ثواب های به ظاهر ناعادلانه زیارات

اینکه خداوند به فردی تنها با خواندن یک زیارت؛ چند هزار برابر کسی که به حج رفته یا در جهاد شهید شده پاداش دهد، نابرابری و بی عدالتی نیست؟

اولا: این پاداش برای کسانی است که در هر زمانی تکالیف الهیشان را مثل جهاد یا حج واجب بجا آورند و تقوا پیشه می کنند. ثانیا: زیارتی پاداش دارد که از روی شناخت باشد و صرف خواندن زیارت پاداش ندارد. ثانیا: این ادعیه و زیارات دانشگاه های معارف هستند؛ بنابراین اهمیت دادن به آنها موجب زنده نگه داشتن فرهنگ جهاد، شهادت، حج و دین و شریعت خواهد بود و کسی که به مستحبات و مفاهیمی که در ادعیه و زیارات آمده توجه کند قطعا به واجبات خود نیز بها خواهد داد. لذا این زیارات ارزش خود را از معارف و ترویج واجبات می گیرند.

بی فایده و غیر عقلی بودن توسل به مردگان و شفاعت جستن از آنها!

توسل به افرادی مثل رسول خدا(ص) و شفاعت جستن از آنها در هنگام حیاتشان یا در آخرت امری معقول است؛ امّا توسل به مرده و شفاعت جستن از او با توجّه به بیان الهی که می فرماید: «تو نمی توانی سخنت را به گوش مردگان برسانی»، چه فایده ای دارد؟!

از نظر قرآن مردگان سخن ما را می شنوند و درود بر پيامبر در حال تشهد نیز به معنی امکان ارتباط با اموات است. شواهد تاریخی نیز می گوید پیامبر با اموات سخن می گفت. طبق تعالیم قرآن اساس وجود انسان روح اوست و روح بعد از مرگ جسم باقی است. همچنین مراد از نفى سماع(شنیدن) نفى انتفاع است كه از آن به كنايه تعبير به نفى سماع شده است؛ يعنى مشركان سخن پیامبر را مى‏ شنوند، ولى از آن نفع نمى‏ برند.

زیارت قبور از نظر شرع؟

آیا زیارت قبور از نظر شرع پذیرفته شده است؟

زیارت قبور آثار تربیتى و اخلاقى مهمى دارد، دیدار گورستان، جلوى طمع و حرص بر دنیا را مى گیرد و موجب می شود انسان ظلم و زشتى را رها کرده به خدا و آخرت روى آورد. از این رو پیامبر(ص) مى فرماید: «قبرها را زیارت کنید، چون شما را نسبت به دنیا بى رغبت مى کند و یادآور آخرت است». فقهاى مذاهب چهارگانه پیرامون زیارت قبور می گویند: زیارت قبور براى پندگیرى و یاد آخرت مستحب است و روز جمعه مؤکد است.

 گریه بر مردگان از دیدگاه سنّت نبوى

آیا گریستن بر مردگان از دیدگاه سنّت نبوى جائز است؟

اسلام دین همسوى با فطرت است نه مخالف آن؛ انسان فطرتا هرگاه به مصیبت یکى از عزیزانش دچار شود، احساس اندوه شدید مى کند و در پى آن اشک برچهره اش جارى مى شود. پیامبر(ص) نیز براى فرزندان و اقوام و اصحابش از جمله ابراهیم می گریست و می فرمود: «چشم اشکبار مى شود و دل اندوهگین مى گردد، ولى چیزى برخلاف رضاى پروردگارمان نمى گوییم. خداوند به کسانى از بندگانش رحم مى کند که عاطفه داشته باشند». حضرت زهرا(س) نیز طبق همین سنت برای پدرشان گریه کردند.

 نهى از گریه در سنت پیامبر(ص)

آیا حدیث منقول از پیامبر(صلى الله علیه وآله) در نهى از گریه بر مردگان صحیح است؟

نزد عایشه، این نقل قول فرزند عمر از پیامبر(ص) نقل شد. عایشه گفت: خدا او را رحمت کند، سخنى را شنیده ولى آن را به درستى درنیافته است؛ جنازه یک یهودى را از کنار پیامبر(ص) عبور دادند، در حالى که بر او مى گریستند. پیامبر(ص) فرمود: شما بر او گریه مى کنید، در حالى که او عذاب مى شود. شافعى، مسلم و... نیز سخن عایشه را قبول کرده و گفته اند: عایشه افزود: از قرآن این آیه کافى است که: «و لا تزر وازرة وزر أخرى».

