زشتی برخی افراد و مسئله عدل الهی؟

انسان هایی با اعتماد به نفس برآمده از از زیبایی خداداد، در بسیاری از امور زندگی موفق می گردند و در مقابل انسان های دیگری به خاطر زشتی مادرزادی بسیاری از توفیقات زندگی را از دست می دهند؛ با توجه به این واقعیّت ها، آیا آفرینش افراد زشت بی عدالتی نیست؟!

اولا: اقتضای آفرینش الهی زیبایی است و خداوند بخلی در چنین آفرینشی نمی ورزد؛ بلکه موجودات به خاطر تفاوت در قابلیت ها و استعدادهای شان، بهره متفاوتی از فیوضات الهی می برند؛ یعنی زمینه های موجود، استعداد ها و قابلیّت های هر جسمی، اقتضای خاص خود را دارند.

ثانیا: زیبایی در منطق انسانها نسبی است و چه بسا چهره ای که برای گروهی از مردم بسیار زیبا و دلنشین و بی نقص به نظر می رسد، در نظر گروهی دیگر، نامتناسب و نازیبا باشد. بر این اساس صدور مطلق این حکم که برخی «زشت» و برخی دیگر «زیبا» هستند امری دور از واقعیّت بیرونی است.

ثالثا: توجه زیاد به ظاهر و اهمیت قائل شدن برای آن در شکل گیری سرنوشت آدمی، خلاصه کردن تمام قابلیت ها و ویژگی های او در جسم و خلاصه کردن تمام جسم در چهره است؛ در حالی که نه قابلیت ها و استعدادهای انسان منحصر به ویژگی های ظاهری اوست و نه زندگی انسان منحصر به زیست در این جهان است.

منظور از «فرزندان دنيا» و «فرزندان آخرت» در كلام امام علی(ع)

در كلام امام علی(علیه السلام) منظور از «فرزندان دنيا» و «فرزندان آخرت» چيست؟

امام علی(ع) در خطبه 42 نهج البلاغه مى فرمايد: «هر يك از دنيا و آخرت، فرزندانى دارند [كه به آن دل بسته اند]؛ امّا شما از فرزندان آخرت باشيد، نه از فرزندان دنيا!». منظور ایشان از فرزندان دنيا، دنياپرستان بوده و فرزندان آخرت، مؤمنان صالح می باشند. این تعبیر از آن جهت است كه همواره فرزند از طريق وراثت شباهت زيادى به والدين خود دارد. فرزندان دنيا جز خور و خواب و عيش و عشرت، نمى شناسند و تنها به دنيا دل بسته اند؛ ولى فرزندان آخرت، عشق به خدا دارند و از مواهب دنيا براى سعادت ابدى خود بهره مى گيرند.

«وراثت» از منابع علم امامان معصوم(ع)

آيا «وراثت» را مي توان يكي از منابع علمي امامان معصوم(علیهم السلام) دانست؟

«وراثت» از منابع علوم امامان معصوم(ع) است؛ به اين معنى كه پيامبر(ص) تمام معارف و شرايع اسلام را به على(ع) آموخت و طبق بعضى از روايات، على(ع) با خط خود در كتابى نوشت و نسل اندر نسل به فرزندان على(ع) يعنى امامان معصوم(ع) رسيد.

علت جبري نبودن عوامل جسماني و بيروني در انسان ها

چرا عوامل جسماني و عوامل بيروني در انسان ها موجب «جبر» نمي شوند؟

عوامل درونی مثل عقل و هوش و ... و عوامل بيروني مانند وراثت، تربيت، تغذيه، محيط اقتصادی و ... همه براى انجام يك عمل لازم هستند و هيچ يك از آنها به اختيار ما به وجود نيامده است، ولى چون وجود اين عوامل، علّت ناقصه فعل محسوب مى شوند نه علّت تامّه بنابراين موجب جبر نخواهد شد؛ چراكه با وجود تمام اين عوامل، انسان در انتخاب يك راه معيّن مجبور نيست، بلكه عاملى به نام «انتخاب و اراده» پشت سر همه اينها قرار گرفته است، و سایر عوامل فقط مى توانند «زمينه» را مساعد يا نامساعد كنند.

مفهوم واژه «امشاج»

مفهوم واژه «امشاج» چیست؟

واژه «أَمْشاجْ» جمع مشج به معنى شىء مخلوط است و از آنجا كه به هنگام انعقاد نطفه انسان، آب مرد و زن با يكديگر تركيب مى ‌شود؛ اين واژه بر آن اطلاق شده است. آفرينش انسان از «امشاج» مى‌ تواند اشاره به مواد مختلفى باشد كه نطفه از آن تركيب شده؛ و يا اشاره به استعدادهاى گوناگونى دارد كه از طريق عامل وراثت و غير آن در نطفه جمع مى ‌شود، و يا اشاره به همه اين ها است.

