پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) با اشاره به ارتباط نزدیک خود با پیامبر(ص) می فرماید: «شما منزلت و مقام مرا در نزد پیامبر(ص) مى دانيد، او مرا در دامان خويش در حالى كه كودك بودم مى نشاند و [همانند فرزندش] مرا به سينه خود مى فشرد و در بستر خويش در كنار خود مى خوابانيد، به گونه اى كه بدن خود را [همچون يك پدر بسيار مهربان] به بدن من مى چسبانيد و بوى خوش خود را به مشام من مى رساند و غذا را مى جويد و در دهان من مى گذاشت و ...».
پاسخ تفصیلی:
امام علي(علیه السلام) در بخشی از خطبه 192 «نهج البلاغه» به رابطه بسيار نزديك خود با پيامبر(صلى الله عليه وآله) پرداخته و نشان مى دهد كه اين رابطه از آغاز طفوليت تا پايان عمر بوده و امام(عليه السلام) تربيت يافته دامان پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) است، ايشان مى فرمايد: (شما به خوبى موقعيت مرا از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) از نظر خويشاوندىِ نزديك، و منزلت و مقام ويژه، مى دانيد)؛ «وَ قَدْ عَلِمْتُمْ مَوْضِعِي مِنْ رَسُولِ اللهِ(صلى الله عليه وآله) بِالْقَرَابَةِ الْقَرِيبَةِ، وَ الْمَنْزِلَةِ الْخَصيصَةِ».
آنگاه براى توضيح بيشتر مى افزايد: (او مرا در دامان خويش در حالى كه كودك [خردسالى] بودم مى نشاند و [همانند فرزندش] مرا به سينه خود مى فشرد و در بستر خويش در كنار خود مى خوابانيد، به گونه اى كه بدن خود را [همچون يك پدر بسيار مهربان] به بدن من مى چسبانيد و بوى خوش خود را به مشام من مى رساند و [چون بسيار كوچك بودم و توان جويدن غذاى سخت را نداشتم] غذا را مى جويد و در دهان من مى گذاشت)؛ «وَ ضَعَنِي فِي حَجْرِهِ وَ أَنَا وَلَيدٌ يَضُمُّنِي إِلَى صَدْرِهِ، وَ يَكْنُفُنِي فِي فِرَاشِهِ، وَ يَمُسُّنِي جَسَدَهُ، وَ يُشِمُّنِي عَرْفَهُ(1) وَ كَانَ يَمْضَغُ الشَّيْءَ ثُمَّ يُلَقِّمُنِيهِ».
اين تعبيرات نشان مى دهد كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) هيچ تفاوتى ميان حضرت علي(عليه السلام) و فرزندان خود نمى گذاشت و از آن موقع كه آن حضرت بسيار كم سن و سال بود او را در دامان و آغوش خود پرورش مى داد و نهايت محبّت را درباره او ابراز مى فرمود.
در ادامه مى افزايد: (رسول خدا(صلى الله عليه وآله) هرگز دروغى در گفتار من نيافت و در كردارم خطا و اشتباهى نديد)؛ «وَ مَا وَجَدَ لِي كِذْبَةً فِي قَوْلٍ، وَ لَا خَطْلَةً(2)فِي فِعْلٍ». اشاره به اينكه من مدارج تربيت را در سايه او به طور كامل پيمودم، به گونه اى كه گفتار و رفتارم كاملا صادقانه و در مسير حق بود و كمترين انحرافى نداشتم.
