آثار «تقوی» از زبان امام علي(ع)

امام علی(علیه السلام) در خطبه 198 نهج البلاغه چه آثاری را برای «تقوی» برشمرده است؟

امام علی(ع) درباره آثار «تقوی» می فرماید: «تقواى الهى داروى بيمارى هاى دل هاى شماست، و سبب بينايى قلب ها، و شفاى امراض جسمانى، و موجب اصلاح فساد جان ها، و پاكيزگى از آلودگى ارواح، و جلاى نابينايى چشم ها، و سبب امنيّت در برابر اضطراب ها، و روشنايى تيرگى هاى شماست، شدائد و سختى ها پس از نزديكى، از وى دور مى گردد، تلخى هاى حوادث ناراحت كننده به شيرينى مبدّل مى شود، امواج متراكم ناراحتى از او دور و مشكلات پى در پى و خسته كننده، آسان مى گردد و مجد و عظمت از دست رفته همچون باران هاى پرپشت بر او فرو مى بارد و رحمت قطع شده الهى به سوى او باز مى گردد».

نگاهي به فلسفه «عبادات»

فلسفه «عبادات» چیست؟

بر اساس آیات قرآن، خداوند از عبادت انسان ها و فرشتگان بي نياز است به گونه ای که اگر تمام جهانيان، راه ايمان يا كفر را در پيش بگيرند ذرّه ای بر عظمت او افزوده و يا كاسته نمى شود. از این رو فلسفه و فايده «عبادات» به خود انسان باز مى گردد، فلسفه مشترک «عبادات»، خضوع و تواضع در پيشگاه خدا است. افزون بر اين، هر يك از عبادات، فلسفه ويژه و خاصي نيز دارند؛ «نماز»، نهى از فحشا و منكر مى كند و «روزه»، مبارزه با هواى نفس را تقويت مى نمايد و ... .

انگیزه های «حسد»

چه انگیزه هايي براي حسادت در انسان ها وجود دارد؟

علمای اخلاق برای «حسد» سرچشمه های زیادی ذکر کرده اند از جمله: عداوت، کبر، حُبّ ریاست، احساس حقارت و ...؛ ولی فراتر از این ها حسد ریشه هایی در عقاید انسان نیز دارد؛ در واقع می توان گفت حسودان گرفتار نوعی تزلزل در پایه های ایمان به توحید افعالیِ پروردگار و حکمت و قدرت او هستند، چه این که انسانی که به این اصول مومن باشد می داند تقسیم نعمت ها از سوی خداوند حسابی دارد و بر طبق حکمتی است، پس باید به قسمت و تقدیر خداوند در میان بندگانش راضی و خشنود باشد.

«تعصّب ممدوح» و «تعصّب مذموم»

در چه مواردی «تعصّب» ممدوح و در چه مواقعی مذموم است؟

اگر وابستگى انسان به امور نادرست و غير منطقى باشد «تعصّب»، مذموم است و چنانچه به امور مثبت و مفيد و سازنده و از روى علم و آگاهى باشد «تعصّب» مثبت و ممدوح است. در روایات نیز به این مساله اشاره شده؛ از جمله حضرت علی(ع) مي فرمايد: «وابستگی به قوم و طایفه در صورتی که به منظور تشویق به پیوندهای محبت آمیز و سازنده باشد پسندیده است و در صورتی که انسان به خاطر وابستگی های قومی و مانند آن حق و عدالت را زیر پا بگذارد این تعصب و وابستگی امری است زشت و ناپسند».

لزوم عبرت گرفتن از امّت هاى مستكبر پيشين

امام علي(علیه السلام) در خطبه 192 نهج البلاغه، درباره لزوم عبرت گرفتن از امّت هاى مستكبر پيشين چه فرموده است؟

امام علي(ع) درباره لزوم عبرت گرفتن از امّت هاى پيشين می فرماید: «از آنچه به امّت هاى مستكبر پيشين از عذاب خدا و مجازات هاى او رسيد عبرت گيريد، و از قبرهاى آنها و خوابگاهشان در زير خاك پند گيريد و به خدا از آثار شوم كبر پناه بريد، آن گونه كه از بلاهاي روزگار به او پناه مى بريد، اگر خدا به كسى از بندگانش اجازه تكبّر ورزيدن مى داد، اول اجازه آن را به پيامبران و اولياى خاصّش مي داد؛ ولى خدا، كبر ورزيدن را براى آنها منفور شمرد و تواضع را براى آنان پسنديد، به اين دليل آنها گونه هاى خود را بر زمين مى نهادند، و صورت ها را به خاك مى ساييدند و مثل مستضعفان ساده مى زيستند».

