جایگاه عدل الهی در کامیابی های دنیوی بی دینان و ناکامی های دینداران؟!

آیا درست است که افراد بی دین در زندگی موفق باشند، اما دینداران ناموفق؟! در این صورت جایگاه عدل الهی کجاست؟!

اولا: اینکه همه انسانهای بی دین لزوما انسان هایی موفق باشند و همه انسانهای دیندار ناموفق باشند، ادعایی بدون دلیل است؛ چرا که سنت الهی این گونه است که امور زندگی بر اساس قانون اسباب و مسببات جریان یابند؛ بنابراین هر کسی مقدمات رسيدن به موفقیت ها را بتواند برای خود فراهم آورد، می تواند از آنها بهره مند گردد و برعکس هر کسی که تدبیر صحیحی برای زندگی و سرمایه های مادی و غیرمادی اش نداشته باشد، به هیچ موفقیتی نائل نمی گردد.

ثانیا: موفقیت فقط منحصر در پیشرفت های مادی، علمی و شغلی نیست؛ کسانی که با بی تقوایی و بی دینی، مکررا خطوط قرمز الهی و احکام شرعی را نقض می کنند، حتی اگر در این دنیا به توفیقاتی برسند، پس از مرگ متوجه می گردند که آنچه کامیابی و پیشرفت می پنداشتند، تنها سرابی بی حاصل بوده و آورده ای برای بهره مندی از نعمات جاویدان آخرت به همراه ندارند.

ثالثا: خداوند متعال از آنجایی که وجودش سراسر عدل و داد است، ممکن است بندگان عاصی را نیز از نعمات و توفیقات دنیا بهره مند سازد؛ زیرا چنین انسان هایی نیز ممکن است حسناتی داشته باشند. در این صورت از آنجا که خداوند هیچ عملی را بی پاداش نمی گذارد موفقیت های علمی و شغلی انسان های بی تقوا در دنیا پاداش همان حسنات شان به حساب می آید.

رابعا: بعضی از ناکامی انسان های دیندار و باتقوا اسباب گوناگونی دارد: گاهی چنین انسان هایی با تنبلی فرصت های خود برای پیشرفت علمی و اجتماعی را از دست می دهند؛ گاهی نیز رسیدن به چنان موفقیت هایی به صلاح آنها نیست؛ گاهی نیز بعضی از ناکامی های انسان نتیجه اعمال بد خود اوست.

اهمیت و جایگاه حجاب در روایات اسلامی؟

اهمیت و جایگاه حجاب در روایات اسلامی چگونه بیان شده است؟

در روایات معصومین(ع) تأکیدات بسیار ویژه ای بر رعایت حجاب بانوان و لزوم حفظ عفت اجتماعی شده است. برای مثال در گروهی از این روایات با بیان ضرورت حجاب، حدود ثغور آن اعم از سنی که دختران باید حجاب بر سر گذارند یا تعیین محدوده زینت یا مقداری از بدن که باید پوشیده شود، تبیین شده است.
از سویی دیگر، روایات بسیار فراوانی دیگری نیز در تبیین اهمیت حیاء و عفاف در جامعه اسلامی به عنوان دو امری که ارتباط تنگاتنگی با مقوله حجاب دارند، بیان شده است و این بحث از جنبه های مختلفی مورد واکاوی قرار گرفته است.
علاوه بر آن گزارش های تاریخی ای نیز از عملکرد پیامبر اسلام(ص) و حضرت علی(ع) در جامعه معاصرشان به دست ما رسیده که حساسیت ویژه آنها را برای اقامه عملی حجاب و زمینه سازی حکمرانی فضای عفت در جامعه بازتاب می دهد.
در کنار همه اینها سیره عملی بانوانی از اهل بیت(ع) مانند حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) را داریم که لحظه لحظه حیات شان، ارائه کامل ترین و بهترین الگوی عملی عفاف و حجاب و غیرتمندی بر این فضیلت اخلاقی است.

فلسفه «حدود» و «تعزيرات»

«حدود» و «تعزيرات» با چه فلسفه و استدلالی در اسلام تشریع شده است؟

تشريع احكام الهى براي قسط و عدل و هدايت جامعه است تا انسان ها بتوانند به كسب فضايل و نفى رذائل بپردازند. از آنجا كه احكام الهى به تنهايى در همه نفوس مؤثّر نمى افتد لازم است در كنار آن بشارت و انذار هم باشد تا انگيزه حركت شود. با اين وجود عده ای هستند كه نياز است تا با مجازات های دنيوی جلوي ظلم شان گرفته شود. اهتمام شارع به اجراى حدود و مجازات متخلّفان تا آن حد است كه در روايت آمده كه: «حدّى كه در زمين اجرا شود پر بارتر از چهل شبانه روز باران است».

معنی «حد» و «تعزير»

«حد» و «تعزير» در فقه اسلامی به چه معناست؟

«حدّ» در لغت به معنى «منع» است و در عبارات فقها به معنى مجازات مخصوصى است كه به خاطر ارتكاب بعضى از گناهان در مورد مكلّفين اجرا مى شود. امّا «تعزير» در لغت به معنى «تأديب» و گاه به معنى «يارى كردن» و «منع نمودن» آمده است، و در اصطلاح شرعى، مجازاتی است كه اندازه معيّنى در شرع براى آن ذكر نشده و بسته به راى قاضى است كه با توجه به ميزان جرم و مقدار تحمّل مجرم درباره او اجرا مى شود. بنابراين فرق «حدّ» و «تعزير» در اين است كه حدّ، مجازات معين و ثابتى است، ولى تعزير غالباً نامعيّن است.

