احیاء دوباره «تورات»؟!

بعد از نابود شدن کتاب عهد عتیق در حمله «بخت نصر» چه کسی و در چه دوره‌ای آن را احیاء نمود؟

در حمله «بخت نصر» تمام آثار شريعت، از جمله تابوتى كه درآن كتاب شريعت نگهدارى مى‌شد، از بين رفت. تا آنكه در سال 538 قبل از ميلاد بابل توسط «كورش» پادشاه ايران فتح شد. كورش تمام اسراى بنى‌اسرائيل را آزاد كرد و فرمان بازسازى ساختمان بيت‌المقدس و مكان‌هاى يهود را صادر كرد. كار بازسازى به دست نوه او داريوش پايان يافت. سرانجام در دوره اردشير درازدست كاهن پيرى به‌نام «عزرا» در رأس جمعيتى انبوه از اسيران بنى‌اسرائيل آماده رهسپارى به بيت المقدس شدند. او به اورشليم آمد تا شريعت را بازسازى كند و عبادات و مراسم ديرين آنرا اصلاح نمايد؛ از اينرو براى خواندن دعا و نسخه‌هاى كتب قديم كليساهايى ساخت. كوشش‌هاى او براى تجديد شريعت باعث شد تا جمعى از يهود از او درخواست كنند شريعت را از نو تدوين كند و كتاب عهد عتيق را تجديد نمايد. عزرا به اجابت خواهش ايشان مصمم شد. او در حالى كه 130 سال از سقوط اورشليم و 80 سال از فتح بابل توسط كورش مى‌گذشت، با استمداد از باقى‌مانده خاطره خود و نيز با استفاده از پاره‌هاى كتب قديمى و اطلاعات پراكنده مردم، عهد قديم فعلى را گردآورى نمود.

از بین رفتن «تورات» در حمله «بخت نصر»

ماجرای از بین رفتن «تورات» در حمله «بخت نصر» چه بود؟

«بخت‌نصر» در دوران 44 ساله حكمرانى خود (از سال 605 تا 561 قبل از ميلاد) چهار بار به «اورشيلم» حمله كرد كه در حمله دوم و چهارم ـ خصوصآ حمله اخير كه در آن همه‌چيز را نابود كرد ـ ابعاد قتل و غارت بسيار زياد بوده است و تورات و ديگر كتاب‌هاى يهود، همگى، درپى حمله لشكريان كلدان از صفحه گيتى محو شدند و از آن‌پس نشانى از آنها يافت نشده است.

اشتباهات تاريخی قرآن درباره «عُزَير»، «يوسف» و «فرعون»!

آیا تاریخ نیز حکایات قرآن را در مورد «عُزَير»، «يوسف» و «فرعون» قبول دارد؟

برخی از این اشکالات نابجا که مستشرقین بر قرآن کریم گرفته‌اند ناشی از بیگانه بودن‌شان با قرآن کریم و برخی هم به دلیل ناآشنایی با تاریخ و جغرافیای منطقه است. مثلا گمان کرده‌اند كه در مصر باستان، گماردن يهوديان به پست وزارت، بى سابقه است، ليكن از اين حقيقت بى‌خبرند كه يوسف قرنها پيش از يهوديان مى‌زيسته است. یا مثلا نمی‌دانند علت تقديس عُزَير از سوي يهوديان و دادن لقب «پسر خدا» به او، بيانگر بزرگداشت عزير است نه اينكه واقعاً وى را پسر خدا بدانند. و ...