پاکی اجداد انبیاء از زبان امام علي(ع)

از ديدگاه امام علي(علیه السلام) اجداد انبیاء چگونه انسان هائی بوده اند؟

امام علي(ع) در خطبه 94، درباره پاکی نسل انبیاء و اجداد آنها مى فرمايد: «خداوند آنها را در برترين جايگاه قرار داد و در بهترين مكان مستقر ساخت، پيوسته اصلابِ با ارزش [پدران] آن ها را به ارحامِ پاك [مادران] منتقل نمود». در واقع مسئله پاكى پدران و مادران انبياء، هم از نظر قانون وراثت داراى آثار عميقى است و هم از نظر اجتماعى و اعتماد مردم و پيوند ميان امّت ها و انبياء، آثار انكارناپذيرى دارد.

وصایت على(ع) در بیان خود حضرت

آیا در سخنان امام على(علیه السلام) تصریحى به وصایت خود حضرت دیده مى شود؟

حضرت در گفتارى فرمود: «من برادر رسول خدا و وصىّ اویم». در جواب خوارج که به امام گفته بودند؛ تو وصیّت خود را ضایع کردى، فرمود: «شما به جهت رها کردن من کافر شدید نه این که من به جهت رها کردن شما کافر شده باشم». و نیز در اثناى خطبه اى فرمود: «...من خاتم اوصیایم». و نیز در جایى دیگر مى فرماید: «...هیچ کس از این امت به آل محمد قیاس نمى شود... آنان اساس دین اند... و براى آنان است خصوصیات حقّ ولایت و در میان آنان است وصیّت و وراثت».

نص بر امامت در نهج البلاغه‏

آیا در نهج البلاغه نشانى از وجود نص بر امامت على و فرزندان او هست؟

در نهج البلاغه مسأله وصایت و امامت علی(ع) و اهل بیت او مطرح شده، مثلا در خطبه دوم نهج البلاغه امام منزلت اهل بیت(ع) را معرفى مى کند، در جای دیگرمی فرماید: وصیت رسول خدا و وراثت او در میان آنها است، در خطبه 6 می فرماید: از روزى که خدا جان پیامبرش را گرفت تا امروز حق مسلم من از من سلب شده است، و... .

نقش خانواده و وراثت بر اخلاق از منظر قرآن

آیا قرآن تربیت خانوادگی و وراثت را در شکل گیری اخلاقیات انسان ها موثر می داند؟

پدر و مادر از دو راه در وضع اخلاقى فرزند اثر مى گذارند: از طريق تكوين و تشريع، منظور از تكوين در اينجا صفاتى است كه در درون نطفه ثبت است و از طريق ناآگاه منتقل به فرزند مى شود، و منظور از تشريع، تعليم و تربيتى است كه آگاهانه انجام مى گيرد، و منشأ پرورش صفات خوب و بد مى شود. هيچ كدام از اين دو جبرى نيست ولى بدون شك زمينه ساز صفات و روحيّات انسان هاست. قرآن نیز در آیات متعددی از جمله: آیه 27 سوره نوح، 33، 34 و 37 سوره آل عمران، 6 سوره تحریم و 28 سوره مریم به این مطلب اشاره کرده است.

نقش خانواده و وراثت بر اخلاق انسان، از منظر روایات

آیا تربیت خانوادگی و وراثت در شکل گیری اخلاق انسان موثر است؟

نخستين مدرسه هر انسانى دامان مادر و آغوش پدر اوست، و در آنجا نخستين درس هاى فضيلت يا رذيلت را مى آموزد. در روایات تعبيرات بسيار لطيفى در اين باره آمده از جمله: امام على(ع) فرمود: «اخلاق پاك و نيك، دليل وراثت هاى پسنديده انسان ـ از پدر و مادر ـ است». و پیامبر(ص) فرمود: «هر نوزادى بر فطرت پاك توحيد ـ و اسلام ـ متولّد مى شود مگر اين كه پدر و مادر او را به آئين يهود و نصرانيّت وارد كنند». همچنین تربيت نيك فرزند بهترین میراث و انتخاب نام نیک از حقوق او دانسته شده است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمامُ عليٌّ(عليه السلام)

مَنْ آثَرَ على نَفْسِهِ استحَقَّ اسمَ الفضيلةِ

هر که ايثار کند، برازنده نام فضيلت است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 26