نقش متکلمان معاصر شیعه با محوریت مدرسه «نجف» و «قم»
حجتالاسلام والمسلمین محمدصفر جبرئیلی؛ دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، (ms1346@yahoo.com).
مقدمه
معاصر در لغت بهمعنای همدوره، همزمان و همعهد است.(1) باوجود دیدگاههای گوناگون درباره نقطه آغاز تاریخ معاصر مانند ظهور صفویه، ظهور قاجار، جنگهای ایران و روس و نهضت مشروطه، این نوشتار ظهور قاجار(1210ق) را مبدأ این دوره میداند.(2) این دوره که مقارن با دوره «تجدید و احیاء» در کلام شیعی است، با توجه به جو غالب و مسلط برفضای فکری - فرهنگی جامعه، تعامل و ترابط با جهان اهلسنت و جهان غرب، چاپ و نشر نشریات مرتب و ادواری، تأسیس انجمنها، تشکلها و سازمانهای نظامیافته، مراکز و مؤسسات متعدد آموزشی و پژوهشی بامحوریت شخصیتهای مهم و تأثیرگذار حوزوی و گاه دانشگاهی، ارتقای علمی و تحصیلی مخاطبان عام و خاص و مهمتر از همه تشکیل حکومت اسلامی - شیعی مبتنی بر ولایتفقیه (جمهوری اسلامی) در ایران با استناد به مبانی کلامی و اعتقادی، این نقش بهویژه برای عالمان اهلفکر و اندیشه پررنگتر و مسئولیتآفرینتر شد.(3)
الف) جریانهای کلامی
متکلمان معاصر شیعی از نظر روشی در سه جریان قابل تقسیماند:(4)
1. عقلگرایی فلسفی
پیروان این جریان فکری، ابزارهای لازم برای انجام وظایف خود را از فلسفه وام میگیرند و با مبنای صحیح فلسفی به بررسی و تبیین گزارههای کلامی میپردازند. مهمترین مؤلفههای این روش محوریت یقین منطقی، استوارساختن نظریات بر بدیهیات منطقی، بهرهگیری از قواعد و زبان و ادبیات فلسفی است، برهمیناساس، در آثار و تألیفات کلامی قبل از ورود به مباحث اعتقادی مبانی، قواعد و مقدمات فلسفی را طرح میکنند، شاخص این جریان را میتوان علامه سیدمحمدحسین طباطبایی و برخی از شاگردانش مانند استادشهیدمرتضی مطهری دانست.
2. عقلگرایی غیر فلسفی
پیروان این روش فکری، باوجود هماهنگی با روش قبلی در انجام وظیفه کلامی خود به فلسفه و آراء فیلسوفان اهتمام ندارند و نسبت به آن بیتفاوتند. بیشتر متکلمان معاصر در مدارس نجف، جبلعامل و قم در این جریان جای میگیرند. نمونه بارز آن در مدرسه قم، استاد جعفر سبحانی و در مدرسه نجف آیتالله شهیدسیدمحمدباقر صدر است.
3. نصگرایی (تفکیکی)
طرح مباحث اعتقادی و معرفتی بهشیوهای خاص توأم با نقد مباحث و مبانی فلسفه اعم از سینوی و صدرایی و جذب و تربیت شاگردان فراوانی توسط آیتالله میرزامهدی اصفهانی در طی سالهای 1340-1365ق در خراسان سرآغاز جریانی شد(5) كه توسط شاگردان نامدارش چون شیخ مجتبی قزوینی (1346ش)، میرزاجواد تهرانی (1368ش)، شیخ حسینعلی مروارید (1383ش)، شیخ محمود تولائی حلبی (1376ش) قدرت گرفت و سپس توسط شاگردان شیخ مجتبی بهخصوص استاد محمدرضا حكیمی و سیدجعفر سیّدان ترویج و گسترش یافت. از این جریان فکری با عناوین «مكتب تفكیک»،(6) «مكتب معارفی خراسان» و «مكتب معارفی اهلبیت(علیهم السلام)» یاد میشود.(7) مهمترین اهداف آن جداسازی فلسفه، عرفان و وحی، برترشمردن راه وحی و بینیازشمردن آن از تعقل بشری،(8) اهتمام تعقلی به فهم خالص معارف وحیانی بهدور از تأویل و مزج با افكار نحلهها و اجتناب از تفسیر بهرأی.(9) برخورد انتقادی و اجتهادی با مطالب فلسفی، پیروی از روش علمی اندیشیدن مستقل در معارف است.(10)
ب. ایجاد تحول در علم کلام
تحول بهمعنای تولید معرفت دینی ناظر به نیازهای روز و همگام با آن است که در چهار عرصه فردی، اجتماعی، نظام حکومتی و نظام بینالملل به انجام میرسد. تحول در علم کلام یعنی حضور فعال این دانش در حیات بشری و ارائه طرح و ایده برای حل مسائل و مشکلات فکری، اجتماعی و سیاسی. کلام شیعه در طی ادوار و مراحل مختلف و برخورداری از نقاط عطف و علیرغم کاستیها و آسیبها درچند مرحله از جمله در دوران معاصر درپی عوامل بیرونی و درونی تحول یافت.(11)
تحول در هرعلمی و از جمله علم کلام را میتوان در چند محور نشان داد.
1. تحول در روشهای کلامی
در دوران معاصر ضمن صحهگذاشتن بر سه روش کلی نصگرایی، عقلگرایی و فلسفی،(12) روش عقلگرایی براساس آموزههای اهلبیت مورد تأکید همه جریانهای کلامی قرار گرفت، متکلمان معاصر، عقلانیت را ضروری زندگی بشر میدانند که باید با الهام از قرآن و تعالیم پیامبر اکرم و اهلبیت(علیهم السلام) بدان جهت داد و آن را تکمیل و بالنده کرد.(13) باوجود این اتفاق و اشتراک، تفاوت مهم روشی بین آنها در دو مدرسه خراسان و مدرسه قم وجود دارد. مدرسه خراسان بیشتر به عقل فطری و تذکار انبیاء اعتقاد دارند و خداوند را مغفول بشرمیداند که باید به آن تنبه و تنبیه داد،(14) اما مدرسه قم به عقل برهانی فلسفی گرایش دارد که باید برای اثبات خداوند استدلال و دلیل آورد.
