منهاج السنة النبویة

معرفی کتاب «منهاج السنه النبویه»

 کتاب «منهاج السنه النبویه» از مهم ترین منابع سلفیّون و وهابیون در عقاید به شمار مى رود و توسط ابوالعباس احمد بن عبد الحلیم بن تیمیه حرّانى (661-728 ق) نوشته شده است. همان گونه که خودش در مقدمه کتاب اظهار کرده، آن را به عنوان ردّیه و ابطالى بر کتاب «منهاج الکرامه فى معرفه الامامه» تالیف علامه حلى (648-726) نوشته است. نام اصلى کتاب عبارت است از «منهاج السنه النبویه فى الرد على الشیعه القدریه». او که حنبلى مذهب (در فقه) و حشْویه مسلک (در عقاید) بود، عقاید خود را به بزرگان متقدم اشاعره نسبت داده است. او در این کتاب و سایر آثار خود بر ضد شیعه و اهل بیت پیامبر(علیهم السلام) سخن گفته و به عقاید شیعه تاخته است. ابن تیمیه معتقد است: نویسندگان صحاح سته - مثل بخاری که کتابش سرقت ادبی است - مهم ترین شخصیت هاى تاریخ اسلام هستند و حتى ائمه شیعه هم باید از آنها پیروى کنند!!! اما با این همه تاکید و اهمیت دادن به نویسندگان صحاح، وى احادیث صحیحى را که آنان درباره امامت دوازده نور پاک نقل کرده اند به هیچ وجه نمى پذیرد!

معرفی إبن اثیر جَزَرى

ابن اثیر جَزَرى که بود؟

وى ابوالحسن على بن محمد بن محمد بن عبدالکریم شیبانى جزرى مشهور به عزالدّین، ابن اثیر (555-630) مورّخ، محدّث، و ادیب مشهور اهل سنت است که دو کتاب مهم «الکامل فى التاریخ» و «اُسْد الغابه» از تالیفات او مى باشد. او در نزدیکى موصل به دنیا آمده و در حلب سوریه (شام) وفات یافته است، براى کسب و تحصیل علم و حدیث به مناطق زیادى مثل شام، موصل، و بغداد سفر کرده و از محضر اساتید احادیث فراوانى را بهره برد؛ او همچنین به حلب و قدس نیز مسافرت کرد. نقل است که به هنگام مسافرت به حلب، یاقوت حموى تاریخ نویس مشهور اهل سنت به او وصیت کرد تا نوشته هایش را به بغداد برده و به محل وقف مخصوص بسپارد تا در امان بوده و اهل علم استفاده نمایند. اما «قطفى» در کتاب «انباه الرواه» خود در ذیل ترجمه احوال یاقوت مى نویسد که ابن اثیر این وصیت یاقوت را نادیده گرفت و با تصرّف در آنها (که در محتواى نوشته ها دست برد) آنها را در میان گروه هایى پخش کرد تا از آن بهره ببرند. اگر این گفته قطفى درست باشد، اتّهام صریحى بر تدیّن و امانت دارى ابن اثیر به شمار مى رود که ارزش مطالب و نقل اقوال او در آثارش را نیز مخدوش و بى اعتبار مى گرداند. ابن اثیر از لحاظ سیاسى با حکّام عصر خویش هماهنگ و همراه بود و به خلفاى عباسى تمایل داشت. و از این رو به شدت با شیعیان و تشیع سرِ ستیز داشت.
 

معرفی مسلم نیشابورى

مسلم نیشابوری که بود؟

ابوالحسین مسلم بن حجّاج قُشیرى نیشابورى (206 - 261 ق) نویسنده یکى از شش کتاب حدیثى معتبر اهل سنت یعنى صحاح ستّه، در زمینه تاریخ صدر اسلام، تفسیرقرآن، فقه، و عقاید است. کتاب او به «صحیح مسلم» معروف است. وى در نیشابور دیده به جهان گشود و در همانجا رشد یافته و سپس براى کسب دانش به شهرهاى مختلفى از مناطق اسلامىِ مهم زمان خود (قرن سوم هجرى) یعنى حجاز، عراق، شام و مصر سفر کرد. او در این مسافرت‌ها از اساتید زیادى مانند احمد بن حنبل و اسحاق بن راهویه بهره بُرد. او شاگرد بخارى و ملازم وى بود و همچنین از مشایخ او بهره برده بود.

