«عرضه اعمال» به اولیای الهی، و «ستّار العیوبی خداوند»!

مگر خداوند «ستّار العیوب» نیست؟! پس چرا طبق آیه 105 سوره توبه علاوه بر خداوند، پیامبر و گروهی از مومنین نیز اعمال انسان را می بینند؟! یا طبق بیان برخی از روایات، اعمال انسان به ائمه(علیهم السلام) عرضه می گردند؟! از آن گذشته چرا برخی عرفا می توانند با چشم برزخی بر حقیقت پنهان آدمیان آکاهی یابند؟!

اولا: این گونه نیست که خداوند در همه احوال از رسوایی بدکاران و معصیت کاران جلوگیری و آبروی شان را حفظ کند؛ خدا عیب انسانهای هتّاک(پرده در) و بی پروا را آشکار می کند. ثانیا: اطلاع معصومین و اولیاء از اعمال آدمی نتیجه اثر وضعی گناه می باشد؛ چون گناه هر کس اثری وضعی در نظام تکوین می گذارد که بندگان صالح و متقی خدا قدرت تشخیص چنین آثاری را دارند و علم آنها همیشه از ارائه گزارش ناشی نمی شود. ثالثا: هنگامى که انسان بداند علاوه بر خداوند، پیشوایان محبوبش و برخی از اولیاء الهی نیز می توانند از رفتارهایش مطلع شوند، بدون شک بیشتر رعایت مى کند و مراقب اعمال خود خواهد بود. رابعا: از آنجا که آن اولیای گرامی از هیچ تلاشی برای کمک به انسان و رشد دادن او کوتاهی نمی کنند علم آنها به اعمال ما برای خود ما مفید خواهد بود. خامسا: انسان ‌هایی که می توانند علم به اعمال انسان داشته باشند، جز آنچه که مطلوب و مرضی الهی است نخواهند دید. خداوند اطلاع از اعمال بندگان را به کسانی عنايت مي کند که محرم اسرار باشند.

حلیة الاولیاء

معرفی کتاب «حلیه الاولیاء»

کتاب «حلیه الاولیاء و طبقات الاصفیاء» یکى از کتاب هاى معتبر اهل سنت در زمینه حدیث، رجال، و تاریخ اسلام است که توسط احمد بن عبدالله بن احمد ابو نعیم اصفهانى (336ـ430هـ) تالیف شده است. او که به شدت در عقاید اشعرى تعصب و پافشارى داشت، بسیارى از عقاید خود را در این کتاب و سایر کتاب هایش منعکس کرده است. ابن کثیر مى گوید این کتاب نشانه دانش گسترده ابونعیم و فروانى اساتید او است و اینکه او قدرت فراوانى در تخریج احادیث نبوى با همه راه هاى ممکن داشته است. ابونعیم در این کتاب بسیارى از احادیث مربوط به فضائل اهل بیت پیامبر(ص) را آورده است. او تعابیر بسیار ارزشمندى براى على بن ابى طالب(ع) به کار برده است؛ مثل «سید قوم، محب مشهود، محبوب معبود، باب مدینه العلم و العلوم، سرآمد مخاطب هاى الهى، استنباط کننده اشارات ربانى، پرچم هدایت یافتگان، نور اطاعت کنندگان از اوامر الهى، سرپرست تقوا پیشگان، و امام عادلان. البته ابو نعیم نه فقط در ذیل شرح حال امام على(ع) بلکه در سایر بخش هاى کتاب نیز به مناسبت هاى گوناگون چنین مطالبى را نقل کرده است. از این رو هم مورد انتقاد برخى از علماى متعصب اهل سنت مثل ابن جوزى واقع شده و هم مورد توجه و احتجاج علماى برجسته شیعه قرار گرفته است.
 

انواع «خوف»

«خوف» چه اقسامي دارد؟

«خوف» به معنى اعم را پنج قسم دانسته اند: 1ـ «خوف» كه عصيان كنندگان و گنهكاران به خاطر ارتكاب گناه دارند. 2ـ «خشيت» كه براى عالمان است به جهت اين كه خود را در محضر خدا مقصّر مى دانند. 3ـ «وجل» براى فروتنان و متواضعان است به جهت ترك خدمت. 4ـ «رهبه» براى عبادت كنندگان است، چون خود را مقصّر درگاه باري تعالى مى دانند. 5ـ «هيبت» براى عارفان است، زيرا شاهد دادگاه و عدل الهى، خداوند است.