بررسی داستان «ذو القرنين»

آيا داستان «ذو القرنين» در قرآن واقعی است يا وهمی و خیالی؟

سرگذشت ذوالقرنين، آن بزرگ‌مردى كه سرزمين‌هاى گوناگون را درنورديد و شرق و غرب گيتى را زير پا نهاد، سرگذشتى واقعی و كهن است كه تاريخِ آن به گذشته‌هاى دور بر مى‌گردد. براساس پژوهش‌هاى دانشمند برجسته هندى، «ابوالكلام آزاد» كه با كمك گرفتن از نصوص تورات انجام گرفته، اين احتمال وجود دارد كه وى پادشاه ايران، كورش كبير باشد كه بين سال‌هاى 557 تا 528 پيش از ميلاد مى‌زيسته است و سرزمين‌هاى شرق و غرب را تسخير كرد و بر قلمرو ماد، آسياى صغير و بابل چيره گرديد و قوم يهود را كه در اسارت بابليان بود، آزاد ساخت و به آنان اجازه داد به سرزمين فلسطين باز گردند و در بازسازى بيت المقدس ياريشان داد. از اين رو در تورات از وى به بزرگى و احترام ياد شده است.

بررسی تطبيقی پیرامون «ذوالقرنین» و «كورش»

آيا بر اساس شواهد و گزارش‌های تاریخی می‌توان گفت: «ذوالقرنین» همان «كورش» است؟

برخى  بین «ذو‌القرنين» كه در قرآن از او به شايستگى ياد شده، با «كورش كبير» فرمانرواى ايران فرق قائل شده‌اند؛ چراکه قرآن ویژگی ذوالقرنین را مبارزه با شرك و بت‌پرستی و ساختن سدّ در برابر دشمنان معرفی می‌کند؛ لکن سيره سياسى كورش مدارا با پيروان اديان گوناگون و حتّى بت پرستان بوده است. ضمن اینکه در تاریخ سدی به نام کورش ثبت نشده است. لکن مولف محترم بر این عقیده است که ذوالقرنین همان کورش است. ایشان می گوید: «ما در برابر آيات كريمه‌اى از قرآن قرار داريم كه درباره شخصيت تاريخى و بزرگ سخن می‌گوید و پس از جست و جو در تاريخ، چنين شخصيتى را كه آيه بر آن تطبيق كند، نمى‌يابيم مگر كورش كبير كه ويژگی‌هاى ذو‌القرنين، بيشتر بر او قابل انطباق است. پس چه بسا او همان ذو‌القرنين باشد و البته خداوند بر حقيقت امر آگاه‌تر است».

تاریخچه و سرنوشت «تورات»

منظور از کتب «عهد قدیم» چیست و این کتاب‌ها به چه سرنوشتی دچار شدند؟

حوادث بى‌شمارى كه در دوران تاريخ عهد قديم بر يهود گذشت، بر اين پندار كه تورات از زمان موسى(ع)  یعنی 1500 سال قبل از ميلاد تاكنون كه پايان قرن بيستم ميلاد است در طول سى و پنج قرن سالم مانده است، خط بطلان كشيده است. علامه‌ طباطبايى؛ مى‌گويد: «حوادثى كه بر تورات عهد قديم گذشت، جاى هيچ شبهه‌اى نمى‌گذارد كه سند اين كتاب بريده است و تنها به يك تن (عزرا) باز مى‌گردد؛ بى آنكه بدانيم مستند او در نقل يا منابعى كه جهت گردآورى و تحقيق تورات به‌كار بسته، كدام بوده است. محققان غربى، به دليل همين ازهم گسيختگى آشكارى كه تورات با آن روبه‌روست اين كتاب را از نظر تاريخى ضعيف برشمرده‌اند؛ زيرا مجموعه‌اى است از افسانه‌هاى ملى كه بر اساس تاريخ اسرائيل تدوين شده و به همين دليل نمى‌توان به گزارشاتى كه در متن آن آمده است اطمينان نمود».

