پاسخ اجمالی:
کتاب «حلیه الاولیاء و طبقات الاصفیاء» یکى از کتاب هاى معتبر اهل سنت در زمینه حدیث، رجال، و تاریخ اسلام است که توسط احمد بن عبدالله بن احمد ابو نعیم اصفهانى (336ـ430هـ) تالیف شده است. او که به شدت در عقاید اشعرى تعصب و پافشارى داشت، بسیارى از عقاید خود را در این کتاب و سایر کتاب هایش منعکس کرده است. ابن کثیر مى گوید این کتاب نشانه دانش گسترده ابونعیم و فروانى اساتید او است و اینکه او قدرت فراوانى در تخریج احادیث نبوى با همه راه هاى ممکن داشته است. ابونعیم در این کتاب بسیارى از احادیث مربوط به فضائل اهل بیت پیامبر(ص) را آورده است. او تعابیر بسیار ارزشمندى براى على بن ابى طالب(ع) به کار برده است؛ مثل «سید قوم، محب مشهود، محبوب معبود، باب مدینه العلم و العلوم، سرآمد مخاطب هاى الهى، استنباط کننده اشارات ربانى، پرچم هدایت یافتگان، نور اطاعت کنندگان از اوامر الهى، سرپرست تقوا پیشگان، و امام عادلان. البته ابو نعیم نه فقط در ذیل شرح حال امام على(ع) بلکه در سایر بخش هاى کتاب نیز به مناسبت هاى گوناگون چنین مطالبى را نقل کرده است. از این رو هم مورد انتقاد برخى از علماى متعصب اهل سنت مثل ابن جوزى واقع شده و هم مورد توجه و احتجاج علماى برجسته شیعه قرار گرفته است.
پاسخ تفصیلی:
کتاب «حلیه الاولیاء و طبقات الاصفیاء» یکى از کتاب هاى معتبر اهل سنت در زمینه حدیث، رجال، و تاریخ اسلام است که توسط احمد بن عبدالله بن احمد ابو نعیم اصفهانى (336ـ430هـ) تالیف شده است. او که به شدت در عقاید اشعرى تعصب و پافشارى داشت، بسیارى از عقاید خود را در این کتاب و سایر کتاب هایش منعکس کرده است. ابن کثیر مى گوید این کتاب نشانه دانش گسترده ابونعیم و فروانى اساتید او است و اینکه او قدرت فراوانى در تخریج احادیث نبوى با همه راه هاى ممکن داشته است.
فضائل اهل بیت:
ابونعیم در این کتاب بسیارى از احادیث مربوط به فضائل اهل بیت پیامبر(صلى الله علیه وآله) را آورده است. به ویژه تعابیر بسیار ارزشمندى براى على بن ابى طالب(علیه السلام) به کار برده که کمتر کسى از علماى اهل سنت با اعتبار و شهرت ابونعیم اصفهانى چنین تعبیرهایى را به کار گرفته است. از این رو هم مورد انتقاد برخى از علماى متعصب اهل سنت مثل ابن جوزى واقع شده و هم مورد توجه و احتجاج علماى برجسته شیعه قرار گرفته است. و به عنوان منبعى حائز اهمیت در مناظره ها و احتجاجات اعتقادى میان این دو فرقه مهم اسلامى تلقى شده است.
ابونعیم کتاب خود را به ترتیب زیر تنظیم کرده است:
ابونعیم در ابتدا تاریخ خلفاى اربعه را ذکر کرده و مهم ترین وقایع مربوط به آنها را به صورت اجمالى آورده است. وى تعابیر بسیار بلندى مثل «سید قوم، محب مشهود، محبوب معبود، باب مدینه العلم و العلوم، سرآمد مخاطب هاى الهى، استنباط کننده اشارات ربانى، پرچم هدایت یافتگان، نور اطاعت کنندگان از اوامر الهى، سرپرست تقوا پیشگان، و امام عادلان براى امیر مومنان(علیه السلام)» نقل کرده است. سپس مهم ترین وقایع مربوط به فضائل و جایگاه ایشان نزد نبى اکرم(صلى الله علیه وآله) مثل اعطاى پرچم اسلام به دست محبوب خدا و رسول او در جنگ خیبر؛ که برخى از مورخان مهم اهل سنت از نقل آن سر باز زده اند را یاد آور شده است. البته ابو نعیم نه فقط در ذیل شرح حال امام على(علیه السلام) بلکه در سایر بخش هاى کتاب نیز به مناسبت هاى گوناگون چنین مطالبى را نقل کرده است.
سپس هر یک از صحابه رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) به ترتیب حروف الفبایى، یا سال ولادت یا وفات ذکر کرده و پس از آن به شرح حال تابعین و تابعین آنان و پس از آن به کسانى که از آنها حدیث نقل کرده و در سلسله سند روایت ها و احادیث نبوى قرار گرفته اند پرداخته است. او حتى در ذیل بسیارى دیگر از اصحاب پیامبر(صلى الله علیه وآله) و راویان احادیث نبوى به ذکر فضائل على(علیه السلام) و فرزندان معصوم آن حضرت پرداخته است. به همین دلیل برخى از متعصبان اهل سنت او را مرتد و مایل به مذهب شیعه دانسته و مطالب کتاب هاى او را بى اعتبار تلقى کرده اند. اما با این همه، کتاب هاى او به ویژه همین کتاب (حلیه الاولیاء)، از مهم ترین منابع صحابه شناسى و رجال دانشمندانى چون ابن اثیر، ابن عساکر، ذهبى، و ابن حجر عسقلانى به شمار مى رود. به دلیل اینکه ابونعیم اصفهانى این کتاب را در موضوع طبقات عارفان و صوفیه تدوین کرده است، این امر بر گروهى از متعصبان گران آمده که چرا خلفاى چهارگانه و بسیارى از صحابه متشرّع پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) را در ردیف صوفیه قرار داده است؛ البته علماى اسلام به این اشکال پاسخ داده و آن را ابطال کرده اند؛ زیرا اصول معنوى عرفا از احادیثى نشات مى گیرد که اصحاب از محضر پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل کرده اند.
تلخیص های کتاب حلیة الاولیاء:
این کتاب توسط على بن ابى بکر هیثمى (م807ق) نویسنده کتاب معروف «مجمع الزوائد» تلخیص و بازنویسى شده است که فقط احادیث مسند (یعنى داراى سند) را نقل کرده و سایر احادیث را حذف نموده است.
همچنین عثمان ابن مرزوق قریشى (م564ق) آنرا تلخیص نموده و خلاصه آن را با نام «صفوه الصفوه» تدوین کرده است.
همچنین در دوران معاصر رساله ها و پایان نامه هاى متعددى درباره این کتاب از جهت هاى گوناگون مثل: حدیث، رجال، و تاریخ، در دانشگاه هاى مختلف ممالک اسلامى مثل مصر و عربستانى تدوین شده است.
این کتاب بارها در کشورهاى اسلامى مثل مصر، لبنان و هند به چاپ رسیده است.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.