پاسخ اجمالی:
روايات «کبر» را به عنوان سرآغاز بسیاری از طغیان ها و نافرمانی خدا و نابود کننده سرمایه های سعادت و زشت ترین رذایل اخلاقی نام برده است؛ چراكه خداوند اعمال طولانى ابليس را كه در مسير بندگى خدا انجام داده بود به خاطر ساعتى تكبّر نابود ساخت، بنابراين هر كسى بعد از ابليس همان گناه را مرتكب شود، چنين عاقبتي در انتظار اوست. تكبّر و خودخواهى حتّى در لحظات كوتاه پيامدهاى خطرناكى دارد و مانند آتش سوزان حاصل يك عمر طولانى اعمال صالحه را مي سوزاند و شقاوت ابدى و عذاب جاويدان را نصيب صاحبش مي سازد.
پاسخ تفصیلی:
در منابع حديث، روايات زيادى درباره مذمّت كبر و تفسير حقيقت آن و علاج و آثار آن آمده است، كه به برخی از آنها اشاره می کنیم:
1. در حديثى از رسول خدا(صلى الله عليه و آله) مي خوانيم: «ايَّاكُمْ وَ الْكِبْرَ فَاِنَّ اِبْلِيسَ حَمَلَهُ الْكِبْرُ عَلَى اَنْ لَا يَسْجُدَ لِآدَمَ»(1)؛ (از تكبّر بپرهيزيد كه ابليس به خاطر تكبّر از سجده كردن بر آدم خوددارى كرد [و براى هميشه مطرود درگاه الهى شد]).
2. همين معنى به تعبير ديگرى در خطبه هاى «نهج البلاغه» آمده است، در خطبه «قاصعه» - كه بخش عظيمى از آن درباره «تكبّر ابليس» و پيامدهاى آن مى باشد - مى خوانيم: «فَاعْتَبِرُوا بِمَا كَانَ مِنْ فِعْلِ اللَّهِ بِابْلِيسَ اذْ اَحْبَطَ عَمَلَهُ الطَّوِيلَ وَ جَهْدَهُ الْجَهِيدَ ... عَنْ كِبْرِ سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ فَمَنْ ذَا بَعْدَ اِبْلِيسَ يَسْلَمُ عَلَى اللَّهِ بِمِثْلِ مَعْصِيَتِهِ»(2)؛ (عبرت بگيريد از كارى كه خدا با ابليس كرد؛ زيرا اعمال طولانى و كوشش هاى فراوان او را [در مسير عبادت و بندگى خدا] به خاطر ساعتى تكبّر نابود ساخت، چگونه ممكن است كسى بعد از ابليس همان گناه را مرتكب شود، ولى سالم بماند؟!)، تعبيرات كوبنده فوق به خوبى نشان مى دهد كه تكبّر و خودخواهى حتّى در لحظات كوتاه چه پيامدهاى خطرناكى دارد و چگونه همچون آتش سوزان مى تواند حاصل يك عمر طولانى اعمال صالحه را بسوزاند و خاكستر كند و شقاوت ابدى و عذاب جاويدان را نصيب صاحبش سازد.
3. در حديث ديگرى از همان حضرت مى خوانيم: «اِحْذَرِ الْكِبْرَ فَاِنّهُ رَأْسُ الطُّغْيَانِ وَ مَعْصِيَةِ الرَّحْمَنِ»(3)؛ (از تكبّر بپرهيزيد كه سرآغاز طغيانها و معصيت و نافرمانى خداوند رحمان است!). حديث مذکور اين واقعيّت را روشن مى سازد كه سرچشمه بسيارى از گناهان مسئله كبر و خودبرتربينى است.
4. در حديث ديگرى از امام باقر(عليه السلام) مى خوانيم: «مَا دَخَلَ قَلْبَ اِمْرِءٍ شَىْءٌ مِنَ الْكِبْرِ اِلَّا نَقَصَ مِنْ عَقْلِهِ مِثْلُ مَا دَخَلَهُ مِنْ ذَلِكَ! قَلَّ ذَلِكَ اوْ كَثُرَ»(4)؛ (در قلب هيچ انسانى چيزى از كبر وارد نمى شود؛ مگر اينكه به همان اندازه از عقلش كاسته خواهد شد، كم باشد يا زياد!).
5. در اصول كافى از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است كه فرمود: «اُصُولُ الْكُفْرِ ثَلَاثَةٌ، اَلْحِرْصُ وَ الْاِسْتِكْبَارُ وَ الْحَسَدُ، فَاَمَّا الْحِرْصُ فَاِنَّ آدَمَ حِينَ نُهِىَ عَنِ الشَّجَرَةِ حَمَلَهُ الْحِرْصُ عَلَى اَنْ اَكَلَ مِنْهَا، وَ اَمَّا الْاِسْتِكْبَارُ فَاِبْلِيسُ حَيْثُ اُمِرَ بِالسُّجُودِ لِآدَمَ فَابَى، وَ اَمَّا الْحَسَدُ فَابْنَا آدَمَ، حَيْثُ قَتَلَ اَحَدُهُمَا صَاحِبَهُ»(5)؛ (ريشه هاى كفر [منظور از كفر در اينجا عصيان و نافرمانى خدا به معنى اعم است] سه چيز مى باشد: حرص، تكبّر و حسد. امّا «حرص» به خاطر آن است كه هنگامى كه آدم از خوردن شجره ممنوعه نهى شد، حرص او را وادار كرد كه از آن بخورد و امّا استكبار، نمونه آن ابليس بود كه مأمور به سجده براى آدم شد؛ ولى او سرپيچى كرد، امّا حسد، در مورد فرزند آدم ظاهر گشت و سبب شد كه يكى ديگرى را به قتل برساند). بنابراين نخستين گناهان در روى زمين از اين سه نشأت گرفته است.
6. در حديث ديگرى از امام باقر و امام صادق(عليهما السلام) چنين آمده است: «لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ مَنْ فِى قَلْبِهِ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ مِنْ كِبْرٍ»(6)؛ (كسى كه در قلبش به اندازه سنگينى دانه خردلى از كبر باشد؛ هرگز داخل بهشت نخواهد شد!)
7. در حديث ديگرى از اميرمؤمنان علي(عليه السلام) مى خوانيم: «اَقْبَحُ الْخُلْقِ اَلتَّكَبُّرُ»(7)؛ (زشت ترين اخلاق [بد] تكبّر است).(8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.