پاسخ اجمالی:
دوران زندگى بشر را به دو دوران تقسيم مى كنند: دورانى كه «خط» اختراع شده بود و انسان توانست نوشته هايى از خود به يادگار بگذارد و آن را «دوران تاريخ» مى نامند و دوران قبل از اختراع خط كه طبعاً نتوانست شرح زندگى خود را به صورت تاريخ مدوّن درآورد و آن را «دوران قبل از تاريخ» مى نامند. اسلاف ما انسان هاى «نئاندرتال» می باشند که ده ها هزار سال قبل در زمانى كه هنوز نه خط اختراع شده بوده و نه تاريخ بشر شکل گرفته بود می زیستند.
پاسخ تفصیلی:
مى دانيم دوران زندگى بشر را به دو دوران تقسيم مى كنند: دورانى كه خط اختراع شده بود و انسان توانست نوشته هايى از خود به يادگار بگذارد و آن را دوران تاريخ مى نامند و دوران قبل از اختراع خط كه طبعاً نتوانست شرح زندگى خود را به صورت تاريخ مدوّن درآورد و آن را دوران قبل از تاريخ مى نامند. ولى عدم اختراع خط در آن زمان هرگز دليل بر اين نيست كه ما دسترسى به حالات آنها نداشته باشيم؛ چراكه آن قدر آثار از آن اقوام در زير زمين، در غارها و مانند آن به يادگار مانده كه مى تواند تا حدّ زيادى پرده از روى اسرار زندگى آنان بردارد.
هنوز دانشمندان با حفارى در نقاط مختلف جهان، خانه ها و شهرها و ابزارهاى مختلف زندگى اقوام قبل از تاريخ را جستجو مى كنند و بعد از پيدا كردن، دقيقاً روى آنها مطالعه كرده و تاريخ زندگى و تمدن آنان را بازنويسى مى كنند و از اين طريق، به عقائد مذهبى آنان نيز پى مى برند.
«ساموئيل كينگ» جامعه شناس معروف در كتاب خود مى نويسد: «اسلاف انسان امروزى (كه آثار آنان در حفريات پيدا شده) يعنى «نئاندرتالها» داراى مذهب بودند، به دليل اينكه مرده هاى خود را به وضع مخصوصى به خاك مى سپردند و ابزار كارشان را كه كنارشان مى نهادند و به اين طريق، عقيده خود را به وجود دنياى ديگر به ثبوت مى رساندند».(1) مى دانيم انسان هاى نئاندرتال مربوط به ده ها هزار سال قبل مى باشند، در زمانى كه هنوز نه خط اختراع شده بوده و نه تاريخ بشر آغاز گشته بود.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.