تناقض آيات و روايات درباره «غمگين» يا «شاد» بودن مومن!!

راه جمعِ تناقض و تضادّ بین آیات قرآن و روایات در رابطه با «غمگین» یا «شاد» بودن مومن، چیست؟

در قرآن آمده كه اولياي الهي غم و غصه اي ندارند اما روايات گوياى وجود حزن و اندوهى در نهاد آنها است کما اینکه امام صادق(ع) فرموده اند: «حُزن و اندوه علامت اهل معرفت است». راه جمع قرآن و روايات اين است كه سرچشمه غم مختلف است، بعضی غمها به دل عارف عارض نمى شود، و بعضی دیگر هرگز از عارف جدا نمى شود. غم عارفان و پرهيزكاران به خاطر مقصر دانستن خود در پيشگاه الهى و گمراهى مردم و ناراحتى ها و شدائد جامعه است.

سرچشمه غم و اندوه عارفان و پرهیزکاران

سرچشمه غم و اندوه عارفان و پرهیزکاران چیست؟

سرچشمه غم پرهيزكاران این است كه خود را در پيشگاه الهي مقصر مي دانند و به خاطر اين كه از عهده تكاليف الهي برنيامده اند غمگين اند. همچنین چون نمي توانند نسبت به عدم هدايت مردم و لجاجت آنها بر باطل بي تفاوت باشند غم دارند؛ مانند پيامبر(ص) که گویا خود را از این غم به هلاکت انداخته بودند. همچنين ایشان از فرو رفتن مردم در ناراحتى ها و شدائد زندگى رنج مى برند و غمگین اند.

معنای «یقظه»

منظور از «یقظه» و بیداري چیست؟

«يقظه» نقطه مقابل «غفلت» و به معناى خودآگاهى است که بعضى از عارفان آن را يكى از منازل آغازين سير و سلوك ذكر كرده اند. آيات و روايات فراوانى كه از منبع وحى يا از سرچشمه قلب پيامبر اكرم(ص) صادر شده، براى زدودن آثار «غفلت» و بيدار ساختن افراد و اقوامى است كه در خواب بى خبرى فرو رفته اند.

معنای «ترس از خدا»

معنا و مفهوم ترس از خدا چیست؟

ترس از خدا یا به معنى خوف از مواقف قیامت و حضور در پیشگاه او براى حساب است، و یا به معنى خوف از مقام علمى خدا و مراقبت دائمى او نسبت به همه انسان هاست. و یا منظور، ترس از خدا تنها به خاطر «مقام پروردگار و جلال او» است نه به خاطر آتش دوزخ و طمع در نعیم بهشت. و یا ترس از مقام عدالت خداوند است و ترس از عدالت نیز، بازگشت به ترس از اعمال خود انسان مى کند.

ادله «عدلیّه» مبنی بر هدف دار بودن افعال خداوند

ادله «عدلیّه» مبنی بر هدف دار دانستن افعال خداوند چیست؟

عدلیه در هدفدار دانستن افعال الهى به دو دلیل تمسک کرده اند؛ دلیل نقلی: «اَفَحَسِبْتُمْ أَنّما خَلَقْناكُم عَبَثاً»، «ما خَلَقْتُ الجِنَّ وَ الاِنسَ اِلاّ لِيَعْبُدوُنِ»، «ماخَلَقْنا السَّماءَ وَ الاَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما باطِلاً». دلیل عقلی: اگر افعال خداوند بدون غرض باشد، عبث و كارى لغو است و اين قبيح است و كار قبيح از خداوند حکیم صادر نمى شود. با توجه به اینکه عارفان از خدا سود می برند حدیث «كُنْتُ كَنْزاً مَخْفِيّا» هم می تواند شاهد دیگر بر مدعای عدلیه باشد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمامُ عليٌّ(عليه السلام)

أقربْ شيء الأجلُ

نزديکترين چيز اجل است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 44