داستان «اصحاب القریه»

«اصحاب القریه» چه کسانی بودند و «قرآن» درباره آنها چه می گوید؟

«اصحاب القریه» مردم شهر انطاكيه بودند كه حضرت عیسی(ع) دو تن از یاران خود را برای هدایت شان به سوي آنها فرستاد. گروهي ايمان آوردند؛ ولي پادشاه، آنها را به زندان انداخت. حضرت عیسی(ع) «شمعون الصفا» را به آنجا فرستاد تا آنها را آزاد كند. او در ابتدا با درباریان و پادشاه طرح دوستي ريخت و سپس از وجود دو زنداني سؤال كرد و تقاضاي شنيدن ادعاي آنها را كرد. با موافقت پادشاه، آن دو نفر را حاضر ساختند و آنها ادعای خود مبنی بر هدایت مردم را بیان کردند و همانجا مريضي را شفا دادند و مرده اي را زنده كردند. پادشاه و بسیاری از مردم ایمان آوردند؛ ولی عده ای لجاجت كرده و ايمان نياوردند و دچار عذاب الهی شدند.

نگاهي به جايگاه «مصر» در طول تاريخ

«مصر» از چه جایگاهی در طول تاریخ برخوردار بوده است؟

خاستگاه تمدن بشرى، منطقه مشرق زمين و از جمله سرزمين مصر بوده است و پيامبران بزرگ الهى از اين منطقه برخاستند. مصر از كانون هاى مهم علم و دانش بشرى بود و در سال بيستم هجرت در عصر خليفه دوم به تصرف مسلمانان در آمد و مردمش با اشتياق اسلام را پذيرفتند. امام على(ع) نخست «محمّد بن ابى بكر» و سپس مالك اشتر را براى فرمانداري آنجا برگزيد كه توسط معاويه به شهادت رسيدند. امروز نیز اگر دست سياست بگذارد مصريان می توانند محور وحدت مذاهب اسلامى باشند، فتواى «شيخ شلتوت» در پيروى از فقه اماميّه مانند ديگر مذاهب اهل سنّت گواه اين مدعاست.

«یأجوج و مأجوج»

«یأجوج و مأجوج» چه کسانی بودند؟

قرآن «یأجوج و مأجوج» را دو قبيله وحشى دانسته كه مزاحمت شديدى براى ساكنان اطراف خود داشتند. علامه طباطبايى در «الميزان» آنها را گروه هاى جنگجو و غارتگري دانسته كه در دورترين نقطه شمال آسيا زندگى مي كردند. از سویی بر اساس دلايل تاريخي، ساکنان نواحى مغولستان، بر اثر كثرت جمعيت، به تدریج در شرق يا جنوب آنجا ساكن شدند. اين قبائل وحشى به امپراطورى روم، و بعدها به ممالك اسلامى هجوم آوردند. از اين رو يأجوج و مأجوج از همين قبائل بودند كه مردم قفقاز براي جلوگیری از آنها از كوروش كمك خواستند.

علت برخورداري «کفار» از زندگي مرفّه

چرا ملت هاي فاقد ايمان عموما زندگى مرفّه دارند و در مقابل مسلمانان با انواع دشواری های زندگی دست به گریبانند؟

اينكه عده‌اي ملت‌هاى فاقد ايمان را غرق در نعمت مي‌بينند، به خاطر اشتباه گرفتن «ثروت» با «خوشبختي» است. درست است كه اين ملت ها ثروتمند هستند اما خوشبخت نيستند. با ديدن دردهاى جانكاه آزار دهنده روح و جسم آنها، متوجه مي شويم كه بسيارى از آنها از بيچاره‌ترين مردم روى زمينند. وقتي كه با يك خاموشى برق، هزاران نفر از مردم يك شهر ثروتمند، غارتگر مي‌شوند خود دليل بر انحطاط اخلاقى يك ملّت و ناامنى شديد اجتماعى است؛ اما اين خاموشى در كشورهاى عقب‌مانده شرقى چنين مشكلاتي ايجاد نمي‌كند. پس در اين جوامع، نبايد «وجود ثروت» را با «خوشبختى» اشتباه گرفت.

نظر جامعه شناسان در مورد گرایش به «مذهب»

جامعه شناسان درباره اعتقاد جوامع بشري به «مذهب» چه نظري دارند؟

جامعه شناسان، امروزه معتقدند كه تمام جوامع بشرى بدون استثنا، داراى نوعى «مذهب» بوده اند. به اعتقاد «ساموئيل كينگ» جامعه شناس معروف غربي، تمام جوامع بشری دارای نوعی مذهب بوده اند و گزارش کسانی که قائلند برخی طوایف مذهب نداشته اند صحیح نمی باشد. دانشمندان بر این عقیده اند که همه جوامع بشری داری کیش و مذهب بوده اند. ويل دورانت نيز معتقد است که دین شامل همه افراد بشر می شود که از قديم ترين زمانها با تاريخ بشر همراه بوده است.

