شیعه و تناقض ميان پنهان کاری درباره مهدی موعود و عقیده به ضرورت شناخت امام زمان!

شيعه می گوید پدر امام زمان دستور داد كه خبر امام مهدى(ع) را پنهان کرده و به جز افراد مورد اعتماد نگويند؛ در حال حاضر نیز امام زمان آنها در پس پرده غیبت است. از طرفى مى گويند: اگر كسى امام زمان خود را نشناسد، بر مرگ جاهلیت(کفر) مرده است. این تناقض چگونه حل می شود؟!

منظور از شناخت امام، لزوما رؤیت با چشم و اطلاع از مکان دقیق ایشان نیست، بلکه مراد شناخت خصوصيات امام و مشخص ساختن آنها در یک فرد است. آن گاه به دنبال ايشان رفته و آن حضرت را رهبر خود قرار دهيم. ما امروزه و از پس قرن ها و با استمداد از منابع تاریخی و آموزه های دینی، رسول خدا(ص) و اوصاف ایشان را می شناسیم و با سیر حیات، چگونگی مبعوث شدن، مراحل دعوت و سخنان و احکام و دستورهای ایشان آشناییم و بر اساس همین شناخت و با استدلال های عقلی به رسالت و حقانیت شان ایمان آورده ایم. ما معتقدیم که ائمه اهل بیت(ع) را نیز از همین راه می توانیم بشناسیم. وقتی از منابع تاریخی و احادیث رسول اکرم(ص) به جزئیاتی راجع به شناخت امام زمان(عج) برمی خوریم و مثلا می بینیم که می فرماید که: «مهدی از فرزندان من است اسم او اسم من و کنیه او کنیه من است، از نظر اخلاق و رفتار شبیه ترین مردم به من است»، با توجه به این شواهد می توانیم به وجود چنین امامی با چنین اوصافی علم و ایمان پیدا کنیم.

مسئله «انتظار» و حل نشدن در مفاسد محيط؟

چگونه مسئله «انتظار» باعث می شود شخص مُنتظِر خود را از همراهی و همرنگی با محیط و جامعه دور ساخته و فساد و تباهی محیط او را آلوده نسازد؟

اثر مهم «انتظار» حل نشدن در مفاسد محيط، و عدم تسليم در برابر آلودگي هاست؛ زیرا هنگامى كه فساد فراگير مى شود، و جمع كثيرى را به آلودگى مى كشاند، افراد پاك در يك بن بست سخت روانى قرار مى گيرند، بن بستى كه از يأس از اصلاحات سرچشمه مى گيرد. گمان مى كنند، كار از كار گذشته، و تلاش براى پاك نگهداشتن خويش بيهوده است، اين نوميدى و يأس ممكن است آنها را تدريجا به سوى فساد و همرنگى با محيط بكشاند. از این رو تنها امید به اصلاح نهایی مى تواند آنان را به مقاومت و خويشتندارى دعوت كرده و نگذارد در محيط فاسد حل شوند.

«انتظار» اعتقادی اسلامی یا تفکّری وارداتی؟

آیا «ظهور مصلح بزرگ» اعتقادی اسلامی است یا تفکّری وارداتی؟

متون معروف اسلامى نشان مى دهد كه اميد و انتظار صلح و عدالت جهانى در پرتو قيام يك مرد انقلابی، موضوعی است كه در متن تعالیم پيامبر(ص) قرار داشته است. این روايات چنان است كه هيچ محقّق اسلامى، نمى تواند «تواتر» آن را انكار كند. تاكنون كتاب هاى زيادى از طرف دانشمندان شيعه و اهل تسنّن در اين زمينه نوشته شده و نويسندگان آنها متّفقا صحّت احاديث مربوط به مصلح جهانى را پذيرفته اند، و تنها افراد بسيار معدودى مانند «ابن خلدون» و «احمد امين مصرى» در صدور اين اخبار از پيامبر(ص) ترديد كرده اند. بنابراين عقيده به «ظهور مصلح بزرگ» اعتقادي اسلامي است و نمي توان آن را تفكّري وارداتي دانست.

