانند دعائى که انسان در برابر خداوند مى خواند.

تشبیه «جعفر کذّاب» به برادران حضرت یوسف(ع)

چرا امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشريف) عمویش «جعفر کذّاب» را به برادران حضرت یوسف(علیه السلام) تشبیه کردند؟

درباره دلیل این تشبیه وجوهی قابل تصور است؛ از جمله اینکه بايستي حكم جعفر را نیز همچون برادان یوسف(ع) به خداوند واگذار نمود و درباره آنها سخني نگفت. یا اینکه او نيز مانند برادران يوسف(ع) توبه كرده است. ضمن اینکه این تشبيه، ناظر به اثبات خطا و گناه براى جعفر است و لذا هرگز نمى توان ادعا كرد اولاد انبيا و اوصيا همانند خود آنها از گناه معصوم اند.

سجده ملائکه و حضرت یعقوب(ع) بر غیر خدا!

با توجّه به اختصاص سجده برای خدا، دليل سجده کردن حضرت يعقوب(ع) و فرزندانش در مقابل یوسف(ع)، و سجده ملائکه در برابر آدم(ع) چيست؟

اولا: اينكه گمان شود «سجده» عبادتی ذاتى است و به جز «عبادت» هيچ عنوان ديگر بر آن منطبق نمی گردد، صحيح نيست؛ برای تحقّق عبادت، «قصد عبادت» نیز لازم است. اگر منظور از سجده صرف تحيّت و يا احترام باشد، بدون اينكه براى مسجود مقام ربوبيتی منظور گردد، در اينصورت نه دليل شرعى بر حرمت چنين سجده‏ اى هست، و نه دلیل عقلى.
ثانیا: سجده خانواده حضرت یعقوب(ع) به حضرت یوسف(ع)، يا براى خدا (سجده شكر) بوده که در اين صورت، در عين اينكه براى خدا بوده، تجليل و احترام براى حضرت یوسف(ع) نيز محسوب مى ‏شده است. یا اینکه، منظور از سجده مفهوم وسيع آن يعنى خضوع و تواضع است. از این دو معنا، معناى اول نزديك تر به نظر مى رسد. روایات نیز مؤید این معنا هستند؛ «كَانَ سُجُودُهُم ذَلِک عِبَادَة لِلِه».
ثالثا: سجده فرشتگان نیز یا براى خدا بود؛ ولى به خاطر آفرينش چنين موجود شگرفى به سوی آدم سجده کردند. يا اينكه سجده آنها براى آدم به معناى «خضوع» بود، نه پرستش. روایات مؤید هر دو معنا هستند؛ «كَانَ سُجُودُهُمْ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عُبُودِيَّةً وَ لِآدَمَ إِكْرَاماً».

علت نامیدن شدن یعقوب(ع) به اسرائیل

چرا به یعقوب(علیه السلام) اسرائیل می گویند؟

«اسرائیل» یکى از نام هاى حضرت یعقوب(ع) مى باشد، درباره ی علت این نامگذارى مورخان غیر مسلمان، مطالبى گفته اند: که با خرافات آمیخته است. چنان که «قاموس کتاب مقدس» با اشاره به کشتی گرفتن او با فرشته ی خداوند مى نویسد: «اسرائیل به معنى کسى است که بر خدا مظفر گشت». ولى دانشمندان ما مانند مفسر معروف «طبرسى» در «مجمع البیان» در این باره چنین مى نویسد: «اسر» به معنى «عبد» و «ئیل» به معنى «اللّه» است، و این کلمه مجموعاً معنى «عبداللّه» را مى بخشد.

قرآن و انتصاب اوصیاء از ذرّیه پیامبران

قرآن کریم در مورد انتخاب اوصیا از ذریه پیامبران چه مى فرماید؟

با مراجعه به آیات قرآن – که سرگذشت انبیائی چون آدم، نوح، ابراهیم، اسماعیل، اسحق، یعقوب، زکریا، یحیی، داود، سلیمان، موسی، هارون و... را بیان می کند - پى مى بریم که سنّت الهى بر این قرار گرفته که اوصیاء انبیا را به معناى عام آن، که مرادف با حجّت خدا بوده و شامل نبىّ و امام و وصىّ مى شود، از ذریّه آنان قرار دهد. هیچ پیامبرى نیست جز آنکه وصىّ یا اوصیائى داشته و خداوند آنان را از آل و ذریّه آن پیامبر قرار داده است، خواه آن اوصیا پیامبر باشند یا خیر.

قرآن کریم و تعیین امام

دیدگاه قرآن کریم در مورد تعیین امام چیست؟

آیات قرآن صریحا انتخاب اوصیاء را امری از جانب خدای متعال معرفی می کند. مانند پذیرش پیشنهاد موسی از جانب خدا برای وصی شدن هارون برای موسی در سوره طه یا نصب ابراهیم از سوی خدا به عنوان امام برای مردم در سوره بقره یا انتخاب یوسف از سوی خداوند به عنوان جانشین یعقوب در سوره یوسف.

قرآن و انتصاب اوصیاء از ذرّیه پیامبران

قرآن کریم در مورد انتخاب اوصیا از ذریه پیامبران چه مى فرماید؟

پيامبرى نيست جز آنکه وصىّ داشته، خواه آن اوصيا پيامبر باشند يا نباشند. خداوند متعال مى فرمايد: خدا برگزيد آدم و نوح و خانواده ابراهيم و خاندان عمران را بر جهانيان، فرزندانى هستند برخى از نسل برخى ديگر و خدا به اقوال و احوال همه شنوا و دانا است. کما اينکه مي فرمايد: ما نوح و ابراهيم را فرستاديم، و در ذريه آن دو، نبوّت و کتاب قرار داديم؛ و در اواخر عمر اسحاق و يعقوب را به او بخشيديم و نبوّت و کتاب آسمانى را در ذريه اش قرار داديم و سليمان وارث داوود شد... .

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال علي (عليه السلام):

اَلْحَاجُّ وَالْمُعْتَمِرُ وَفْدُ اللَّهِ، وَ حَقٌّ عَلَى اللَّهِ أَنْ يُکْرِمَ وَفْدَهُ وَ يَحْبُوَهُ بِالْمَغْفِرَةِ.

حج گزار و عمره گزار، واردشدگان بر خداوند مى باشند و بر خدا است که وارد شده بر خود را گرامى داشته، او را مشمول مغفرت و آمرزش خويش قرار دهد.

وسائل الشيعه: 4/116