2. تحول در متون کلامی
باوجود تلاش متکلمان پیشین در تدوین متون مناسب، اما برخی از آسیبها و کاستیها از جمله بیتوجهی به چند امر مهم یعنی محوریت مخاطب، اصل تدریج در آموزش، گزارش و بررسی تاریخچه علم و مباحث نوپیدا، ضرورت تدوین متون مناسب و امروزی را دوچندان کرده است. برهمیناساس، متکلمان دغدغهمند یا مراکز و موسسات روزآمد به تأمین این نیاز اجتماعی اقدام کردند. درنتیجه در دوران معاصر، متون آموزشی متنوعی برای سطوح مختلف نگاشته شد.(15) شیعه در اسلام، علامه طباطبایی؛ عقائدالإمامیة، محمدرضا المظفر؛ بیانالفرقان (5ج)، آیتالله شیخ مجتبی قزوینی؛ الاهیات علی هدیالکتاب والسنة والعقل (4ج) و منشور عقاید امامیه، استادجعفر سبحانی؛ آموزش عقاید و معارف قرآن، آیتالله مصباح یزدی؛ المحاضرات و عقاید استدلالی، استادعلی ربانی گلپایگانی، کلام اسلامی، محمد سعیدیمهر؛ عقاید و معارف (6ج) تألیف محققان حوزوی در دفتر تدوین متون حوزه علمیه قم، اندیشه اسلامی نگارش اساتید و محققان حوزوی و دانشگاهی در دفتر نهاد رهبری در دانشگاهها از مهمترین آنهاست.
نگارش موسوعهها از گذشتههای دور با رویکرد حدیث و اخبار رواج داشته است،(16) اما طرح مباحث تخصصی علمی و موضوعی در حوزه معارف مربوط به دوران معاصر است که در دهههای اخیر مواردی به انجام رسیده است. دانشنامه کلام اسلامی (تاکنون دو جلد)، زیرنظر آیتالله سبحانی، دایرةالمعارف علوم عقلی، مؤسسه امامخمینی، و موسوعه عقاید اسلامی (5ج) در پژوهشگاه قرآن و حدیث، از مهمترین آنهاست.
3. تحول درمدیریت علم کلام
درپی تحول انجامگرفته در اداره حوزه علمیه نجف(17) و قم، نگاه مسئولان حوزه به مدیریت علوم حوزوی از جمله کلام نیز تحول یافت. درحوزه علمیه قم بهعنوان مرکز فکری نظام اسلامی، این تحول بیشتر نمایان شد. ابتدا این درس در شمار دروس جنبی جای گرفت و تدریس آن به شخصیتهای طراز واگذار شد. در مرحله بعد «مرکز تخصصی کلام اسلامی»(18) تأسیس شد و در ادامه «نشریه تخصصی کلام اسلامی»(19) انتشار یافت. درپی آن، مراکز متعدد تخصصی در حوزه کلام و عقاید تأسیس شد.(20) در مرحله بعدی، با تربیت نیروی متخصص، مراکز پژوهشی راهاندازی شد و نشریههای تخصصی متنوعی انتشار یافت.(21) امروزه دروسی باعنوان «خارج علم کلام» در دو حوزه قم و مشهد برگزار میشود.(22)
4. تحول در مسائل کلامی (مباحث جدید علم کلام)
هرچند اصطلاح کلام جدید بهطور رسمی در کشور ایران برای اولینبار توسط استادشهیدمرتضی مطهری مطرح شد،(23) اما طرح مباحث جدید در آثار متکلمان معاصر نسبتاً رایج بود.(24) تبیین و تأکید بر توحیدمحوری، تفکیک و تبیین مراتب توحید،(25) فلسفه خاتمیت،(26) فلسفه شرور و راز تفاوتها،(27) نظریه فطرت،(28) اثبات اصول عقاید از طریق نظریه احتمال،(29) تجمیع قرائن و شواهد برای اثبات نبوت،(30) نگاه تاریخی به علم کلام و آموزههای کلامی،(31) اسلامیسازی علوم انسانی «علم دینی»،(32) الهیات إجتماعی،(33) طرح فلسفههای مضاف،(34) ضرورت تشکیل حکومت اسلامی،(35) اثبات ولایت فقیه(36) و... از جمله مهمترین مسائلی است که در این دوران فعلیتیافته و با جدیت مطرح و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
5. تحول در تولید نظریه
یکم. تلاش برای ایجاد تمدن نوین اسلامی
تمدن اسلامی چند دوره یا مرحله را پشت سرگذاشته است.(37) دوره تأسیس و تشکیل مقارن با دو قرن اول و دوم هجری توانست بر اثر آموزههای اسلام و عواملدرونی بهرشد قابلتوجهی دستیابد و در مواجهه با تمدن جوامع غیراسلامی ضمن گرفتن مزایای آن تمدنها،(38) خود را کاملتر کرده با قدرت تأثیرگذاری بر آن تمدنها(39) در قرن چهارم و پنجم به اوج و شکوفایی برسد؛ اما از قرن هفتم به مرور طی عواملی تنزل کرد.(40) با وجود این فراز و فرودها، امروزه درپی پیروزی انقلاب اسلامی ایران و شرایط پیشآمده درجهان اسلام با بازگشت به اسلام ناب و فهم و درک درست از توحید و پایبندی عقیدتی و عملی به آن، ایمان و اتکای به خدا، پرهیز از تفرقه، صبر و ایستادگی، یکپارچگی، اتحاد و انسجام کشورهای اسلامی، ارتقای فرهنگ بینش و معرفت فکری و عوامل متعدد دیگری میتواند به بازتولید «تمدن نوین اسلامی» همت گمارد.(41) عالمان متفکر و روشنفکر دینی معاصر که بهدنبال تجدید تفکر دینی و تمدن اسلامی بودند، انحطاط جوامع اسلامی را معلول چند عامل میدانستند:(42)رواج برداشتهای انحرافی از اسلام؛ دورشدن مسلمانان از آموزههای اسلام اولیه؛ ایجاد بدعتها و ترویج خرافات در دین؛ عدمتناسب اسلام با مقتضیات عصر؛ جهل و غفلت عمیق مسلمانان؛ اختلافات و منازعات فرقهای.
