پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) برای رفع اشتباه گروهی از مستکبران که مال و ثروت را نشانه قرب به خدا می دانستند می فرماید: «خدا انبياء و اولياى خاصّ خود را با گرسنگى آزمايش كرد، و به مشقّت مبتلا ساخت، با امور خوفناك امتحان نمود، و با حوادث ناخوشايند خالص گردانيد، بنابراين ثروت و اولاد را دليل بر خشنودى يا خشم خدا نگيريد كه اين ناشى از جهل و بى خبرى از آزمايش هاى الهى در مورد بى نيازى به قدرت است، خداوند فرموده: آيا گمان مى كنند مال و فرزندانى كه به آنها مى بخشيم [به جهت رضايتى است كه از آنها داريم] و دليل بر اين است كه نيكى ها را به سرعت براى آنان فراهم مى سازيم [چنين نيست]؛ بلكه آنها درك نمى كنند».
پاسخ تفصیلی:
امام علی(علیه السلام) در بخشی از خطبه 192 «نهج البلاغه» براى رفع اشتباه گروهى از مستكبران كه دارا بودن مال و ثروت و فرزندان را نشانه قرب خود در درگاه خدا مى پنداشتند به سراغ زندگى انبياء و اولياى خاصّ خداوند مى رود و مشكلات و انواع امتحانات آنها را با تعبيراتى گويا و پر معنا برمى شمرد و بر چهار نوع از آزمون هاى آنان انگشت مى نهد و مى فرمايد: (خداوند آنها را با گرسنگى آزمايش كرد، و به مشقّت و رنج مبتلا ساخت، با امور خوفناك امتحان نمود، و با حوادث ناخوشايند خالص گردانيد)؛ «قَدِ اخْتَبَرَهُمُ اللهُ بِالْمَخْمَصَةِ(1)، وَ ابْتَلَاهُمْ بِالْمَجْهَدَةِ(2)، وَ امْتَحَنَهُمْ بِالْمَخَاوِفِ، وَ مَخَضَهُمْ(3)بِالْمَكَارِهِ».
مواد امتحانى خداوند، بى شمار است؛ گاه با نقمت و گاه با نعمت، گاه با بيمارى و گاه سلامت و گاه با عزّت و گاه سلب عزّت، آزمايش مى كند؛ ولى اين آزمون ها را مى توان به بخش هاى متعددى تقسيم كرد؛ تنگى معيشت و گرسنگى و تشنگى، حوادث طاقت فرسا؛ مانند مشكلاتى كه مسلمانان در صدر اسلام از شعب ابى طالب گرفته تا غزوات مختلف و ناامنى ها كه حاصلِ تهديدات دشمن بود و نيز بيمارى ها و مصائب.
زندگى تمام پيامبران الهى گواه بر اين امتحانات است. زندگانى موسى بن عمران(عليهما السلام) از آغاز تولّد تا زمانى كه به خانه شعيب پناهنده شد و در زمانى كه براى دعوت فرعونيان قد عَلَم كرد و حوادث بعد از آن و گرفتارى هايى كه در چنگال بنى اسرائيل داشت و همچنين مراحل مختلف زندگى ابراهيم(عليه السلام) از بابل گرفته تا سرزمين مصر و سپس مكّه و بخصوص زندگى پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) كه بى نياز از توضيح است همه شاهد و گواه بر اين معناست.
سپس با ذكر اين مقدمه به رفع اشتباه مهمى مى پردازد كه بسيارى از مردم در گذشته و حال به آن گرفتار بوده اند و خيال مى كردند كه فزونى اموال و ثروت، دليل بر خوشبختى و قرب در درگاه الهى است، مى فرمايد: (بنابراين ثروت و اولاد [بود و نبود يا كم و زياد آن] را دليل بر خشنودى يا خشم خدا نگيريد كه اين ناشى از جهل و بى خبرى از آزمايش هاى الهى در مورد بى نيازى به قدرت است)؛ «فَلَا تَعْتَبِرُوا الرِّضَا وَ السَّخَطَ بِالْمَالِ وَ الْوَلَدِ، جَهْلاً بِمَواقِعِ الْفِتْنَةِ، وَ الْاِخْتِبَارِ فِي مَوْاضِعِ الْغِنَى وَ الْاِقْتِارِ».
سپس امام(عليه السلام) به آيه اى از قرآن كه در اين مورد صراحت دارد استدلال كرده مى فرمايد: (خداوند سبحان و متعال فرموده است: آيا گمان مى كنند مال و فرزندانى كه به آنها مى بخشيم [به جهت خشنودى و رضايتى است كه از آنها داريم] و دليل بر اين است كه نيكى ها را به سرعت براى آنان فراهم مى سازيم [چنين نيست]؛ بلكه آنها درك نمى كنند)؛ «فَقَدْ قَالَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى:(أَيَحْسَبُونَ أنَّمَا نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مَّالٍ وَ بَنِينَ * نُسَارِعُ لَهُمْ فِي الْخَيْرَاتِ بَلْ لَّا يَشْعُرُونَ)(4)».
آنگاه به عنوان نتيجه گيرى از اين آيه شريفه مى فرمايد: ([آرى] خداوند كسانى را از بندگانش كه خود را برتر مى بينند به وسيله اولياى خود كه در نظر آنها مستضعفند آزمايش مى كند)؛ «فَإِنَّ اللهَ سُبْحَانَهُ يَخْتَبِرُ عِبَادَهُ الْمُسْتَكْبِرِينَ فِي أَنْفُسِهِمْ بِأَوْلِيَائِهِ الْمُسْتَضْعَفِينَ فِي أَعْيُنِهِمْ».
تعبير به «فِي أَنْفُسِهِمْ» در مورد مستكبران اشاره به اين است كه آنها هرگز بزرگ نيستند؛ بندگان ضعيف و ناتوانى هستند كه خود را بزرگ مى پندارند و تعبير به «فِي أَعْيُنِهِمْ»؛ با توجّه به اينكه ضمير آن به «مستكبران» برمى گردد اشاره به اين است كه اولياى الهى هرگز ضعيف و ناتوان نيستند؛ بلكه مستكبران آنها را به موجب زهد و پارسايى و تقوی و پاى بندى آنها به قوانين مستضعف گمان مى كنند و از اينجا روشن مى شود كه واژه مستضعف در اينجا با همين واژه در جمله هاى بالا متفاوت است؛ در آنجا كه مى فرمايد: «پيامبران مستضعفند» اشاره به ساده زيستى و تواضع آنهاست و در اينجا كه مى فرمايد: «اولياى الهى در چشم مستكبران مستضعفند» اشاره به ناتوانى و ضعف و زبونى است كه آنها مى پندارند.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.