بيان تعدادی از «حدود» در قرآن

چه تعداد از «حدود» اسلامی در قرآن بيان شده است؟

در اسلام عمدتاً ده حدّ درباره گناهان كبيره آمده است كه تعداد چهار مورد از آن در قرآن مجيد با صراحت ذكر شده است. اول حد «زنا» كه در آيه 2 سوره «نور» آمده است. دوم حد «سرقت» كه در آيه 38 سوره «مائده» به آن تصريح شده است. سوم حد «قذف» كه آيه 4 سوره «نور» به آن پرداخته است. چهارم حد «مُحارب» كه آيه 33 سوره «مائده» در مورد آن نازل شده است.

حجاب و پوشش در آخرت

آیا قانون حجاب تنها برای دنیا می باشد؟ وضعیّت حجاب در آخرت چگونه خواهد بود؟

در آیاتی از سوره های حج و الرحمن، چیزهایی درباره پوشش حریر بهشتیان و مستور بودن حورالعین های بهشتی مورد اشاره قرار گرفته است؛ ولی تصریحی درباره میزان و حدود و ثغور این پوشش ذکر نشده است.
با این حال نباید فراموش کرد که تنها انگیزه پدید آمدن حجاب ناپاکی چشم ها و انحراف قلوب و هوس نیست تا با منتقی شدن این موضوعات در بهشت، نیازی به پوشش در بهشت نباشد.
پوشش به عنوان کمالی برای زنان، سبب زیبایی هر چه بیشتر آنها می شود و مسلما این زیبایی برای زنان بهشتی خواستنی تر و سزاوارتر است.

عتاب امام علي(ع) به تماشاچیان «صحنه های دلخراش»؟!

امام علی(علیه السلام) چگونه ناخرسندی خود را از تماشاچیان جنجالی صحنه های دلخراشِ اجرای حدود ابراز می نماید؟

بر اساس دستور قرآن و روایات در باب اجرای حدود، و به منظور عبرت دیگران، لازم است اجرای حدود در ملاء عام انجام شود، از این رو گروهی برای عبرت در صحنه اجرای حد حاضر می شوند؛ اما گروهی هرزه و لاابالی در جامعه وجود دارند که هرجا جنجالى برپا شود در آنجا حاضر می شوند، امام(ع) در کلامی حکیمانه نفرین خود را از این افراد اعلام کرده و می فرماید: «خوش آمد مباد بر چهره هايى كه جز به هنگام حوادث بد ديده نمى شوند».

منافات قضا و قدر الهی با اختیار، سعی و اراده انسان!

مقصود از قضا و قدر چیست؟ اگر مقصود اینست که آفریدگار سرنوشت هر فردی را معیّن کرده است و هر یک از ما ناچاریم از آن پیروی نماییم و نمی توانیم از سرنوشت خود پا را فراتر گذاریم، پس معنای آیه «لَيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى» چیست؟

«قضا» در لغت یعنی «حکم کردن و فیصله دادن» و در اصطلاح همان «فراهم نمودن اسباب تحقّق امور» است. «قَدَر» نیز در لغت یعنی «اندازه گیری» و در اصطلاح، اشاره به «ویژگی های طبیعی و حدّ وجودى و حدود تحقّق اشیاء» است. قضا و قدر «تکوینی» یعنی همه امور بر اساس علل و ویژگی های خاصّی محقّق می شوند و قضا و قدر تشریعی به معنى فرمان الهى در تعيين وظائف انسان و مقدار و حدود اين وظائف است. قضا و قدر با اختیار انسان منافات ندارد و سرنوشت او وابسته به اسبابی است که از جمله آن، اراده و تلاش انسان است.

منافات «قضا و قدر الهی» با «اختیار» انسان!

چگونه می توان تصوّر کرد که انسان با وجود «قضا و قدر الهی»، صاحب «اختیار و اراده» باشد؟!

قضا و قدر دو قسم است: 1) «تکوینی» یعنی همه امور بر اساس علل و ویژگی های خاصّی محقّق می شوند. 2) تشریعی به معنى فرمان الهى در تعيين وظائف انسان و مقدار و حدود اين وظائف. قضا و قدر به هر دو معنی با اختیار انسان منافات ندارد. سرنوشت هر معلولی، تابعِ علل و عواملی است؛ و چون خداوند انسان را مختار آفریده، اراده اش نقش مهمّی در سرنوشت او داشته و عامل موثّری در تأمین سعادت او است. اراده انسان در طول اراده و قضا و قدر الهی است و با آن منافاتی ندارد. اگر انسان در اعمالش اختیاری نمی داشت، آمدن پيامبران، نزول كتب آسمانى و كيفر و پاداش همه بى فايده و ظالمانه بود.

موارد نهی از «عفو و گذشت»

در چه مواردی از «عفو و گذشت» نهی شده است؟

فضیلت عفو و گذشت، نباید سبب جرأت مجرمان شود، بلکه احتمال مجازات به عنوان اهرمی برای حفظ نظم جامعه و پيش گيرى از تكرار جرم، باید همیشه وجود داشته باشد. امام علی(ع) در این رابطه می فرماید: «عفو درباره كسى است كه به گناه خود اعتراف دارد نه در مورد كسى كه بر گناه اصرار دارد». در اینجا دو مطلب قابل توجه است: اولا: نبايد به بهانه اين كه عفو و گذشت سبب جرات مجرمان می شود، به انتقام جويى پرداخت. ثانیا: اجراى حدود و تعزيرات شرعيه از واجبات است و عفو جز در موارد منصوص روایات جایز نیست.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

رسول الله (ص)

الصوم يدق المصير، و يذيل اللحم، و يبعد من حر السعير

روزه روده را باريک مي کند، گوشت را مي ريزد، و از گرماي سوزان دوزخ دور مي گرداند

ميزان الحکمة 6 / 389