 

معرفی بیهقى

بیهقی که بود؟

ابوبکر احمد بن حسین بن على بیهقى (384-458 ق) یکى از علماى برجسته مذهب شافعى و از محدّثان معتبر اهل سنت به شمار مى رود که کتاب‌های مهمى را تالیف کرده است و از جایگاه بلند و بالایى نزد علماى اهل سنت برخوردار است. بیهقى در نیشابور متولد شده و در بیهق (سبزوار کنونى) رشد یافته است. او در حدیث شاگرد ابوالحسن «محمد بن حسین علوى» (م 410 ق) و ابوعبدالله حافظ محمد بن عبدالله معروف به «حاکم نیشابورى» بود و در فقه نیز شاگرد ابوالفتح «ناصر بن محمد العمرى المروزى» بود. او براى کسب دانش و شناخت حدیث و فقه مسافرت‌های فراوانى به بغداد، مکه و کوفه و... کرده است، که در این مسافرت‌ها از اساتید و مشایخ بزرگ حدیث اهل سنت بهره برده و به ضبط حدیث پرداخته است. تا حدّى که می‌ گویند او بیش از یک‌ صد شیخ (استاد) در حدیث داشت. او در نیشابور وفات یافت و با انتقال جنازه اش به بیهق در آنجا مدفون گشت.

معرفی فخر رازى

فخر رازی که بود؟

محمد بن عمر عبدالله فخرالدین الرازى (544 ـ 606 ق) یکى از دانشمندان بزرگ اهل سنت است که در رى متولّد شده و به همین جهت او را رازى نامیده اند. سپس به خراسان قدیم مسافرت کرده و در خوارزم سکونت یافت. او در همه علوم عقلى مثل کلام و فلسفه و علوم نقلى مثل اصول فقه، تفسیر و فقه زبردست بود، به گونه اى که در خوارزم و هرات به «شیخ الاسلام» معروف گشته بود و جایگاه بلندى در میان خوارزمشاهیان داشت.  وى در عقاید و علم کلام تابع ابوالحسن اشعرى بوده و اندیشه هاى جبرگرایانه را در کتاب‌هایش تقریر و تبیین کرده است. در فروع دین (احکام شرعى) نیز پیرو شافعى و ابوحنیفه بوده است. فخر رازی در شبهه پراکنى بر ضدّ عقاید شیعه و مسائل فلسفى معروف بوده و به «امام المشکّکین» لقب یافته است. و البته جهت اصلى این لقب، شک هاى بى اساس او در مسائل فلسفى و کلامى مى باشد که در کتاب‌های فلسفى و کلامى خود ابراز داشته است؛ خواجه نصیرالدین طوسى بسیارى از شبهات و اشکالات او را در «شرح الاشارات و التّنبیهات» و «تلخیص المحصّل» پاسخ داده و رد کرده است. اما فخر رازى به طور کامل با عقاید شیعه مخالف نبوده بلکه به دلیل تبعیت او از ابوالحسین بصرى معتزلى ـ که به شیعه نزدیک بود ـ برخى از عقاید شیعه را پذیرفته و همچنین شرحى بر نهج البلاغه نوشته است.
 

معرفی ابن حجر عسقلانى

ابن حجر عسقلانی که بود؟

وى یکى از علماى بزرگ حدیث و فقه شافعى و تاریخ نگار بزرگ و معتبر اهل سنت به شمار مى رود. اهل سنت از او به عنوان «حافظ» و «شیخ الاسلام» در حدیث یاد مى کنند. او در ردیف پنج نفر اوّل حافظان بزرگ حدیث نبوی و تاریخ اسلام قرار دارد. نام او «على بن محمد عسقلانى» مى باشد که به «ابن حَجَر» لقب و شهرت یافته است. وى در قاهره به دنیا آمده در دوازده سالگى که در مکه بود کلّ قرآن را حفظ کرد. سپس به تعلیم و حفظ حدیث، فقه و تاریخ پرداخت. او خطیب مساجد جامع مهم مصر و قاضى القضاه آن دیار بود و به کار کتابدارى نیز مى پرداخت.

او در عقاید، گرایش اشعرى داشته و سلفى مسلک بود و درفقه به روش فقه شافعى فتوا می داد و در هر ماه به طور متوسط سیصد فتوا صادر مى کرد؛ از این رو، به زیاد فتوادادن (کثیر الافتاء) شهرت یافته است. گفته اند که به دلیل زیادى افتاء، فتواهاى اشتباه صادر کرده است. «ابن حجر» نظرات ویژه اى درباره تشیّع دارد؛ او مى گوید تشیّع بدعت است و حدیث راوی شیعه پذیرفته نیست، زیرا که بدعت، کفر به شمار مى رود. او علاوه بر شیعه، دشمن سر سخت حنفیان نیز بوده است. همچنین نظرات ویژه اى درباره عدالت مطلق صحابه دارد.

