نظر قرآن و ساير كتب آسمانی در مورد «پدر ابراهيم(ع)»؟

آيا قرآن كريم درباره نام پدر حضرت ابراهيم(ع) با ساير كتب آسماني هم عقيده است؟

تورات پدر ابراهيم(ع) را «تارَح» و قرآن کریم او را «آزر» معرفی نموده است. برخى از منكران اين نكته را بر قرآن خرده گرفته و گفته‌اند اين نسبتى كه قرآن گفته نادرست است؛ اما مفسّران شيعى برآنند كه «آزر» پدر ابراهيم پيامبر(ع) نبود هرچند ابراهيم او را پدر صدا مى زد؛ زيرا استعمال عبارت «پدر» اعمّ از پدر حقيقى است؛ و بر جدّ مادرى، مربّى، معلم، و مرشد و حتّى بر عمو نيز اطلاق مى شود. در قرآن از قول پسران يعقوب آمده كه خطاب به پدر گفتند: ما خداى تو و خداى پدرانت ابراهيم و اسماعيل و اسحاق را مى پرستيم، حال آن كه اسماعيل، عموى يعقوب بود....

توطئه هاي «ابوسفيان» بر ضدّ مسلمانان

از ديدگاه امام علي(عليه السلام) «ابوسفيان» و اطرافيانش چه توطئه هايي را بر ضد بني هاشم و مسلمانان رقم زدند؟

امام علي(ع) درباره توطئه هاي ابوسفيان و اطرافيانش بر ضد مسلمانان مي فرمايد: «آنها انواع غم و اندوه را به جان ما ريختند و هرچه مى توانستند درباره ما بدى كردند و ما را از زندگى خوش و راحت بازداشتند و با ترس و وحشت قرين ساختند و ما را مجبور كردند كه به كوهى سنگلاخ و صعب العبور پناه بريم و آتش جنگ را بر ضد ما افروختند». آزارهايى كه در مكّه بر پيغمبر(ص) و يارانش رساندند، آنها را مسخره و سنگباران نمودند، يارانش را شكنجه كردند و سه سال در محاصره اقتصادي قرار دادند. عهدنامه معروفي را نوشتند كه هيچ كس با مسلمانان رفت و آمد نكند، نه چيزى به آنان بفروشند نه بخرند، نه از آنها زن بگيرند نه زن بدهند.

توسّل به وجود پیامبر(ص)

آیا توسّل به وجود پیامبر(صلى الله علیه وآله) مشروعیت دارد؟

همیشه سیره مومنین در زمان پیامبر(ص) و قبل و بعد از آن، چنین بوده که به وجود اولیاى الهى و بندگان صالح خدا توسّل مى جستند. استجابت دعاى اولیاء الله هم به خاطر قداست و طهارت باطنی ایشان بود، پس چه فرقى است میان توسل به دعاى فرد صالح، و توسّل به خود او که اولى توحید و دومى شرک باشد؟ باران طلبیدن عبدالمطلب و ابوطالب با توسّل به وجود پیامبر(ص) و توسّل عمر به عباس بن عبدالمطلب؛ دلالت می کند که آنها به شخصیت و قداست و قرابت رسول خدا(ص) توسّل مى جستند، نه به دعاى آنها.

شأن نزول آيه «سقاية الحاج»

به عقیده مفسرین آيه «سقاية الحاج» در شأن چه کسی نازل شده است؟

آيه 19 سوره «توبه» مي‌فرمايد: «آيا آب دادن به حاجيان و آباد ساختن مسجدالحرام را همانند عمل كسى قرار داديد كه به خدا و روز بازپسين ايمان آورده و در راه او جهاد كرده است؟ ...». شأن نزول این آيه در مورد «عباس» و «شيبه» بود كه بر يكديگر تفاخر مى كردند و از على(ع) تقاضای داوری کردند، ایشان فرمود: «افتخار من اين است كه اولین ایمان آورنده به پيامبر و مجاهد در راه خدا هستم». لذا برای داوری نزد پيامبر(ص) رفتند که آيه بالا نازل شد.

حادثه هتک حرمت خانه حضرت زهرا(س) در کلام «ابن عبد ربّه»

«ابن عبد ربّه» از علمای اهل سنت، حادثه هتک حرمت خانه حضرت زهرا(س) توسط عمر را چگونه نقل می کند؟

«ابن عبد ربه» درباره هتک حرمت خانه حضرت زهرا(س) چنین آورده است: «ابوبكر، عمر را فرستاد تا افرادی که در خانه فاطمه هستند را بيرون كند و در صورت امتناع با آنان نبرد كند! عمر با مقدارى آتش به سوى آنها روانه شد، ناگاه با فاطمه روبه رو شد. دختر پيامبر گفت: اى فرزند خطاب آمده اى خانه ما را بسوزانى؟ او در پاسخ گفت: بلى مگر اينكه در آنچه امّت وارد شدند، شما نيز وارد شويد». او همچنین نقل می کند که ابوبکر در بستر بیماری گفت: «ای کاش خانه فاطمه را نمى گشودم هر چند آن را براى نبرد بسته بودند».