رابطه مال و ثروت با «قرب الی الله»

از ديدگاه امام علي(عليه السلام) آیا داشتن مال و ثروت و فرزندان نشانه قرب انسان به خداوند است؟

امام علی(ع) برای رفع اشتباه گروهی از مستکبران که مال و ثروت را نشانه قرب به خدا می دانستند می فرماید: «خدا انبياء و اولياى خاصّ خود را با گرسنگى آزمايش كرد، و به مشقّت مبتلا ساخت، با امور خوفناك امتحان نمود، و با حوادث ناخوشايند خالص گردانيد، بنابراين ثروت و اولاد را دليل بر خشنودى يا خشم خدا نگيريد كه اين ناشى از جهل و بى خبرى از آزمايش هاى الهى در مورد بى نيازى به قدرت است، خداوند فرموده: آيا گمان مى كنند مال و فرزندانى كه به آنها مى بخشيم [به جهت رضايتى است كه از آنها داريم] و دليل بر اين است كه نيكى ها را به سرعت براى آنان فراهم مى سازيم [چنين نيست]؛ بلكه آنها درك نمى كنند».

نگاه قرآن کریم به مسئله «سحر»؛ نظر استاد فقید حضرت آیت الله معرفت(ره)

قرآن كريم با چه رويكردی به مسئله «سحر و جادو» پرداخته و چه تأثيراتی برای آن قائل شده است؟

استاد فقید حضرت آیت الله معرفت(ره): برخی سوال می‌کنند که آيا قرآن براى «سحر»، تأثيرى فراتر از تأثير اسباب و علل طبيعى باور دارد؛ چنان كه اهل جادو و جنبل باور دارند؟ در جواب باید گفت: قرآن چيزى در اين زمينه جز تصريحاتى مبنى بر ناتوانى و بى‌پايگى و رسوايى جادو و جادوگران ندارد و سحر و جادو را تنها چشم بندى و خيال پردازى مى‌داند كه واقعيتى در پس آن نيست.

پاسخ «قطب الدين راوندی» به برخی شبهات قرآنی

«قطب الدين راوندی» در كتاب «الخرائج و الجرائح» كدام شبهات قرآنی را طرح كرده و چه پاسخی به آنها داده است؟

راوندى در كتاب ارزشمندش «الخرائج و الجرائح» بابى گشوده و در آن به برخى از ايرادات معاندان قرآن پاسخ داده است. در اين باب نكاتى مختصر، امّا محقّقانه و دقيق آمده است كه شايسته يادكرد است.

اشتباه تاريخی قرآن درباره «هامان»!

آیا قرآن درباره تطبیق تاریخی «هامان» اشتباه کرده است؟!

مقصود از «هامان» در قرآن، «آمون» است و اين دو اسم از نظر تلفظ و وزن، به هم نزديكند؛ به ويژه آنگاه كه بدانيم «آمون»، «اَمانا» نيز تلفظ مى شود و نشانه اختصارى «بزرگِ كاهنان» است؛ مانند اسم فرعون كه به معناى سراى بزرگ حكومت و لقب پادشاهان مصر بوده است. در نتيجه، هامان لقب بزرگ كاهنانِ «آمون» است که در ضمن وزير فرعون هم بوده است. به عبارت دیگر هامان معرّب «آمون» يا «اَمانا» است كه لقب رؤساى كاهنان معبد آمون، بزرگِ خدايان مصريان در شهر طيبه در نيل عليا بوده است. اين مطلبِ تعجب آورى نيست؛ زيرا طبيعى است كه هر كسى كه به مكان مقدسى منسوب باشد، نام همان مكان را به عنوان لقب بر خود مى‌نهد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الرّضا عليه السّلام :

مَنْ کانَ يَوْمُ عاشورا يَوْمَ مُصيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکائِهِ جَعَلَ اللّهُ عَزّوَجَلّ يَوْمَ القيامَةِ يَوْمَ فَرَحِهِ وَ سُرُورِهِ

هر کس که عاشورا، روز مصيبت و اندوه و گريه اش باشد، خداوند روز قيامت را براى او روز شادى و سرور قرار مى دهد.

بحارالانوار، ج 44، ص 284