تناقض آيات قرآن درباره «برابری مقدار عذاب با گناه»!

آيا اين سخن صحيح است كه "قرآن كريم درباره برابری عذاب با گناه دارای تناقض است"؟!

در قرآن نسبت به برابری مجازات با جرم هيچ تناقضي وجود ندارد.  چون آیه برابرى مجازات با جرم (وَ جَزَاؤُاْ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِّثْلُهَا)، درباره مجازات های حیات دنياست؛ مانند قصاص و مجازات‌هاى جزايى.
اما آیه چند برابر بودن مجازات در مقابل جرم (يُضَاعَفُ لَهُمُ الْعَذَابُ)، درباره آخرت است؛ چرا که متناسب با آثار سوء اجتماعى زمان ارتكاب جرم يا پس از ارتكاب، مجازات نيز افزايش مى يابد.

 

 

منظور از «مجرمان» در قرآن

منظور از «مجرمان» در قرآن چه کسانی می باشند؟

يكي از اوصاف دوزخيان كه «قرآن» به آن اشاره كرده «جرم و گناه» است، مى فرمايد: «روز قيامت، مجرمان را [همچون شتران تشنه اى كه به آبگاه مى روند] به سوى جهنّم مى رانيم». منظور از جرم در آيه يا گناهى است كه آميخته با كفر باشد نه هر گنهكارى، و يا جرم گنهكارانى است كه كاملا در گناه فرو رفته اند به گونه اى كه نه شايسته شفاعتند و نه در خور عفوّ خدا.

خلود (جاودانگی) در آتش جهنّم و متناسب نبودن آن با جرم گناهکار و منافات آن با عدل الهی!

آیا مجازات «جاودانگی در آتش» برای گناه کاران، با جرم آنها متناسب و با عدل الهی سازگار است؟

عذاب اخروى متناسب با گناهی است که انسان مرتکب می شود، امّا تناسب زمانی لزومی ندارد، بلکه باید آثار سوء آن در نظر گرفته شود؛ گاهی اشتباهات خطرناکی که در یک لحظه اتفاق می افتند، می توانند آثار سوء دراز مدّتی به دنبال داشته باشد. وقتى مجازاتها و عذابها عكس العمل و نتيجه خاصیّت اعمال خود ماست، جاودانگى در عذاب تعجّب‏ آور نيست.
علاوه براین، عذاب جاودانه برای گناهکارانی است که ذات و سرشت آنها با خباثت عجین شده و هرگز از آن برنمی گردند؛ اگر دوباره به دنیا برگردند باز هم به ارتکاب گناه ادامه می دهند. لذا عذاب ابدی در مقابل خواسته ابدی آنها است نه بخاطر ارتکاب گناهی موقّتی.

معنی «حد» و «تعزير»

«حد» و «تعزير» در فقه اسلامی به چه معناست؟

«حدّ» در لغت به معنى «منع» است و در عبارات فقها به معنى مجازات مخصوصى است كه به خاطر ارتكاب بعضى از گناهان در مورد مكلّفين اجرا مى شود. امّا «تعزير» در لغت به معنى «تأديب» و گاه به معنى «يارى كردن» و «منع نمودن» آمده است، و در اصطلاح شرعى، مجازاتی است كه اندازه معيّنى در شرع براى آن ذكر نشده و بسته به راى قاضى است كه با توجه به ميزان جرم و مقدار تحمّل مجرم درباره او اجرا مى شود. بنابراين فرق «حدّ» و «تعزير» در اين است كه حدّ، مجازات معين و ثابتى است، ولى تعزير غالباً نامعيّن است.

«تعزیرات» موجب اختلاف آراء قضات!

آيا مسئله «تعزيرات» سبب تفاوت حكم قضات در یک موضوع واحد نمی شود؟

گرچه آزادى قضات در تعيين مقدار مجازات در باب تعزيرات، نوعی امتياز است تا مجازات مجرمان را به طور دقيق تعيين كنند؛ اما گاه سبب مى شود كه قضات در مناطق مختلف براى جرم واحد مجازات هاى متفاوتى در نظر بگيرند و اين در زمان ما به خاطر ارتباطات فراوان و نزديك به يقين مشكل ‌آفرين شده است. لذا لازم است قضات آگاه و كارشاسان جرايم در جلساتى با هم بنشينند و حدودى براى تعزيزات در نظر بگيرند؛ البته نه به صورت معين بلكه حدّاكثر و حدّاقلى از زندان و جريمه مالى و مجازات هاى اسلامى و امثال آن را در نظر بگيرند؛ تا وحدت رويّه حاصل شود.