معرفی ابن تیمیه

ابن تیمیه که بود؟

ابوالعباس تقى الدین احمد بن عبدالحلیم بن عبدالسلام حرانى دمشقى حنبلى ابن تیمیه (661-728 ق)، در حرّان به دنیا آمد و پدرش او را به دمشق برد و در همانجا رشد و شهرت یافت. او یکى از جنجال آفرین ترین شخصیت هاى دینى اهل سنت به شمار مى رود، او به سبب یک فتواى نادرست، به مصر تبعید شده و زندانى گشت و پس از آزادى به اسکندریه رفته و سپس به دمشق بازگشت. در دمشق نیز به دلیل مطالب نادرستى که اشاعه مى کرد، چندین بار بازداشت شد و در نهایت امر نیز در زندان در گذشت. بدون اینکه فلسفه و کلام را نزد اساتید معروف و برجسته حکمت آموخته باشد، در مسائل این دو دانش نیز از جمله متحجران دوران گشته بود و همه مطالب و نظرات بزرگان حکمت را نقد و ابطال کرده است! او در یارى و استحکام بخشیدن مذهب سلفیه بسیار تلاش کرد و سرآمد سلفیان و وهابیون کج فهم گشت و بسیارى از عقاید نادرست و بدعت‌ها را بر ضد شیعه امامی و اثنى عشرى رواج داد. کتاب هاى گمراه کننده او از مهم ترین منابع وهابیون امروزى براى مخالفت و کینه توزى با شیعیان و عقاید الهى و پاک آنان مى باشد. ابن تیمیه داراى نظرات عجیب و غریبى در مسائل مختلف اسلامى بود که هیچ سابقه اى در تاریخ اسلام حتی در میان اهل سنت نداشت و اگر هم سابقه داشته است، از جمله نظرات مردود و نادرست تلقى شده بود؛ به طورى که برخى از دانشمندان اهل سنت نیز از چنین بدعت هایى در تعجب مانده اند.

معرفی ذهبى

ذهبی که بود؟

شمس الدین ابو عبدالله محمد بن احمد ذهبی (673-748 ق) از برجسته ترین علماى رجالى و از مشهورترین مورّخان نیمه قرن هشتم هجرى است که در دمشق متولد شد و در آنجا رشد یافت و همانجا وفات کرد. او نویسنده ده ها کتاب تاریخى و رجالى مى باشد. شغل پدر او طلاکارى و طلافروشى بود؛ لذا به او «ذهبى» یا «ابن الذهبى» لقب داده اند. او بسیارى از منابع قرون اولیه اسلام را در دسترس داشته و بر اساس آنها به تالیف کتاب‌های خود پرداخته است در حالیکه بسیارى از آن منابع اهل سنت و شیعه هم اکنون از میان رفته اند. اهمیت او در حدیث‌شناسی از این جهت است که به دلیل احاطه داشتن کامل بر آثار گذشتگان، توضیحات و نکات بسیار سودمندى را در شرح احادیث و سند آنها نوشته که همه کتاب‌های پیشین فاقد آن نکات بوده است. او براى نوشتن کتاب‌های خود از منابع رجال و حدیث علمای شیعه نیز بهره‌های فراوانى برده است. ویژگى دیگر او در زمینه علم رجال این است که نوشتن شرح حال رجال حدیث را به طبقه، گروه، فرقه یا مذهب ویژه اى اختصاص نداده است. بلکه همه کسانى را که از صدر اسلام در طبقات نقل حدیث قرار گرفته و به نوعى در علم حدیث دخیل بوده اند به ترتیب سال‌ها و قرن‌های متوالى تا زمان خودش نوشته است. ذهبى پیرو ابن تیمیه بوده و گرایش سلفى داشت و از اهل ظاهر و حدیث به شمار مى رود. از این جهت، گرایش ضدّ شیعى بسیار قوى داشته است؛ بنابراین، مطالب او بر ضد شیعه که در کتاب‌هایش به وفور یافت مى شود.
 

معرفی بخارى

بخاری که بود؟

محمد بن اسماعیل بن ابراهیم بن مغیره ابوعبدالله الجعفى البخارى (194-256 ق) از معروف ترین و مهم ترین شخصیت هاى اهل سنت است که یکى از منابع ششگانه معتبر حدیثى آنان، یعنى «الصحیح الجامع» یا «صحیح بخارى» را تالیف نموده است.  او در بخارا تولد و رشد یافت و براى کسب دانش و تکمیل اطلاعات علمى به نقاط مختلف جهان اسلام مسافرت کرد. او از لحاظ اعتقادى از کرابیسى و عبدالله بن سعید بن کلاب پیروى مى کرد که در واقع مى توان گفت گرایش اشعرى داشت؛ زیرا ابن کلاب سر منشاء اندیشه هاى ابوالحسن اشعرى بود. این در حالى است که بزرگان اهل سنت مثل ذهبى، و ابن حجر عسقلانى آن دو نفر را شخصى ملعون دانسته و مورد طعن و کنایه قرار داده اند. او با توجه به تبعیت از سیاست‌های متوکّل عباسى، به مخالفت با معتزله، جهمیّه، اهل راى (قیاس و اجتهاد) از حنفیه، و شیعیان برخاست. اما على رغم مخالفتش با جهمیه، در مسئله مهم اعتقادى مثل خلق قرآن، سخن کرابیسى را پذیرفت که مطابق نظرات جهمیه و مخالف نظرات اهل سنت بود.