رابطه ميان «سختی اعمال» و «ميزان ثواب»

از ديدگاه روايات، چرا سختي اعمال باعث افزايش ثواب و فضيلت آنها مي شود؟

در روايات آمده که هر قدر انجام طاعات و اعمال خير از نظر جسمانى يا روحى سنگين تر باشد فضيلت و ثواب آن نيز بيشتر است؛ زيرا نيروى بيشترى از نظر جسم و روح براى انجام آن لازم است و مى دانيم پاداش اعمال به اندازه نيروهايى است كه براى انجام آن به كار گرفته مى شود. اين نيرو هميشه جنبه جسمانى ندارد و در بسيارى از اوقات جنبه روحى دارد؛ مثلا «اخلاص نيّت» به گونه اى كه كمترين شائبه غير خدا در آن نباشد كار آسانى نيست يا تواضع و خضوع در آنجا كه با روح سركش آدمى نمى سازد كار بسيار سختى است.

«تکبّر» و آثار و عواقب آن از منظر روایات

روایات در مورد «تکبّر» و آثار و عواقب آن چه مطالبي بيان كرده است؟

روايات «کبر» را به عنوان سرآغاز بسیاری از طغیان ها و نافرمانی خدا و نابود کننده سرمایه های سعادت و زشت ترین رذایل اخلاقی نام برده است؛ چراكه خداوند اعمال طولانى ابليس را كه در مسير بندگى خدا انجام داده بود به خاطر ساعتى تكبّر نابود ساخت، بنابراين هر كسى بعد از ابليس همان گناه را مرتكب شود، چنين عاقبتي در انتظار اوست. تكبّر و خودخواهى حتّى در لحظات كوتاه پيامدهاى خطرناكى دارد و مانند آتش سوزان حاصل يك عمر طولانى اعمال صالحه را مي سوزاند و شقاوت ابدى و عذاب‏ جاويدان را نصيب صاحبش مي سازد.

«اعمال نیک» از اسباب «تکبّر»

چگونه «اعمال نیک» در انسان باعث «تکبّر» می شود؟

یکی از اسباب تکبر «اعمال نیک» است که موجب کبر و غرور بسیاری از نیکوکاران می شود؛ چرا که موجب می شود خود را برتر از دیگران فرض کنند و از مردم انتظار داشته باشند احترام خاصی برای آن ها قائل شوند و مشکلات آنان را حل کنند و خود را اهل نجات و سایر مردم را اهل هلاکت بشمارند، در حالی که از دیدگاه روایات، خود بر لب پرتگاه قرار دارند و هلاکتشان شدیدتر از آنان است.

«محرومیت از علم و دانش» از پیامدهای «تکبّر»

چگونه «تکبّر»، انسان را از علم و دانش باز می دارد؟

يكى از پيامدهاى شوم «تكبّر»، محروم شدن از علم و دانش است؛ زيرا اشخاص متكبّر به آسانى حاضر نمى‏ شوند حتی بهترين علوم و دانشها و حكمت‏ها را از افراد هم‏رديف و يا زيردست خود بپذيرند. در واقع آنها علوم و دانش هایی را قبول دارند که از فکر خودشان بجوشد و صفت کبر، اجازه چنین چیزی را به آن ها نمی دهد.

راه اطمینان ريشه كن شدن «تكبّر»

چگونه از ريشه كن شدن بيماري «تكبّر» در وجود خود مطمئن شویم؟

انسان مؤمن برای اطمینان از ریشه کن شدن بيماري «تكبّر» در وجود خويش، باید خود را در معرض آزمایش هاي جدید قرار دهد. مثلاً ببيند هنگام شركت در مجالس آيا دوستان را بر خود مقدم مي كند؟ برای خرید نیازهای زندگی آيا حاضر است شخصاً به بازار برود؟ و ... اگر انجام این کارها برای فرد سخت و ناگوار نباشد تکبر از وجود او پاک شده و اگر از انجام آنها احساس ناراحتی و سنگینی کند بداند هنوز ریشه های آن در وجودش باقی است؛ در هر صورت برای گرفتار نشدن به خودفریبي، بهتر است از قضاوت دیگران نیز بهره مند شویم.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الرّضا عليه السّلام :

مَنْ کانَ يَوْمُ عاشورا يَوْمَ مُصيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکائِهِ جَعَلَ اللّهُ عَزّوَجَلّ يَوْمَ القيامَةِ يَوْمَ فَرَحِهِ وَ سُرُورِهِ

هر کس که عاشورا، روز مصيبت و اندوه و گريه اش باشد، خداوند روز قيامت را براى او روز شادى و سرور قرار مى دهد.

بحارالانوار، ج 44، ص 284