پرورش امام علي(ع) در دامان پیامبر(ص)

امام علي(علیه السلام) پرورش خود در دامان پیامبر(صلی الله علیه و آله) را چگونه تبیین می فرماید؟

امام علی(ع) با اشاره به ارتباط نزدیک خود با پیامبر(ص) می فرماید: «شما منزلت و مقام مرا در نزد پیامبر(ص) مى دانيد، او مرا در دامان خويش در حالى كه كودك بودم مى نشاند و [همانند فرزندش] مرا به سينه خود مى فشرد و در بستر خويش در كنار خود مى خوابانيد، به گونه اى كه بدن خود را [همچون يك پدر بسيار مهربان] به بدن من مى چسبانيد و بوى خوش خود را به مشام من مى رساند و غذا را مى جويد و در دهان من مى گذاشت و ...».

امام علی(ع)، تشنه خلافت!

آیا على بن ابى طالب(ع) زندگى خود را در جستجوى خلافت گذراند؟

امام على(ع) هرگز دنبال خلافت نرفت، زیرا اگر دنبال خلافت راه افتاده بود، لازم بود که جسد پیامبر(ص)، را بدون غسل و کفن رها کند و مانند دیگران به سوى سقیفه بشتابد؛ یا در شورای شش نفره، با قبول ظاهری شرط آن ها به خلافت برسد و یا پیشنهاد ابوسفیان را در پس گرفتن خلافت از ابوبکر قبول می کرد، اما خلافت برای او به اندازه نعلین وصله خورده ای ارزش نداشت.

عدم وجود نصّ بر خلافت به صرف رد بیعت عباس!

آیا ردّ بیعت عباس توسط امیرالمؤمنین(علیه السلام) دلالت بر عدم وجود نصّ بر خلافت حضرت دارد؟

برخی عدم بیعت علی(ع) با عباس را دلیل عدم وجود نصّ بر خلافت ایشان دانسته اند؛ زیرا کسی که خداوند براى خلافت برگزیده است، احتیاجى به بیعت مردم ندارد. اولا: با این منطق، حتما دعوت پیامبر از مهاجرین و انصار برای بیعت با ایشان، نیز برای اثبات نبوت آن حضرت بوده! ثانیا: ایشان به بیعت پنهانى و مخفیانه اعتقادى نداشت و مسأله خلافت را با بیعت یک نفر محقق نمى دانست. ثالثا: امام زیرک تر از آن بود که به دعوت افرادی چون عباس یا ابو سفیان حرکتی علیه خلیفه کند و تبعات حمایت آنها را پیش بینی می کرد.

ماجراى یوم الدار

پیامبر(صلي الله عليه و آله) در مهمانى عشیرة الاقربین(يوم الدار)، چه كسی را به وصايت و جانشيني خود انتخاب كرد؟

پیامبر(ص) پس از نازل شدن آیه انذار، همه نزدیکان خود را دعوت کرد اما ابولهب مجلس را به هم زد. حضرت رسول روز بعد آنها را دوباره دعوت کرد و این بار بعد از صرف غذا به آنها گفت هیچ کسی برای قوم خود بهتر از آنچه من برای شما آورده ام نیاورده، من خیر دنیا و آخرت را برای شما آورده ام و شما را به سوی خدا دعوت می کنم، هر یک از شما دعوت مرا بپذیرد برادر، وصی و خلیفه من در میان شما خواهد بود. تنها کسی که دعوت پیامبر را پاسخ گفت علی بود و پیامبر او را به برادری و وصایت و جانشینی خود منصوب ساخت.

ایمان ابوطالب در کلام ابن شهر آشوب

ابن شهر آشوب در مورد ایمان ابوطالب(علیه السلام) چه نظرى دارد؟

ابن شهر آشوب مى نويسد: اشعار ابوطالب که ايمان او را مى رساند بيشتر از سه هزار بيت. است از جمله در وصيتش اين چنين مي سرايد: «چهار نفر را به یارى پیامبرِ خوبى، سفارش مى کنم: فرزندم على و بزرگ قوم عبّاس و حمزه شجاع حامىِ حقیقت نبوى و جعفر را سفارش مى کنم در مقابل مردم از او دفاع کنید . مادرم و اولادش فداى شما باد! در یارى رساندن به احمد ، در مقابل مردم سپر باشید».

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمامُ علىٌّ(عليه السلام)

مَن عَمَّر دارَ إقامتِهِ فَهُوَ العاقلُ

کسى که خانه ماندگارى خود را آباد سازد، خردمند است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 54