صحیح بخارى مهمترین منبع دینی اهل سنت بعد کتاب خدا به شمار می آید. بخارى مهم ترین کتاب خود و اهل سنت را بر پایه مطالب و نوشته هاى «على بن مدینى» نوشته است؛ به طورى که با تطمیع فرزند کوچک مدینى به صورت مخفیانه نوشته هاى او را به دست آورده و نسخه بردارى کرد و سپس به خراسان برگشته و کتاب خود را بر اساس آن نسخه تنظیم کرد. مدینى هم با اطلاع یافتن از این ماجرا دچار بیمارى (سکته) شد و درگذشت. بر خلاف اهمیت والاى «بخارى» و کتاب صحیح بخارى، منتقدان زیادى از میان اهل سنت به بررسى منتقدانه آثار او پرداخته اند. به طورى که عبدالرحمن بن ابى حاتم رازى (240-327 ق) کتابى با عنوان «بیان خطا ابى عبدالله محمد بن اسماعیل البخارى فى تاریخه» نگاشته است، ذهبى نیز بخارى را به عنوان متوهّم درباره رجال شام معرفى کرده، دار قطنى کتاب «الالزامات و التتبع» را در ردّ نظرات وى نوشته است، و خطیب بغدادى کتاب «موضح الاوهام» را تالیف نموده است، حتى عده اى او را به تدلیس در سند و متن حدیث متهم ساخته اند. بعضی از مهم ترین منتقدان بخارى عبارتند از: ابن ابى حاتم رازى، دار قطنى، حاکم نیشابورى، خطیب بغدادى، دمیاطى، ابو الرشید، ابن حجر عسقلانى، زین الدین عراقى و ابو زرعه عراقى.

 

معرفی امام شافعى

امام شافعی که بود؟

ابوعبدالله محمد بن ادریس شافعى (150 - 204 ق) که موسس یکى از چهار مکتب فقهى اهل سنت یعنى «فقه شافعى» مى باشد، یکى از مهم ترین شخصیت هاى فقهى و حدیثى اهل سنت به شمار مى رود. او در نزدیکى عسقلان به دنیا آمده و در سن دو سالگى به مکه منتقل شده است. او از کودکى در دامان اهل دانش پرورش یافته و ابتدا به یادگیرى تاریخ و ادبیات پرداخت و سپس به کسب دانش فقه مشغول شد. در سال 199 یا 200 قمرى به مصر رفته و با شهرت یافتن وى به سبب کتاب‌هایش، از سایر شهرهاى جهان اسلام براى بهره بردن از حلقه هاى درس وى به مصر عازم شدند. تمجیدها و توصیف هاى فراوانى از سوى بزرگان اهل سنت براى او صادر شده است و او از شان و مقام والایى نزد آنان برخوردار مى باشد؛ به گونه اى که بیشتر اهل سنت در طول تاریخ، از لحاظ فقهى پیرو شافعى بوده اند تا سایر ائمه فقه؛ زیرا مالک بن انس و احمد بن حنبل که هر کدام بنیانگذار فرقه و مکتبى فقهى هستند او را ستوده و از دیگران اعلم دانسته اند. وى همچنین همواره از خاندان پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) به نیکى یاد کرده و خود را جزء محبّین آنان مى دانست تا جائی که بخاطر محبت و طرفدارى از حرکت هاى حق طلبانه و اصلاح گرایانه آنان، مانند طرفدارى از قیام «زید شهید» به زندان افتاد.
 

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ رسولُ اللّه صلّى اللّه عليه و آله :

يا فاطِمَةُ! کُلُّ عَيْنٍ باکِيَهٌ يَوْمَ الْقيامَةِ اِلاّ عَيْنٌ بَکَتْ عَلى مُصابِ الْحُسَينِ فَاِنِّها ضاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ بِنَعيمِ الْجَنّةِ.

فاطمه جان !روز قيامت هر چشمى گريان است ؛ مگر چشمى که در مصيبت و عزاى حسين گريسته باشد، که آن چشم در قيامت خندان است و به نعمتهاى بهشتى مژده داده مى شود.

بحارالانوار، ج 44، ص 293