آنان برای احیای دین بهمعنای پیراستن آن از خرافات، تحریفات و آلایشها و شاخ و برگهای زائد و رسیدن به هدف عالی تشکیل تمدن نوین اسلامی، به بیان راهحل و راهکارهایی پرداختند که از جمله آنها عبارتاند از:(43) عصریکردن معارف دینی بهمعنای ارائه تفسیری روزآمد از اسلام و قرآن؛ اجتناب از سوءتفسیر اسلام و قرآن؛ تأکید بر دینداری خردورزانه و نه تعبدی صرف؛ اصلاح تفکر دینی و درپی آن اصلاح اخلاق، عادات و سیاست؛ توجه به فلسفه اجتماعی احکام و قواعد اسلام؛ اتحاد مسلمانان و پایاندادن به اختلافات فرقهای و مذهبی.(44) نتیجه راهکارها و راهحلها (1-5) این است که اسلام هرگز مانع ترقی و پیشرفت جوامع مسلمان نیست. گذشته از این نظریه «تلازم تدین و تمدن» یک گام بهپیشنهاده و به طرح این اندیشه پرداختند که رسیدن به ترقی در جامعه اسلامی تنها از مسیر مذهب ممکن است.(45)
تفاوت اساسی این مقطع تاریخی در کشورهای اسلامی از جمله ایران با دوره گذشته (عصر مشروطه و قبل از 1320ش) تغییر الگوی فکری است. در این مقطع، احیای اسلام و تفکر اسلامی برگرفته از اندیشههای دینی و مذهبی - نه علمی و غربی - است و این نتیجه تلاشها و واکنش جدی مدافعان و حافظان تمامیت دین در مقابل سکولاریسم و پیشروی ایدئولوژیهای عرفی - لیبرالی و تجاوز بیگانگان غربی است.(46) تفاوت دیگر، تغییر بحث از عقبماندگی و نوسازی و مدرنیزاسیون، به زوال و انحطاط و تشخیص علل مشکلات و بحرانها، پیروینکردن از ارزشهای فرهنگی اسلامی و راهحل آن هم بازگشت واقعی به اسلام - نه پیروی صرف از غرب - برای رستگاری و نجات جامعه اسلامی خواهد بود.(47)
دوم. طرح، تبیین و تأسیس مبانی و الگوهای علوم انسانی اسلامی
ایده احیای تفکر، علم و اندیشه اسلامی از دو قرن پیش توسط سیدجمالالدین اسدآبادی (1314ق)، محمد عبده (1323ق)، اقبال لاهوری (1357ق) و ابوالعلاء مودودی (1979م) مطرح شده بود و با گذشت زمان و ارتباط و تعامل بیشتر متفکران مسلمان با جهان غرب و و قوف به کاستیهای جدی فرهنگ و تمدن اروپا در عین اذعان به توانمندیها و پیشرفتهای آنان ضرورت بحث اسلامیسازی معرفت «إسلامیة المعرفة»، «التوجیه الإسلامی للعلوم» و رویکرد اسلامی به علم توسط برخی متفکران مسلمان از جمله سیدمحمدنقیب العطاس (1933م مالزی)، اسماعیل الفاروقی (1921م فلسطین - 1986م) طه جابر العلوانی (1935م عراق) با تشکیل «المعهد العالمی للفکر الإسلامی» و نگارش تألیفات متعدد مطرح شد.(48) این امر با کمی تأخیر و البته با دغدغهای بیشتر و تلاشی فراخورتر میان متفکران و متکلمان شیعه از جمله سیدمحمدحسین طباطبایی با ارائه «نظریه اعتباریات»(49) سیدمحمدباقر صدر درآثاری همچون الاسلام یقودالحیاة، المدرسةالقرآنیة و...(50) علامه محمدتقی جعفری در طرح نظریه «حیات معقول»(51) و امروزه درپی مبانی فکری انقلاب اسلامی باعنوان «علم دینی» و «علوم انسانی اسلامی» در بیان و بنان حضرات آیات عظام عبدالله جوادی آملی،(52) محمدتقی مصباح یزدی،(53) دکتر مهدی گلشنی(54) و چهرههای جوانتری از حوزه و دانشگاه در حال انجام و پیگیری است.(55)
6. ابداع و نوآوری در علوم و دانشهای اسلامی
طرح مباحثنو در عرصههای جدید حیات اجتماعی انسان بادغدغه کلامی و محوریت فقه و روش فقاهتی مبتنی بر منابع اصیل قرآن و سنت و پایبندی بر تراث پیشینیان مانند فقه حکومت، فقه اقتصاد، فقه تربیت، فقه اداره، فقه فرهنگ، فقه فناوریهای نوین، فقه نظامها و...،(56) نظریهپردازی در مباحث مختلف از جمله «حکومت مبتنی بر و لایتفقیه» امامخمینی،(57) «اعتباریات» علامه طباطبایی «منطقة الفراغ» شهیدسیدمحمدباقر صدر و تئوریزهکردن «مردمسالاری دینی» آیةالله سیدعلی خامنهای(58) از جمله مهمترین دستاوردهای متکلمان و متفکران معاصر است.