اثرات سازنده «انتظار» در روح و جان؟

مسئله «انتظار» چه اثرات مثبتی در روح و جان انسان منتظر در شرایط و اوضاع کنونی جهان دارد؟

برای بررسی دقیق اثرات سازنده «مسئله انتظار» باید به سراغ پيامدهاى اين انتظار در وضع كنونى جوامع اسلامى برويم؛ آيا ايمان به چنين ظهورى انسان را به گونه ای در افكار رؤيايى فرو مى برد كه از وضع موجود خود غافل شده، و او را تسليم هرگونه شرايطى مى كند؟ يا اينكه به راستى اين عقيده يك نوع دعوت به قيام و سازندگى فرد و اجتماع است؟ در روایات بر مسئله انتظار تاکید شده و شخصِ منتظر را همانند شمشيرزنى در راه خدا و مانند کسی می داند که زیر پرچم قائم(عج) قرار دارد. از این رو انتظار چنين حكومتى بالاترين اعمال و عبادت معرفى شده است.

«خودسازی» از مهمترین آثار انتظار

چگونه «انتظار» موجب خودسازی شخصِ مُنتظِر می گردد؟

«خودسازی» یکی از مهم ترین اثرات سازنده «انتظار» است؛ زیرا چنین تحولی نیازمند به عناصر آماده و با ارزش انسانی دارد تا بتواند بار سنگين چنین اصلاحات وسيعى را به دوش بكشد، و در درجه اول محتاج به بالابردن سطح انديشه، آگاهى و آمادگى روحى و فكرى براى همكارى در پياده كردن آن برنامه عظيم است. در واقع مُنتظِر واقعى نمى تواند نقش تماشاچى را داشته باشد؛ بلکه باید با به کار بستن عمیق ترین برنامه های اخلاقی، فکری و اجتماعی به خودسازی بپردازد. و اين معنى انتظار واقعى است، و با این شرایط کسی نمى تواند بگويد چنين انتظارى سازنده نيست.

مسئله «انتظار» ابزاری برای تخدیر توده ها!

استعمار چگونه از مفهوم انقلابی «انتظار» عاملی برای استضعاف و ظلم پذیری توده های متدین استفاده نموده است؟

برخی مى گويند: بر اساس روایات، اگر شرط ظهور مصلح، پر شدن زمين از ظلم و فساد است؛ پس چرا ما در اين زمان با فساد مبارزه می كنيم؟ در واقع انتظار ظهور، عاملى براى تخدير توده ها در راه مبارزه با ظلم و فساد است، و مردم را به سكوت و يا همكارى با ظالمان تشویق مى كند. بايد توجه داشت كه در انقلاب آن مصلح، تماشاچى، و بى طرف مفهوم ندارد به فرض كه ما با كمك كردن به ظلم و ستم، انقلاب را پيش بيندازيم، نابودى خودمان را نيز پيش انداخته ايم! از سویی ظلم و فساد مقدمه اى است براى پيدايش آگاهى و آمادگى، نه اينكه ظلم و فساد هدف نهايى باشد و ... .

شخص اول در «حکومت عدل جهانی»؟

رهبر اصلی و شخص اول در «حکومت عدل جهانی» کیست؟

درباره اينكه رهبر و شخص اول در «حكومت عدل جهاني» كيست؟ سه نظريه وجود دارد كه نظريه صحيح، رهبريت حضرت مهدي(عج) است؛ چون امام زمان(عج) وارث طرح كامل حكومت عدل جهانى توحيدى از پيامبر(ص) است و بنابر روايات، عيسى(ع) امامت جماعت بر مسلمين را به امام مهدى(عج) واگذار مي كند و حكمت اقتضا مي كند كه رهبر حكومت جهاني از امت اسلامي باشد.