منظور از «تخيير قاضی» در تعزيرات

منظور از «تخيير قاضی» در تعزيرات چيست؟

منظور از «تخيير قاضى» در انتخاب كميّت و كيفيّت تعزير، اين نيست كه تمايلات شخصى قاضى در اين مسأله تأثيرى داشته باشد، بلكه منظور اين است كه دست قاضى باز باشد تا بتواند تناسب را بين جرم و جريمه از تمام جهات در نظر بگيرد.

تبعیض در حکم «قصاص» بین «عبد» و «حرّ»!؟

چرا اسلام در حکم «قصاص» بین «عبد» و «حرّ» تبعیض قائل شده و انسان آزاد را به سزای قتل برده یا کنیز قصاص نمی کند؟

در اسلام جان انسانها محترم است و در این جهت فرقی بین برده با انسان های آزاد نیست و دلیل اینکه در قتل برده توسط انسان آزاد، حکم «قصاص» اجرای نمی شود این است که تفاوت هویت انسان برده نسبت به آزاد، سبب تفاوت آنان در بسیاری از حقوق اجتماعی شده؛ از جمله حق «قصاص» که تساوی جرم و مجازات در آن باید رعایت شود، چون به جرم کشتن یک انسان فاقد اختیار، نباید یک انسان آزاد مجازات شود. در واقع عدم تساوی در جایگاه اجتماعی، مانع «قصاص» می شود.

آثار تربیتی و اخلاقی اجرای «حدود» در ملأ عام

از منظر اسلام اجرای «حدود» در ملأ عام چگونه سبب ارتقاء اخلاق و تربیت در جامعه می شود؟

«حد» در لغت به معنی «منع و جلوگیری» است. و در اصطلاح «فقه» اسلامی به معنی کیفر و عقوبتی است که از جانب شارع تعیین شده است. لذا به چنین مجازات هایی «حد» اطلاق می شود؛ زیرا مانع وقوع معصیت و جرم است. از سویی با توجه به بحران اسفبار فرهنگی در جامعه امروز، اجرای «حدود» در «ملأ عام» می تواند سبب کاهش گناه، عبرت فرد گناهکار و نیز آرامش جامعه شود. از این رو مجازات «علنی» سبب ارتقاء اخلاق و اصلاح جامعه می شود.

«خشونت» خوب، «خشونت» بد

انواع و اقسام «خشونت» اعم از صحیح و غیر صحیح چگونه تحلیل و ارزیابی می شود؟

«خشونت» دارای اقسامی است که برخی از آن ها صحیح و معقول بوده و برخی دیگر ناصحیح است. یکی از مصادیق خشونت معقول و صحیح «مجازات» است که در اسلام هدف از آن عدالت و اصلاح فرد و جامعه بوده و نه آزار مجرم. در مقابل یکی از مصادیق خشونت غلط و غیر شرعی «شکنجه» و اعمال خشونت در کشف جرم است که اسلام آن را ممنوع دانسته و اقرار بر اساس آن را باطل می داند. همچنین واضح است که «جرم و جنایت» یکی از مصادیق خشونت در جامعه است که با سلب امنیت و آسایش جامعه، در مردم ایجاد هراس می کند.

مبانی احکام «جزا» در اسلام

اصول حاکم بر «جزای» اسلامی چیست؟

از آنجا که مبنای احکام «جزایی» اسلام، گسترش رحمت در بین مردم و تأمین مصالح و دفع مفاسد از آنان است، لذا ایجاب می کند اصولی بر این احکام جزایی با این مبنا حاکم باشد، اصولی که رعایت آنها در راستای تحقق اهداف عقوبت های اسلامی لازم است. 1- تناسب بین جرم و عقوبت، و این اصل در حقیقت از نتایج عدالت خداوندی است. 2- جزا و عقوبت در جهت تأمین مصالح جامعه است، لذا واجب است که عقوبت به جهت تأدیب مجرم و عبرت دیگران باشد. 3- در اسلام تأدیب مجرمان در راستای انتقام از مجرم نیست بلکه در جهت اصلاح فرد و جامعه است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه عليه و آله :

اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ عليه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤ منينَ لا تَبْرَدُ اَبَداً.

براى شهادت حسين عليه السلام ، حرارت و گرمايى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى شود.

جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 556