واژه تازهیاب «فلسفه مضاف» امروزه بیشتر اثباتاً و گاه نفیاً مورد استقبال قرارگرفته و در دهه اخیر درباره تعریف، کارکرد و وظایف آن، مقالات و سخنان فراوانی علیرغم اختلافها و تفاوتها نوشته و گفته شده است.(59) طرفداران و بنیانگذاران این واژه (بیشتر در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی) با تقسیم آن در دوقسم «مضاف به امور»و «مضاف به علوم»(60) آن را دانش فرانگر عقلانی میدانند که در مقام داوری - نه بازیگری - متعلق خودش را مشرفانه مطالعه میکند(61) یا در فلسفههای مضاف به علوم آن را از دانشهای درجه دومی میدانند که به پرسشهای بیرونی علوم (چیستی، موضوع، روش و...) میپردازد.(62) امروزه با همین تعریف و تقسیم مجموعهای از فلسفههای مضاف در علوم و امور عرضه شده(63) و همایشها و نشستهایی باعنوان فلسفه اصولفقه، فلسفه عرفان، فلسفه کلام برگزار گردیده است.
ج. اقدامات متکلمان معاصر
اقدامات متکلمان معاصر را میتوان در چند حوزه ارائه کرد:
1. حوزه دانش کلام
یکم. تبیین و تدوین تفکر نظاممند با محوریت قرآن
قرآن کریم بهعنوان اولین و اصلیترین منبع تفکر دینی،(64) همیشه موردتوجه متکلمان اسلامی و شیعی بوده است. در دوره معاصر تحتتأثیر عواملی از جمله وجود آیات فراوان بیانگر معارف اعتقادی با دلایل و حجتهای کافی،(65) ضرورت مراجعه مستقیم به نصوص قرآن و روایات، نهضت بازگشت به قرآن، خردهگیری و اشکال جریانهای بیرونی و درونی در بیتوجهی کلام و متکلمان شیعی به قرآن و نصوص روایی، محوریت قرآن بهصورت جدیتر و مستقل بیشازپیش مورد عنایت و توجه قرار گرفت.
یک. تدریس تفسیر قرآن
آیتالله سیدابوالقاسم خویی در مدرسه نجف به تدریس تفسیر قرآن پرداخت که البته به جهاتی استمرار نیافت، علامه طباطبایی علیرغم تسلط، اشراف و توانمندی در تدریس فقه و اصول در سطح عالی بهدلیل فقدان درس تفسیر، دروس فقه و اصول را تعطیل کرد و به تدریس تفسیر قرآن همت گماشت،(66) در خراسان میرزامهدی اصفهانی و شاگردانش از جمله آقاجواد تهرانی، محمدباقر ملکی میانجی و امروز سیدجعفر سیدان به تفسیر معارف قرآن پرداختند.(67) با این اقدام تفسیر قرآن نیز در شمار دروس رسمی حوزه علمیه قم قرار گرفت، امروزه، علاوه بر درس تفسیر روزانه آیتالله جوادی آملی و بحث هفتگی و ماه مبارک آیتالله جعفر سبحانی،(68) فضلای نسل بعدی و جوانتر هم به تدریس تفسیر اشتغال دارند.
دو. نگارش تفاسیر
نگارش تفسیرهای متعددی از قرآن کریم باتوجه بهنیاز و ادبیات روز از دیگر آثار، دغدغه قرآن محوری متکلمان بود؛ المیزان فی تفسیرالقرآن (20جلد)، علامه طباطبایی؛ بیانالفرقان (5ج)، شیخ مجتبی قزوینی؛ منشور جاوید (14جلد)، مفاهیمالقرآن (10جلد)، جعفر سبحانی؛ معارف قرآن (5جلد)، محمدتقی مصباحیزدی، پیام قرآن «تفسیر موضوعی» (10جلد)، ناصر مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر موضوعی (19ج)، عبدالله جوادی آملی، العقائدالاسلامیة محمد محمدی ریشهری و همکاران از جمله این آثار است. درهمیندوره تفسیر موضوعی درباره مسائل و مباحث اعتقادی بهگونهای مستقل موردتوجه متکلمانی همچون آیتالله سبحانی، جوادی، مکارم و دیگران قرار گرفت. شهیدسیدمحمدباقر صدر درحوزه نجف آغازگر تفسیر موضوعی با محوریت سنن الهی در قرآن کریم است.
سه. ارائه هندسه نظاممند مباحث کلامی با محوریت قرآن کریم
علامه طباطبایی (1360ش) در پایان مقدمه المیزان، معارف قرآنی را در ششجهت دستهبندی کرده است: معارف مربوط به اسماء و صفات خداوند؛ معارف مربوط به افعال خداوند، مانند: خلق، امر، اراده، مشیت، هدایت، ضلالت، قضا و قدر، جبر و اختیار؛ معارف مربوط به واسطههای فیض بین انسان و خدای متعال مانند: لوح، قلم، عرش، کرسی، بیتالمعمور، آسمان و زمین، ملائکه، شیاطین و جن و...؛ معارف مربوط به انسان در زندگی قبل از دنیا؛ معارف مربوط به انسان در زندگی دنیا؛ مانند: پیدایش نوع، خودشناسی، نبوت، رسالت، و حی، الهام و کتاب؛ معارف مربوط به انسان بعد از دنیا مانند: عالم برزخ و معاد.(69) استاد محمدتقی مصباحیزدی تقسیمبندی دیگری به این صورت ارائه داده است: خداشناسی: شناخت خدا، توحید، صفات و افعال الهی؛ جهانشناسی: زمین، آسمان، ستارگان، عرش، کرسی، فرشتگان، جن و شیطان؛ انسانشناسی: آفرینش و مراحل زندگی و و یژگیهای روحی و جسمی انسان؛ راه و راهنماشناسی: وحی، نبوت و امامت، شرایع و کتابهای آسمانی.(70) نتیجه این اقدامات عرضه معارف کلامی به نصوص وحیانی، کشف و اصطیاد معارف الهی از آنها و ارجاع مستقیم و متعدد به کتابوسنت است.