نام پدر مهدی و موعود شیعه، «عبدالله» یا «حسن»؟

در حدیث مهدی آمده است: اگر از عمر دنيا تنها يك روز باقى بماند، خداوند آن روز را طولانى مى‏ كند تا آن‏كه در آن روز مردى از اهل بيت برمى‏ خيزد كه اسم او اسم من است و اسم پدرش اسم پدر من است. اسم پيامبر محمد بن عبداللَّه است و حال آن‏كه مهدى اسمش محمد بن الحسن است، چگونه اين روايت را بر فرزند حسن عسكرى تطبيق مى‏ کنيد؟!

اولا: این روایت از ابوداود سنی است و شیعه ملزم به پاسخ دادن از آن نیست.  
ثانیا: در سایر روایات تعبیر «اسم پدرش اسم پدر من است» نیامده.  
ثالثا: حدیث مذکور اشکال سندی دارد.
رابعا: امکان دارد مدعیان مهدویت این عبارت را اضافه کرده باشند.
خامسا: کنیه امام حسن عسکری ابومحمد است و پدر حضرت محمد هم ابومحمد است، یا منظور از پدر امام مهدی امام حسین است و یا عبارت «اسم ابى» در اصل «اسم ابنی» و... باشد که اشتباها آنگونه نقل شده.
در آخر اینکه: با وجود روایات فراوانی که نام پدر امام مهدی را مشخص کرده این روایت قابل اعتنا نیست.

ادیان زنده، در عصر ظهور؟

آیا در زمان ظهور حضرت حجت(عج) که زمان غلبه دین اسلام و تشکیل حکومت جهانی اسلام است، ادیان الهی دیگر نیز (مانند مسیحیت و یهودیت) وجود دارند، یا اینکه به جز اسلام دینی باقی نمی ماند؟

با توجه به آیات و روایات، بعد از ظهور امام مهدی(عج) هیچ دین زنده ای به جز اسلام وجود نخواهد داشت و اسلام بر سرتاسر جهان حاکم خواهد شد. امّا با این همه نمى توان گفت که اقلّیّت هاى کوچکى از پیروان ادیان آسمانى دیگر مطلقاً وجود نخواهد داشت؛ هر چند اکثریّت انسانها به نظام توحیدى اسلام گرایش خواهند کرد، امّا امکان دارد افرادى بر اثر اشتباه یا تعصّب، بر عقیده پیشین باقى بمانند و این یک امر طبیعى است. البتّه اگر چنین اقلّیّتى هم وجود داشته باشد، به صورت یک اقلّیّت سالم و با حفظ شرایط «اهل ذمّه» مورد حمایت آن حکومت اسلامى خواهند بود.

«انتظار» عقیده ای فطری در وجود انسان

آیا عقیده «انتظار» در انسان ذاتی است یا بر اثر شرایط خاصی در او پدید می آید؟

برخلاف كسانى كه فكر مى كنند بذرِ اصلى انتظارِ ظهور يك مصلح بزرگ را شكستها، ناكاميها و نابسامانيها در سطح افكار مى پاشد، عشق به اين موضوع مربوط به اعماق وجود آدمى است. در واقع ايمان به ظهورِ مصلح، جزئى از «عشق به آگاهى»، «عشق به زيبايى» و «عشق به نيكى» است كه بدون چنین ظهورى اين عشقها به ناكامى مى گرايد. در واقع «عشق به تكامل» شعله جاويدانى در سراسر وجود انسان است، او مى خواهد بيشتر بداند و زيبايي هاي بيشتری را ببيند؛ حال چگونه ممكن است عشق به تكاملِ همه جانبه در درونِ جانِ انسان باشد و چنان انتظارى نداشته باشد!؟

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصادق عليه السلام :

«من انشد في الحسين عليه السلام بيتا من شعر فبکي و ابکي عشرة فله و لهم الجنة‏»

هر کس در رثاي حسين عليه السلام يک بيت از قصيده‏اي بخواند و بگريد و ده نفر را بگرياند پاداش آنان بهشت است.

بحارالانوار، ج 44، ص 288