علت ديندار نبودن بعضي از ملت ها

چرا بعضي از كشورها و احزاب در دنياي امروز اعتقادي به «دين» ندارند؟

برخی معتقدند حتی اگر بپذيريم در گذشته، همواره بشر ديندار بوده است، لااقل اين معنا در دنياى امروز صحّت ندارد؛ زيرا احزاب كمونيستى اعتقادي به دين ندارند؛ در پاسخ بايد گفت: اولاً: همه مردمى كه در كشورهاى كمونيستى زندگى مى كنند، كمونيست نیستند؛ بلكه حكومت آنها كمونيستى است و معتقدين به مذاهب در اين كشورها فراوانند. ثانياً: رفتاری که آنها با بزرگان و اصول مکتب كمونيسم مى كنند، شبیه به رفتار دینداران نسبت به پيشوايان مذهبى و قوانين آن است. بنابراين آنها هم داراى نوعى مذهب و مکتب اند، منتها مذهبى براساس پرستش شخصيّتها!

اقوام قبل از تاریخ

منظور از اقوام قبل از تاریخ چه اقوامی می باشند؟

دوران زندگى بشر را به دو دوران تقسيم مى كنند: دورانى كه «خط» اختراع شده بود و انسان توانست نوشته هايى از خود به يادگار بگذارد و آن را «دوران تاريخ» مى نامند و دوران قبل از اختراع خط كه طبعاً نتوانست شرح زندگى خود را به صورت تاريخ مدوّن درآورد و آن را «دوران قبل از تاريخ» مى نامند. اسلاف ما انسان هاى «نئاندرتال» می باشند که ده ها هزار سال قبل در زمانى كه هنوز نه خط اختراع شده بوده و نه تاريخ بشر شکل گرفته بود می زیستند.

اعتقاد به «معاد» نزد اقوام قبل از تاریخ

آیا اقوام قبل از تاریخ اعتقادي به «معاد» داشته اند؟

دانشمندان می گویند: با توجه به آثار بجا مانده از انسان های اولیه یا همان «نئاندرتالها» آنها داراى مذهب بوده و به معاد اعتقاد داشتند ولی عقایدشان همراه با خرافات بود و علت آن هم اين بود كه قادر به تفكّر عميق نبودند و جهان پس از مرگ را به مقدار توانايى عقل خويش درك مى كردند؛ لذا اسلحه را با ميّت، وسائل منزل را با زنان و اسباب بازى را با كودكان دفن مي كردند؛ این امر بيانگر اين نكته است كه اعتقاد به عالم پس از مرگ، عقيده ای ريشه دار در ميان اقوام نخستين بوده است.

اعتقاد به «معاد» نزد مصریان قدیم

اعتقاد به «معاد» نزد مصریان قدیم چگونه بوده است؟

مردم مصر بر اين عقيده بودند كه روح مرده از قبر جدا شده و در محضر خداوند بزرگ «آزيريس» حاضر مى شود. آنها در كنار اموات، نامه اى مى گذاشتند كه در سفر به آن دنيا راهنماى آنها باشد و در آن نامه عباراتي براي امواتشان مي نوشتند كه شبيه نوعى تلقين بوده است كه امروز براى اموات معمول است و اشارات پرمعنايى است به پاكسازى زندگان از هرگونه آلودگى به گناه. مصريان بنا به گواهى تاريخشان، اعتقاد عميقى به حيات بعد از مرگ داشتند؛ ولي آن را با خرافات زيادى آميخته بودند.

اعتقاد به معاد نزد اقوام «بعد از تاریخ»

آیا در میان اقوام «بعد از تاریخ» آثار اعتقاد به معاد دیده می شود؟

در میان اقوام «بعد از تاریخ»، آثاری پيدا شده که نشانگر اعتقاد آنها به معاد و زندگی پس از مرگ است. آثار بجا مانده از بابلى ها اعتقاد آنها به زندگى پس از مرگ و معاد را نشان مي دهد. آنها اجساد مردگان خود را به همراه وسایل شخصی شان به خاك مى سپردند. سومريها با مردگانِ خود، مواد غذايى و ابزار و آلاتى را دفن مى كردند. زرتشتيان در فارس نيز مانند اقوام ديگر به زندگى بعد از مرگ اعتقاد داشتند و تعبيراتى درباره بهشت، دوزخ و پل صراط داشتند. چينيها، ژاپنى ها، يونانيان و ... هم ايمان به زندگى پس از مرگ داشتند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ السجّادُ عليه السّلام :

اِنّى لَمْ اَذْکُرْ مَصْرَعَ بَنى فاطِمَةَ اِلاّ خَنَقَتْنى لِذلِکَ عَبْرَةٌ.

من هرگز شهادتِ فرزندان فاطمه عليها السّلام را به ياد نياوردم ، مگر آنکه بخاطر آن ، چشمانم اشکبار گشت .

بحارالانوار، ج 46، ص 109