چهار. تأکید بر محوریت توحید در اصول تفکر و اندیشه
از نگاه قرآن کریم توحید پایهایترین اصل اعتقادی اسلام است و ریشه دیگرمعارف اعتقادی و ارزشی اسلام بهشمار میرود.(71) آیات قرآن در تفصیل معارف الهی متکی به یک حقیقت است «یگانگی و توحید خداوند متعال»، حقیقتی که اصل همه این معارف الهی و حقائق نظری است و تمام اینها فروع آنند.(72) از نگاه قرآن و اسلام، ریشه اندیشه بشری باید «توحیدی» باشد. آموزههای اخلاقی، تربیتی و دستورالعملهای روزانه یکپارچه توحید است. اگر درخت توحید شکوفا شد و از آفات و آسیبها بهدور ماند، میوههای متنوع آن برای همیشه بدونمحدودیت زمانی و فصلی میآید «تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا»(73) و این اندیشه و عقیده هم در زندگی عملی و هم در حیات فکری و اندیشهای انسان کارساز و نقشآفرین است.(74)
توحید نه صرفاً یک نظریه فلسفی و ذهنی، بلکه نظریهای زیربنایی در مورد انسان و جهان است. دکترین اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و پربار از مفاهیم انقلابی و سازنده و ناظر به ابعاد گوناگون زندگی اجتماعی و تاریخی انسان است.(75) توحید مثل روحی است در کالبد تمام مقررات اسلامی مثل هوای رقیق و لطیفی است که در تمام اجزای ساختمان و پیکرهای که نامش اسلام و دین است وجود دارد. هیچحکمی از احکام اسلام را نمیتوان پیدا کرد که رنگ و نشانی از توحید در آن نباشد.(76) این نگاه جامع به توحید، برگرفته از محوریت قرآن در تفکر و اندیشه بشر است.(77) بههمینسبب، متکلمان شیعه، افزونبر تکنگاریهای گوناگون در موضوع توحید، در آثار کلامی خود نیز به تفصیل از آن بحث کردهاند.
دوم. ارائه اندیشه سیاسی اسلام (کلام سیاسی)
بهرهمندی اسلام از حکومت دینی و حتی تلازم یا عینیت آن دو، از مباحث جدی کلام سیاسی است که از گذشتههای دور موردتوجه عالمان و حاکمان شیعی بوده است. در دوران معاصر، مبارزه با استعمار غربی و در رأس آن انگلیس، بیداری جهان اسلام و تشکیل نهضت اصلاح و احیای تفکر دینی و مبارزه با استبداد حکومتی در دولت قاجار و پهلوی موجب شد تا عالمان دینی به اعلان موضع بپردازند. هرچند سیدجمالالدین اسدآبادی (1314ق) آغازگر است، اما محمدحسین نائینی (1355ق)، در تنبیهالامة و تنزیهالملة(78) آن را تبیین کرد. حمایت علمی با صدور فتوا و بیانیه و حمایت عملی با ورود بهعرصه مبارزه توسط شخصیتهای علمی و تأثیرگذار در حمایت از نهضت مشروطه، جنبشهای دینی و بهطور خاص انقلاب اسلامی زمینهساز طرح بهتر و بیشتر آن شد. درپی تحقق نظام اسلامی مبتنی بر باورها و عقاید اصیل شیعی در پرتو رهبری حکیم عالیمقام و فقیه و متکلم مجاهد امامخمینی و تشکیل حکومت شیعی مبتنی بر فقه و فقاهت و ولایت فقیهان(79) کلام سیاسی باهدف تبیین مبانی کلامی فقه سیاسی و حکومتی در اداره جامعه(80) بیشازپیش موردتوجه متفکران و اندیشمندان قرار گرفت. حضرات آقایان شهیدسیدمحمدباقر صدر الاسلام یقودالحیاة، حسینعلی منتظری ولایتفقیه و حکومت اسلامی، مصباح یزدی نظریه سیاسی اسلام، جوادی آملی ولایت فقیه، محمد مؤمن الولایةالالهیةالاسلامیة (ج3) و آثار فراوان دیگری توسط دیگران تدوین و تدریس شد.
سوم. تأسیس الهیات اجتماعی
معرفی روزآمد از اسلام، ارائه تعریفی کارکردگرایانه از دین، تصویر صحیحی از اسلام واقعی، تبیین و معرفی ابعاد اجتماعی اسلام، توجه به فلسفه اجتماعی احکام و قوانین اسلام و عصریکردن معارف دین با ارائه تفسیر روزآمد و همخوان با علوم طبیعی و کشفیات جدید از اسلام و قرآن که از آن به «الهیات اجتماعی» یاد میشود، جزو مهمترین دغدغهها و اهداف عالمان مدرسه قم و نجف بود که درپی آن آثار متعددی به ظهور و بروز رسید. نمونههایی از آن را میتوان در ابعاد اجتماعی اسلام، علامه طباطبایی، مقدمهای بر جهانبینی، اسلام و نیازهای زمان استاد مطهری و تألیفات متعدد آیتالله عبدالله جوادی آملی با عناوین نیاز بشر به دین، قلمرو دین و انتظار بشر از دین، دغدغه به فعلیت نرسیده شهیدسیدمحمدباقر صدر در ارائه «اجتماعیات اسلام» ملاحظه کرد.
