لزوم امتحان الهی، با وجود علم خداوند؟!

با توجه به اینکه خدا از اسرار درون و برون همه کس و همه چیز آگاه است، چرا انسان ها را امتحان مى کند؟!

مفهوم آزمايش و امتحان در مورد خداوند با آزمايش هاى ما بسيار متفاوت است. هدف از آزمايش الهى کشف حقیقت نیست؛ هدف «پرورش» و تربيت است، زیرا او به همه امور دانا است. اين يك قانون و «سنت» الهی است براى شكوفا ساختن استعدادهاى نهفته ی بندگان و نیز «اتمام حجت» به آنان.

حکمت الهی در رعایت حریم زناشویی والدین و عدل الهی در تاوان دادن کودک برای عملکرد بد والدین؟!

اینکه در حدیث آمده: «اگر در اتاقی که کودکی در آن بیدار است با همسر خود همبستر شوید موجب می‌شود که کودک روی رستگاری را به خود نبیند» با عدل الهی در تضاد نیست؟ چرا باید تاوان عملکرد بد والدین عدم رستگاری کودک باشد؟

اولا: با توجه به نظام علت و معلولی، این گونه روایات به آثار تکوینی اعمال انسان اشاره دارد و این حدیث نیز هشداری برای والدین است تا بستری براي انحراف فرزندان آماده نکنند؛ چرا که حضور بچه در اتاق زمينه گناه را در او آماده می کند.

ثانیا: مبنای حدیث در تأثیرگذاری در حدّ زمینه است نه علّت تامه؛ یعنی برخی از گرایش‏ هاى ناروا را در کودک فراهم مى‏ کند، نه آن که از او سلب اختیار کند. چه بسا فرزندی در چنین موقعیتی قرار گرفته ولى راه خیر در پیش گیرد، چون می تواند با اختیار و فطرت خویش به سوى کمال حرکت کند.

ضمانت زخم و جرح احتمالی در تادیب کودکان

در تادیب کودک و نوجوان در صورت زخم و جرح و یا قتل چه کسی ضامن است؟ و کلمات فقهاء در این باره چیست؟

اگر شخص نابالغ، كه تحت تأديب قرار مى گيرد، بر اثر مجازات رنگ پوست بدنش، سياه، يا سرخ، يا كبود گردد، يا مجروح شود، يا اين كار منتهى به مرگ وى گردد مشهور در بين علماى ما ضمان، و معروف در ميان فقهاى اهل سنّت عدم ضمان است! نتيجه روایات این باب این است که: ولىّ طفل و معلّم مطلقاً ضامن هستند، ولى حاكم شرع فقط در صورتى كه كودك را براى تربيت يا وادار كردن به انجام واجبات تنبيه كند ضامن خواهد بود. امّا در صورتى كه به خاطر ارتكاب منكرات تأديب نمايد ضامن نخواهد بود.

ایمان به مبداء و معاد دو اصل اعتقادی در اسلام

چه اصولی را می توان به عنوان ارکان اعتقادات اسلامی معرفی نمود؟

ایمان به مبدا و معاد، دو اصل اساسی در اعتقادات اسلامی است که بدون آن ها برنامه های اخلاقی و عملی سامان نمی یابد. اعتقاد به مبدأ يعنى خود را دائماً در حضور خدا دانستن، خداوندى كه از تمام نيات و اعمال خرد و كلان و آشكار و نهان ما آگاه است و از رگ گردن به ما نزدیک تر است. هم چنین اعتقاد به معاد يعنى ايمان به دادگاه عظيمى كه همه اعمال ما در آنجا حاضر است و جزء جزء بدن ما شاهدان اين دادگاه اند و بر ضدّ ما گواهى مى‌دهند.

نگاهي به فلسفه «دعا»

فلسفه «دعا» چیست و چه جایگاهی در زندگی انسان دارد؟

فلسفه «دعا» اين است كه باعث احياى روح اميد در انسان می شود، نااميدي را به اميد تبديل مي كند، انسان را به صفات جلال و جمال خداوند نزديك می كند، موجب تربيت انسانها می گردد، با اضطراب هاى درونى مبارزه می کند و محتويّات دعا اثر عميق در روح و جان انسان می گذارد.