نقش «مساجد و زيارتگاهها» در ترويج و رشد فرهنگ اسلامي

آيا «مساجد و زيارتگاهها» در ترويج و رشد فرهنگ اسلامي نقشي داشته اند؟

از جمله مراكزى كه به نشر فرهنگ اسلامى كمك مي كند وجود مساجدي مانند مسجدالحرام، مسجدالنبي و مسجد كوفه است كه از مراكز مهمّ فرهنگى اسلام اند؛ چراكه با عبادت در آنها، دل و جان مسلمانان غرق نور و معنويّت شده و ارتباط فرهنگى با ساير مسلمين برقرار مي شود. اين مساجد از صدر اسلام و بعد از آن محل درس و بحث بوده‌ و علماى بزرگ در آنها به تعليم علوم و پرورش شاگردان پرداخته اند. به علاوه، وجود زيارتگاه هاى پيشوايان بزرگ اسلام وسيله خوبى براى مبادله اطلاعات و انتقال معلومات و مبارزه با تهاجم فرهنگ هاى بيگانه است.

نفي شرك در ايستادن مقابل قبور و سلام دادن به صاحبان قبر

آيا ايستادن در مقابل قبور و سلام دادن به صاحبان قبر شرك است؟

با توجه به آيات قرآن مثل سوره آل عمران، آیه 169 و روایات وارده نمى توان امامان، صالحين و شهدا را مرده پنداشت. ايستادن شيعيان در مقابل قبور ائمه معصومين و خاندان رسالت، ايستادن در مقابل قبور اموات و حرف زدن با مردگان نيست، بلكه به دليل اعتقاد به توحيد و خدا پرستى بر اين باورند كه در مقابل احيا و زندگان ايستاده و با زندگان صحبت مى كنند. پيامبر(ص) نیز هرگاه وارد بقيع مى شد یا به زیارت شهداء احد می رفت، به آنان سلام و درود می فرستاد.

بوسيدن و لمس كردن در و ديوار و ضريح معصومين و امام زاده ها

بوسيدن و لمس كردن در و ديوار و ضريح معصومين و امام زاده ها چه حكمي دارد؟

اين كار نه تنها بدعت و حرام نيست بلكه ريشه در رفتار پيامبران پيشين دارد. مانند: بوسيدن سنگ حجرالاسود و لمس كردن پيراهن يوسف(ع) و ماليدن آن بر چشم. آری بوسيدن قبور ائمه(ع) از روى «محبت» است نه از روى «عبوديت». آیا بوسيدن فرزند، یا عكس و وسائل يادگار او، شرك است؟! ضمن اينكه برخي از علماى اهل سنّت مثل عبداللَه فرزند احمد بن حنبل، رملی شافعی، محب الدین طبری و... نیز بوسيدن و تبرك جستن به قبر اولياء را جايز دانسته اند.

مشروعیت تبرّک به آثار اولیاء

آیا تبرّک به آثار باقى مانده از اولیاء صحیح است؟

تبرّک یعنی درخواست افاضه نعمت و افزایش برکت از آثار پیامبر(ص) و بندگان صالح. معناى تبرک آن نیست که انسان اسباب طبیعى را براى رسیدن به خواسته هایش به روى خود ببندد، بلکه در همان حال که به علل و اسباب طبیعى تکیه مى کند، راه تبرک را در برابر خود باز مى گذارد. قرآن کریم و روایات بر این حقیقت تأکید دارند و هیچ مانع عقلى نیست که آثار پیامبر و صالحان در اجابت خواسته انسان اثر گذار باشد. بر این اساس، مسلمانان به آثار پیامبر اعظم(ص) مانند؛ موى شریف او، قطرات آب وضوى ایشان، جامه و ظرف حضرت، تبرک مى جستند.

فلسفه و آثار زیارت قبر پیامبر(ص)

فلسفه زیارت قبر پیامبر(صلى الله علیه وآله) چیست و چه آثارى دارد؟

اصولا زیارت قبر پیامبر(ص) و امامان نوعى سپاس و تقدیر از فداکارى هاى آنان و آموزش نسل حاضر است تا بدانند که این، پاداش کسانى است که راه حق و هدایت و فضیلت و دفاع از عقیده را مى پویند. این هدف، نه تنها ما را به زیارت قبورشان برمى انگیزد، بلکه به ماندگارى نام و حفظ آثارشان مى انجامد. علاوه بر این پیشوایان مذاهب چهارگانه و راویان و حدیث نگاران آنان در مجموعه هاى حدیثى، روایات فراوانى درباره آثار زیارت قبر پیامبر(ص) نقل کرده اند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمام علىٌّ(عليه السلام)

لاتَکْمُلُ المَکَارِمُ إلاّ بالعَفافِ و الإيثار

مکارم اخلاق به کمال نرسد مگر با پاکدامنى و ايثار

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 24