2. در حوزه دین و مذهب
جنگهای صلیبی، ورود عالمان و متفکران غربی بهعنوان رایزن فرهنگی یا مبلغ تبشیری به جهان اسلام بهویژه ایران و عراق، زمینهساز آشنایی آنها با اسلام و مکتب تشیع و البته طرح و ایراد اتهاماتی به دین و مذهب شد که متأسفانه در مواردی تأثر برخی مسلمانان مدعی روشنفکری و حتی انفعال و ضعف بعضی از مجامع دینی و مذهبی را درپیداشت؛ ازاینرو، انجام وظیفه مرزبانی و ضرورت رصد هجمههای انحرافی و آشنایی با نیازهای مخاطبان موجب شد تا عالمان و متکلمان این دوره در نجف، اصفهان، تهران و قم با بیداری و درایت در علم و عمل با تشکیل مؤسسات و جمعیتها و تألیف آثار و رسالههایی، به تبیین رابطه اسلام و تمدن و نقد و بررسی شبهات مخالفان در حوزههای الحاد و مادیگری، نقدهای مسیحیان علیه اسلام و نقدهای اهلسنت و وهابیت علیه تشیع بپردازند.
یکم. مبارزه با الحاد و مادیگرایی
ایجاد فضای آزاد سیاسی و فکری دهه 1320 تا 1330ش، پس از فضای خفقان زمان رضاخان (1306-1320ش) زمینهساز رشد و ظهور و بروز جریانهای فکری متعدد و گاه متضاد و در مواردی ضددین و مذهب شد(81) که نمونه بارز آن جریان الحاد و مادیگرایی مارکسیسم بود. نیروهای دینی و مذهبی بهطور عام و چهرههای علمی مدرسه قم، مشهد و تهران بهطور خاص در مبارزهای جدی با این حرکت انحرافی توانستند علاوهبر بیان واقعیت آن در مراکز علمی - دانشگاهی، ریشههای آن را در جامعه فکری - فرهنگی آن روز بزدایند. علامه طباطبایی با اصول فلسفه و روش رئالیسم،(82) شهیدمرتضی مطهری با علل گرایش به مادیگری، آیتالله ناصر مکارم شیرازی با فیلسوفنماها و آیتالله جعفر سبحانی با اصول دیالکتیک در خط مقدم این جبهه قرار داشتند.(83)
دوم. نقد مسیحیت و پاسخگویی به شبهات برخی مسیحیان علیه اسلام
آثاری مانند الهدی الی دینالمصطفی، المدرسةالسیارة محمدجواد بلاغی(1352ق) انیسالاعلام، محمدصادق فخرالاسلام، قوامعالاوهام و مواهبالرضویة سیدمحمد عصار تهرانی (1356ق) و راه سعادت میرزا ابوالحسن شعرانی از تألیفات متعددی است که در نقد مسیحیت تبشیری در نجف و تهران به ظهور رسید.(84)
سوم. جریان باطل و گمراه بهائیت و قادیانیه
تلاش استعمار بهویژه انگلیس برای تضعیف اسلام و مسلمانان و سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» آنها موجب راهاندازی جریانهای انحرافی در داخل مسلمانان شد که در شبه قاره هند «قادیانیه» و در ایران «بابیه» و سپس «بهائیت» مطرح شد. این دو جریان که با اندیشه اصیل اسلامی «خاتمیت پیامبر اسلام» در تضاد آشکار بود، با مخالفت شدید مسلمانان در جهان اسلام مواجه شد و عالمان شیعه نسبت به هر دو جریان موضع گرفتند. محمدجواد بلاغی (1352ق)، مصابیحالهدی را در نقد قادیانیه و نصائحالهدی را در نقد بابیان و بهائیان نوشت. سیدمحمد عصار ذیل لإزغام و ازغامالشیطان را در رد بابیه و بهائیه نگاشت. شیخ محمد محلاتی در کتاب گفتار خوش یارقلی، آیتالله جواد تهرانی در بهائی چه میگوید؟ و شیخ احمد شاهرودی خراسانی (1350ق) در حقالمبین به نقد و بررسی فرقه ضاله بهائیت پرداختند.
چهارم. پاسخگویی به شبهات اهلسنت
با وجود تلاش عالمان مصلح و احیاگر همچون سیدجمال، عبده، کواکبی و شرفالدین و دیگران در تحقق و حدت و اتحاد مسلمانان و همراهی و همدلی عالمان اسلامی از مذاهب مختلف، متأسفانه اقدام خواسته و ناخواسته برخی در طرح مباحث اختلافی مشکلآفرین بود، طرح شبهه و اتهام اصالتنداشتن شیعه و تفکر شیعی از سوی برخی نویسندگان متعصب یا کماطلاع اهلسنت معاصر،(85) موجب شد عالمان شیعه به بیان زوایای مختلف اصالت تفکر شیعی بپردازند و با تألیف و تدوین آثاری چون، اصلالشیعة و اصولها، محمدحسین کاشفالغطاء (1373ق)، تأسیسالشیعة لعلومالاسلام سیدحسن صدر (1354ق)، تاریخالشیعة محمدحسین المظفر (1383ق)، الذریعة الی تصانیفالشیعة آقابزرگ طهرانی (1390ق) و شیعه در اسلام علامه طباطبایی بهخوبی از انجام این وظیفه برآیند.