فرق معجزه با نبوغ

فرق معجزه با نبوغ نوابغ در چيست؟

معجزه با نبوغ نوابغ تفاوت های اساسی و جوهری دارد. نابغه کسی است که زودتر از دیگران مراتب «کسب» علم و دانش را طی می کند اما پیامبران علم و دانش خود را از دیگران کسب نمی کنند و معجزات آنها از عهده هیچ انسانی، حتی بهترین نوابغ، بر نمی آید. خارج بودن از قدرت انسانها و اختصاص داشتن به پیامبران، عدم احتمال خطا، عدم قابلیت تعلیم و تعلم، گواه صدق رسالت و نبوت بودن، مغلوب نشدن و فرياد تحدي از جمله ویژگی های اختصاصی معجزه است.

تاثیر متقابل اخلاق و رفتار

آیا «اخلاق» انسان بر «رفتار» او و یا «رفتار» انسان بر «اخلاق» او تأثیر می گذارد؟

اعمال ما از صفات درونى ما سرچشمه مى گيرد؛ بنابراین براى اصلاح جامعه و اصلاح اعمال مردم بايد به اصلاح ريشه هاى اخلاقى پرداخت. به همين دليل، بيشترين كوشش انبياى الهى و مصلحان جوامع، صرف تربيت صحيح و پرورش فضائل اخلاقى افراد شده است. از سوى ديگر، اعمال انسان، خواه ناخواه در روح او اثر مى گذارد و تكرار آن، آن اثر را پررنگ تر مى كند تا اینکه تدريجاً به «عادت» و کم کم به «حالت» و «ملكه» و ويژگى اخلاقى تبدیل می شود.

امکان دست یابی به دین و عقیده «حق» با وجود «تعصّب» در جامعه دینداران؟!

ایمان دینی نتیجه تربیت و تلقین خانواده و جامعه است؛ در حالی که جوامع دیندار اجازه تجربه ادیان و عقاید دیگر را به یک هم کیش خود نمی دهند، یک دیندار از کجا مطمئن باشد که عقیده و دین صحیحی را انتخاب کرده است؟!

آموزه ها واعتقادات دینی قابل تحمیل نیستند، زیرا دین سلسله ای از باورهای قلبى است كه اجبار در آن راه ندارد. برای اعتقاد به دین، چاره ای جز استدلال و تعقل نیست؛ لذا در جامعه اسلامی راه «حقیقت جویی» برای همه باز است. ضمن اینکه برای درک حقیقت می توان تحقیق کرد بدون اینکه تغییر دین داد. بازگشت از اسلام هم مادامی که از سوی شخص بیان نشده، حکم «ارتداد» را در پی ندارد. اما اگر این چنین شخصی عقاید جدید خود را علنی کند، جامعه اسلامی تعامل دیگری با او خواهد داشت. چرا كه اين عمل نوعی «اخلال و تضعیف» جامعه اسلامى است.

نقش «دوستي و تکريم» در تربيت «نوجوان»

دوستی و تکریم نوجوانان توسط والدین، چه نقشی در تربیت صحیح آنها دارد؟

اسلام در مسير تربيت نوجوانان بر «تکريم نوجوان» تاکيد دارد و با به رسميت شناختن نوجوانان به عنوان انسان هايي «مکلف»، از همان بدو بلوغ، آنها را در قبال رفتارهايشان «مسئول» معرفي مي کند. لذا به والدين توصيه مي کند که براي تربيت صحيح نوجوان به او «محبت» و «احترام» نموده و از خطاهايش «چشم پوشي» کنند. پيامبر اسلام فرموده است: «خداوند رحمت کند بنده اي را که فرزندش را بر نيکي و سعادتش ياري کند به اينکه به او احسان نمايد و با او رفتار دوستانه داشته باشد و به آموزش و تربيت او بپردازد».
 

تاثير ايمان به مبداء و معاد در «تربيت»

ایمان به مبداء و معاد چه تاثیری در تربیت و پرورش افراد جامعه دارد؟

دو عامل در تربيت و پرورش افراد جامعه نقش مؤثر دارد؛ يكي ايمان به مبدا است كه باعث مي شود خدا را در هر حال مراقب خود بدانيم و ديگري ايمان به معاد است كه به ما مي فهماند همه چيز در قيامت بر اساس عدل الهي محاسبه مي شود و به هيچ كس ظلمي نمي شود. نبود ايمان به مبدا باعث توجيه كشتار مردم ژاپن مي شود و بودن اين عامل باعث اصلاح رفتار علي بن يقطين و عذرخواهي او از ابراهيم جمال مي شود.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

عن ابي عمارة المنشد قال:

«ما ذکر الحسين بن علي عند ابي عبدالله عليه السلام في يوم قط فرئي ابو عبدالله عليه السلام متبسما في ذلک اليوم الي الليل‏»

بحارالانوار، ج 44، ص 280