پاسخ اجمالی:
فضیلت عفو و گذشت، نباید سبب جرأت مجرمان شود، بلکه احتمال مجازات به عنوان اهرمی برای حفظ نظم جامعه و پيش گيرى از تكرار جرم، باید همیشه وجود داشته باشد. امام علی(ع) در این رابطه می فرماید: «عفو درباره كسى است كه به گناه خود اعتراف دارد نه در مورد كسى كه بر گناه اصرار دارد». در اینجا دو مطلب قابل توجه است: اولا: نبايد به بهانه اين كه عفو و گذشت سبب جرات مجرمان می شود، به انتقام جويى پرداخت. ثانیا: اجراى حدود و تعزيرات شرعيه از واجبات است و عفو جز در موارد منصوص روایات جایز نیست.
پاسخ تفصیلی:
در فضيلت عفو و گذشت و ترك انتقام جوئى به عنوان يك اصل از نظر شرع و عقل و كتاب و سنت جاى ترديد نيست. اما اين بدان معنا نيست كه استثنائى نداشته باشد، بلكه مواردى پيش مى آيد كه عفو و گذشت سبب جرأت جانيان و جسارت خاطيان مى شود. به يقيين هيچكس در اين گونه موارد عفو و گذشت را جایز نمى شمرد، بلكه براى حفظ نظم جامعه و نهى از منكر و پيش گيرى از تكرار جرم بايد از عفو صرف نظر كرد و به مجازات عادلانه پرداخت. ممكن است آيه 194 سوره بقره، در مورد مقابله به مثل، اشاره به همين معنى باشد، خداوند مى فرمايد: «فَمَنِ اعْتَدى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَيْكُمْ»؛ (كسى كه بر شما تعدى كند همانند آن بر او تعدى كنيد [در واقع مقابله به مثل، تعدى نيست، بلكه مجازات عادلانه است]).
البته اين احتمال نيز وجود دارد كه آيه در مقام بيان جواز قصاص و مجازات عادلانه بوده (و به اصطلاح، امر در مقام توهّم حظر است و دليل بر وجوب يا استحباب نيست). به هر حال عفو و مجازات، هر كدام جاى ويژه اى دارد، عفو در جايى است كه انسان قدرت بر انتقام و مقابله به مثل دارد، و اگر راه عفو را پيش مى گيرد، از موضع ضعف نيست، اين گونه عفو مفيد وسازنده است، هم براى مظلومى كه پيروز شده، زيرا سبب صفاى دل و تسلط او بر هواى نفس مى شود، و هم براى ظالمى كه مغلوب گشته زيرا او را به اصلاح خويشتن وا مى دارد.
در احاديث اسلامى نيز به اين استثناء اشاره شده، اشاراتى پر معنى و لطيف از جمله در حديثى از اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى خوانيم: «اَلْعَفُوُ يُفْسِدُ مِنَ اللَّئيمِ بِقَدْرِ اِصْلاحِهِ مِنَ الْكَريمِ»(1)؛ (عفو و گذشت افراد ليم و پست را فاسد مى كند، به همان اندازه كه افراد با شخصيت را اصلاح مى نمايد). آن حضرت در حديث ديگرى می فرمایند: «اَلْعَفُو عَنِ الْمُقِرِ لا عَنِ المُصِّرَ»(2)؛ (عفو درباره كسى است كه اعتراف و اقرار به گناه خود داشته باشد نه در مورد كسى كه بر گناه اصرار دارد). همچنین آن امام همام در حديث ديگرى می فرمایند: «جازِ بِالْحَسَنَةِ وَ تَجاوَزْ عَنِ السَّيِئَةِ ما لَمْ يَكُنْ ثَلَماً فِى الدينَ اَوْ وَهْناً فى سُلْطانِ الاْسلامِ»(3)؛ (نيكى ها را به نيكى پاداش بده، و از بدى ها صرف نظر كن مادام كه لطمه اى بر دين يا سستى بر حكومت اسلامى وارد نمى كند[در اين گونه موارد بايد به سراغ مجازات عادلانه رفت]). امام زين العابدين على بن الحسين(عليه السلام) در این رابطه می فرمایند: «حَقُ مَنْ اَسائَكَ اَنْ تَعْفُوَ عَنْهُ، وَ اِنْ عَلِمْتَ اَنَّ الْعَفْوَ عَنْهُ يُضِرُّ اِنْتَصَرْتَ قالَ اللّهُ تَبارَكَ وَ تَعالى وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلِمِ فَاُولئِكَ ما عَلَيْهِمْ مِنْ سَبيل»(4)؛ (حق كسى كه به تو بدى كرده اين است كه او را عفو كنى ولى اگر مى دانى عفو او سبب زيان مى شود مى توانى انتقام بگيرى خداوند متعال مى فرمايد كسى كه بعد از مظلوم شدن يارى طلبد [و به مجازات ظالم بپردازد] ايرادى بر او نيست).
ولى نبايد وجود اين گونه استثنائها سبب سوء استفاده گردد و هر كس به بهانه اينكه عفو و گذشت سبب جرئت و جسارت بدكاران و خاطيان است به انتقام جويى بپردازد. بلكه بايد از روى خلوص و عدم تعصب موارد استثناى از اصل عفو و گذشت را با دقت شناخت و طبق آن عمل كرد. اين نكته نيز شايان توجه است كه عفو و گذشت از اجراى حدود و تعزيرات شرعيه جز در مواردى كه در روايات منصوص است جايز نيست، چرا كه اجراى حد و تعزير در جاى خود از واجبات است.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.