پنجم. نقد التقاطیون مذهبی و متأثر از وهابیت
حمایت دستگاه سلطنت رضاخان در مبارزه با نهاد دین، مذهب و متولیان آن با عنوان مبارزه با خرافات و عواملبیرونی و درونی دیگر موجب طرح شبهات و پرسشهایی در نقد مبانی، اصول، آداب و سنن شیعی توسط افرادی مانند شریعت سنگلجی (1323ش)، سید احمد کسروی (1324ش)، علیاکبر حکمیزاده (1366ش)، یوسف شعار (1351ش)، حیدرعلی قلمداران (1368ش) و سیدابوالفضل برقعی (1372ش)(86) شد، متکلمان و حکمای مدرسه تهران، قم و مشهد با ارائه پاسخهای جدی در خنثیکردن اهداف دشمن و از بینبردن ابهامات نامبرده و زدودن غبار از چهره مذهب میان مردم تلاش جدی کردند. حضرات آیات محمدعلی شاهآبادی، شیخ مجتبی قزوینی، سیدابوالحسن رفیعی قزوینی و سیداحمد زنجانی با نگارش کتابهایی درباره «رجعت» به نقد «اسلام و رجعت» تقریر مباحث شریعت سنگلجی به قلم عبدالوهاب فرید پرداختند.(87) آیتالله خمینی کشفالاسرار را در نقد اسرار هزارساله حکمیزاده، و استادجعفر سبحانی راز بزرگ رسالت را در پاسخ بیستوسه سال علی دشتی و تفسیر صحیح آیات مشکله را در نقد کتاب یوسف شعار نوشتند. استاد شهید مطهری با نگارش مسئله حجاب و حقوق زن در نقد دیدگاه برخی روشنفکران در این جهت قدمهای جدی برداشت. در سالهای اخیر نیز آیتالله جوادی آملی، آیتالله جعفر سبحانی و استاد علی ربانی گلپایگانی و فضلای جوانتر(88) در نقد آرای برخی روشنفکران آثار متعددی نگاشتهاند.
ششم. معرفی تشیع به جهان غرب
بنابر اظهارنظر مستشرقان، اطلاعات علمی آنان از اسلام و شناخت مذاهب اسلامی و از جمله تشیع محدود به مطالعه کتب و آثار دانشمندان اهلسنت و ارتباط با آنها بود؛(89) بههمیندلیل، عالمان نامدار شیعه در دو مدرسه نجف و قم به راهاندازی مراکز اسلامی و ارسال و اعزام نماینده به کشورهای اروپایی و آمریکایی اقدام کردند.(90) علامه طباطبایی با تشکیل جلسات مباحثه، مناظره، مکاتبه و تألیف آثار با دانشمندان غربی، زمینه آشنایی آنها با تشیع را فراهم آوردند،(91) بهگونهای که امروز شیعه بهعنوان محور بسیار مهم در منطقه و جهان شناخته شده و نمیتوان تشیع را در معادلات جدی دنیای امروز نادیده گرفت و این توسعه گرایش و رویکرد مردم کشورهای مختلف و استقبال به مکتب اهلبیت مدیون تلاشهای جمهوری اسلامی ایران است.(92)
هفتم. تقریب بین مذاهب اسلامی
هدف «تقریب» این نیست که شیعه، سنی یا سنی، شیعه بشود یا آن دو در هم ذوب شوند، بلکه هدف این است که این دو گروه با هم آشنا شوند تا مشترکات خود را حفظ کنند و در مسائل اختلافی به بحث آرام بپردازند و از هر نوع تنش و جدال بیهوده بپرهیزند. در دوران معاصر، این مهم به همّت آیتالله بروجردی و مشارکت و همراهی برخی عالمان دانشگاه الازهر حدود سال 1325ش در مصر آغاز شد(93) که انتشار کتابهای شیعی، برپایی کرسی فقه و عقاید شیعی در الازهر، صدور فتوای ماندگار شیخ محمود شلتوت مبنی بر جواز تقلید از مذهب جعفری برای مسلمانان(94) و جلوگیری از انتشار کتابهای اختلافی و تفرقهانداز از جمله توفیقات این تلاش است.(95)
3. حوزه آموزش و پژوهش
یکم. تشکیل و تأسیس مراکز و مؤسسات علمی
ضرورت کار جمعی، برنامهریزیشده و تربیت نیروهای متخصص، روزآمد و کارآمد و تهیه و تدوین متون مناسب موجب شد افراد و شخصیتها به تشکیل و تأسیس مراکز و مؤسساتی اقدام نمایند که میتوان از اتحادیه مسلمین حاج شیخ سراج انصاری (1340ق) کانون نشر حقایق دینی محمدتقی شریعتی و مراکز تخصصی علمی پژوهشی مانند دارالتبلیغ اسلامی، مؤسسه امام صادق(علیه السلام)، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امامخمینی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی، مؤسسه دارالاعلام لمدرسة اهلالبیت، دانشگاه و پژوهشگاه قرآن و حدیث، بنیاد فرهنگی امامت و مراکز تخصصی آموزشی مانند کلام اسلامی، شیعهشناسی، کلام اهلبیت، امامت، مهدویت و دانشگاههای چون مفید، علوم اسلامی رضوی، امام صادق، شهید مطهری، اصولالدین و قرآن و حدیث نام برد.
دوم. نشریات علمی تخصصی
ضرورت نشر و تبلیغ معارف دین و پاسخگویی به شبهات و اشکالات مخالفان و معاندان و البته تبیین مسائل علمی و پژوهشی در عرصه دین و دینپژوهی موجب شد تا چهرههای حوزوی و غیرحوزوی مرتبط با این حوزه به عرضه نشریات علمی روی بیاورند. طبق گزارش معاونت پژوهشی حوزه علمیه قم(96) و معاونت پژوهش و فناوری وزارت علوم بیشترین تعداد نشریات منتشرشده با 59 نشریه مربوط به حوزه کلام و معارف عقلی است با احتساب هفده نشریه در ادیان و مذاهب و هفت نشریه مهدویتپژوهی و چند نشریه مربوط به کلیات شمارش نشریات حوزه علوم عقلی بسیار فراتر خواهد بود. مهمترین آنها که توسط حوزویان عرضه میشود عبارتانداز: مکتب اسلام، آیتالله مکارم و سبحانی، مکتب تشیع والهادی، دارالتبلیغ اسلامی، نور علم، جامعه مدرسین، کلام اسلامی، (مرکز تخصصی کلام اسلامی)، قبسات، کتاب نقد، (پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی)، علومالحدیث، علوم حدیث، (دانشگاه و پژوهشگاه قرآن و حدیث)، معرفت، معرفت فلسفی و معرفت کلامی (مؤسسه آموزشی و پژوهشی امامخمینی)، حوزه، پاسدار اسلام، نقد و نظر، پژوهشهای قرآنی، (دفتر تبلیغات اسلامی)، بیّنات، (مؤسسه امام رضا(علیه السلام))، تحقیقات کلامی، (انجمن کلام اسلامی)، امامتپژوهی (بنیاد فرهنگی امامت) سراج منیر و سلفیپژوهی (دارالاعلام لمدرسة اهلالبیت(علیهم السلام))، سفینه و... .