آنگاه امام(عليه السلام) به بيان اين نكته مى پردازد كه من اگر در دوران قبل از بعثت نيز از آن حضرت پيروى مى كردم و اين را افتخار و فرصت مهمى براى خود مى شمردم، به اين دليل بود كه آن حضرت از آغاز عمر تحت هدايت و عنايت پروردگار قرار داشت، ايشان مى فرمايد: (از همان زمان كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) از شير بازگرفته شد، خداوند بزرگترين فرشته از فرشتگان خود را مأمور ساخت تا در طول شب و روز وى را به راه هاى فضيلت و محاسن اخلاق جهانيان وادارد و من هم مانند كودكى كه به دنبال مادرش حركت مى كند از او پيروى مى كردم، هر روز نكته تازه اى از اخلاق برجسته خود براى من آشكار مى ساخت و مرا فرمان مى داد كه به او اقتدا مى كنم)؛ «وَ لَقَدْ قَرَنَ اللهُ بِهِ(صلى الله عليه وآله) مِنْ لَدُنْ أَنْ كَانَ فَطِيماً(3) أَعْظَمَ مَلَكٍ مِنْ مَلَائِكَتِهِ يَسْلُكُ بِهِ طَرِيقَ الْمَكَارِمِ، وَ مَحَاسِنَ أَخْلاَقِ الْعَالَمِ، لَيْلَهُ وَ نَهَارَهُ، وَ لَقَدْ كُنْتُ أَتَّبِعُهُ اتِّبَاعَ الْفَصِيلِ(4) أَثَرَ أُمِّهِ، يَرْفَعُ لِي فِي كُلِّ يَوْمٍ مِنْ أَخْلاَقِهِ عَلَماً، وَ يَأْمُرُنِي بِالْإِقْتِدَاءِ بِهِ». اشاره به اينكه سرپرستى پيامبر(صلى الله عليه وآله) نسبت به من، تنها در جهات ظاهرى و معمولى نبود؛ بلكه هر روز اين معلم بزرگ، درس تازه اى از اخلاق و فضيلت به من مى آموخت و من نيز پذيرا مى شدم.
این رابطه بسيار نزديك حضرت علي(عليه السلام) با پيامبر(صلى الله عليه وآله) از زمانى آغاز شد كه حضرت علي(عليه السلام) كودك بسيار خردسالى بود و بحران شديد اقتصادى و قحطى در مكّه پيدا شد. ابوطالب فرزندان زيادى داشت و سخت به زحمت افتاد. پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) كه هنوز به مقام نبوت نرسيده بود به عباس كه مرد ثروتمندى بود، فرمود: برادرت ابوطالب، كثيرالعيال است و مشكلات موجود را مى بينى. همراه من بيا نزد او برويم. يكى از فرزندانش را تو سرپرستى كن و يكى را من. عباس پذيرفت، هر دو نزد ابوطالب آمدند و مقصود خود را بازگو كردند، ابوطالب گفت: عقيل را نزد من بگذاريد و هر يك از ساير فرزندانم را خواستيد انتخاب كنيد، پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) علي(عليه السلام) را برگزيد و عباس، جعفر را، و از آن به بعد على بن ابى طالب(عليه السلام) با رسول خدا(صلى الله عليه وآله) بود تا زمان بعثت كه در آن زمان نيز از او پيروى كرد و به او ايمان آورد و تصديقش نمود.(5)
گويا دست تقدير اين حادثه را به وجود آورد تا بزرگترين مرد جهان بعد از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) از آغاز عمر شب و روز در كنار آن حضرت باشد و تحت تعليم و تربيت او قرار گيرد و اين شاگرد در محضر آن استاد تا آنجا پيش برود كه نور وحى را ببيند و بوى وحى را استشمام كند و صداى جبرئيل را بشنود و حتى ناله شيطان را كه به هنگام بعثت از حلقوم او برخاست، درك كند و در يك كلام با جهان غيب كاملا در ارتباط باشد و تا آنجا پيش برود كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) خطاب به او بفرمايد: «إِنَّكَ تَسْمَعُ ما أَسْمَعُ وَ تَرَى ما أَرَى إلَّا أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِيٍّ»؛ (آنچه را كه من مى شنوم، مى شنوى و آنچه را كه من مى بينم مى بينى جز اينكه پيامبر نيستى).(6)،(7)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.