سوم. إحیای تراث
رواج صنعت چاپ، امکان دسترسی به نسخ خطی، ضرورت آشنایی با تحقیقات و آراء و اندیشههای گذشتگان و عوامل دیگر بیانگر ضرورت إحیای تراث بود. این مهم در زمان زعامت آیتالله بروجردی با چاپ الخلاف شیخ طوسی و جامعالرواة اردبیلی و آثار دیگر رواج نسبی یافت. چاپ جدید و منقح و محقق الکافی و بحارالانوار (در صد و ده جلد) بدان شتاب بخشید. تلاش عالمان و محققان حوزه نجف بامحوریت آقابزرگ تهرانی، محمدرضا مظفر و دیگران، فضلای جوان حوزه قم و همکاری موفق آنها با دانشگاه فردوسی مشهد در برگزاری کنگره هزاره شیخ طوسی و چاپ برخی از آثار شیخ از جمله إختیار معرفةالرجال این مهم به فعلیت بیشتری رسید. بعد از انقلاب اسلامی در مؤسسات حوزوی از جمله مؤسسه نشر اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، مؤسسه امام صادق(علیه السلام)، مرکز احیای آثار اسلامی وابسته به پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی (دفتر تبلیغات اسلامی)، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی و مؤسسة آلالبیت(علیهم السلام) سرعت بیشتری گرفت که میتوان از کنگره شیخ مفید، شیخ انصاری، محقق اردبیلی، ملاصدرا، خوانساریها، نراقیها، شیخ بهایی، شهیدین، علامه بلاغی، شرفالدین، آخوند خراسانی و عبدالجلیل قزوینی رازی نامبرد، در کنار قدردانی از مقام علمی و بررسی آرا و اندیشه آنها، تمام آثار و تألیفات، گاه منتشر نشده، آنان نیز بهطرز زیبا و مناسبی بهعنوان مجموعه آثار چاپ و منتشر شد. عالمان و متفکران مدرسه نجف نیز کنار تدوین و تألیف متون مناسب برای پرکردن خلأهای موجود اقدام به احیا و انتشار آثار قدما کرده و با تحقیق، تصحیح و مقدمه تحلیلی و توصیفی به نشر کتب گذشتگان پرداختند که میتوان از چاپ و نشر برخی آثار شیخ مفید، شیخ طوسی و شیخ طوسی، ملاصدرا، توسط هبةالدین شهرستانی، بحرالعلوم و بهطورخاص محمدرضا مظفر در منتدیالنشر یاد کرد.
چهارم. نشر الکترونیکی
در کنار مراکز، دفاتر و بیوت علما و مراجع که به نشر الکترونیکی آثار و تألیفات شخص یا اشخاص خاص اقدام کردهاند. «مرکز تحقیقات کامپیوتری نور» بهعنوان مرکزی معتبر و برخوردار از امکانات مادی و معنوی، معجمهای متعددی در رشتههای علمی مختلف مانند کلام اسلامی، حکمت اسلامی، حدیث، رجال، تفسیر، فقه جامع اهلبیت(علیهم السلام)، سیره اهلالبیت(علیهم السلام)، که تمام آثار در هر موضوع - شیعه و سنی، جدید و قدیم - را دربردارد، عرضهکرده و در اختیار دانشپژوهان حوزه دین گذاشته است.
نتیجهگیری
علم کلام بهعنوان علمی اثباتی و دفاعی، تحتتأثیر شرایط و مقتضیات زمان و مکان و برخورداری از نقاط عطف و شخصیتها در عرصههای مختلف علمی و عملی (سیاسی و اجتماعی) با هدف ذکرشده (إثبات و دفاع) به طرح مباحث و مسائل پرداخته است. تنوع شرایط و مقتضیات و تکثر حوادث و جریانات بهویژه در دوران معاصر موجب موضعگیریهای متفاوت و متنوع متکلمان شیعی شده است. آنچه قابل ردیابی و رصد است، پایایی و پویایی کلی این علم در ادوار مختلف و نقشآفرینی متکلمان شیعی در ابعاد و عرصههای متنوع است. دوره معاصر کلام شیعی که مقارن با دوره «تجدید و احیاء» است. متکلمان با بهرهگیری از روش «ترکیبی» عقل و نقل و برخورداری اکثر آنها از ویژگیهایی مانند جامعیت، آشنایی با نیازهای جامعه و اجتماع، برخورداری از اندیشه سیاسی و آشنایی و یا تخصص در تفکر فلسفی اسلام و غرب درپرتو فضای ایجادشده معطوف به انقلاب اسلامی به ایفای نقش پرداختند. برهمیناساس، مهمترین نقش آنها تأثیر در اندیشههای فلسفی، سیاسی و اجتماعی با محوریت قرآن و سنت و جریان کلام اسلامی - شیعی در امتداد اجتماع بشری است. درهمینراستا، با ایجاد تحول موردی اقدامات نسبی فراخور برای رسیدن به کلام مطلوب، قدمهایی برداشته شده است؛ هرچند فاصله هنوز کم نیست.(97)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.