شرح و تفسیر: با این شرط من مدافع شما در قیامتم!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
پیام امام امیرالمؤمنین(ع) جلد 06
بخش پنجمبخش ششم

بعد از بیان ویژگى ها و اهمّیّت فوق العاده قرآن مجید در عبارت پیشین، این خطبه امام(علیه السلام) در این جا به بیان این حقیقت مى پردازد که هدف نهایى نزول قرآن، عمل کردن به آن بوده است; نه تنها تلاوت و قرائت ; مى فرماید: «عمل کنید، عمل کنید ; سپس به پایان رسانید، به پایان رسانید، اعتدال، اعتدال ; سپس شکیبایى، شکیبایى ; و پارسایى، پارسایى» (الْعَمَلَ الْعَمَلَ، ثُمَّ النِّهَایَةَ النِّهَایَةَ، وَالاِْسْتِقَامَةَ(1) الاِسْتِقَامَةَ، ثُمَّ الصَّبْرَ الصَّبْرَ، وَالْوَرَعَ الْوَرَعَ!).

این مراحل پنج گانه که امام(علیه السلام) در این گفتار کوتاه بیان فرموده است، در حقیقت عصاره برنامه سیر و سلوک الى الله و تکامل انسان مطرح شده است.

نخست، انسان باید به سراغ برنامه هاى عملى برود، سپس آن ها را نیمه کاره نگذارد و به انتها برساند و در ضمن، مراقب باشد که از راه راست منحرف نشود و بعد از آن در برابر هواى نفس و وسوسه هاى شیطان صبر و شکیبایى به خرج دهد و از این مرحله نیز فراتر برود; ورع و پارسایى در برابر شبهات نیز به کار بندد و به این ترتیب به سرمنزل مقصود برسد.

بعضى از شارحان نهج البلاغه گفته اند: در جمله هاى پنج گانه یاد شده دوّمى و چهارمى با ثم عطف شده و سوّمى و پنجمى با واو ; به دلیل این که رسیدن به نهایت مقصود بعد از عمل ممکن مى شود و از آن جا که استقامت و اعتدال، کیفیّت عمل است با «واو» عطف شده و چون صبر در برابر معصیت است و آن چه قبل از آن آمده درباره اطاعت است به «ثمّ» عطف شده و از آن جا که صبر و ورع همراه یکدیگرند با «واو» عطف شده است.(2)

البتّه تفسیرهاى دیگرى هم براى تعبیرات فوق ذکر شده یا ممکن است ذکر شود. در ادامه این سخن به هدف دار بودن برنامه هاى پنج گانه ذکر شده و نشانه وصول به این هدف اشاره کرده، مى فرماید: «براى شما پایان و مقصدى است ; خود را به آن برسانید و براى شما نشانه اى قرار داده شده; به وسیله آن راه را پیدا کنید و اسلام هدفى دارد به هدف آن برسید» («إِنَّ لَکُمْ نِهَایَةً فَانْتَهُوا إِلَى نِهَایَتِکُمْ»، وَ إِنَّ لَکُمْ عَلَماً فَاهْتَدُوا بِعَلَمِکُمْ، وَ إِنَّ لِلاِْسْلاَمِ غَایَةً فَانْتَهُوا إِلى غَایَتِهِ).

امام(علیه السلام) در این عبارت به نکته مهمى اشاره مى کند و آن هدفدار بودن زندگى انسان و همچنین هدفمند بودن برنامه هاى دینى است. خداوند ما را بیهوده نیافرید و برنامه هاى تشریعى الهى یقیناً مقصد مهمى را دنبال مى کند و آن، سعادت انسان در دنیا و آخرت است.

امام(علیه السلام) مى فرماید: بکوشید تا به این هدف نایل شوید. مبادا در میان راه غافل شوید و توقف کنید و به سر منزل مقصود نرسید ; چه این که نشانه هاى راه، روشن و برنامه ها حساب شده است.

منظور از «عَلَم» (نشانه) یا اشاره به وجود مبارک خود آن حضرت و انبیا و اولیا در هر عصر و زمان است که راه را به همگان نشان مى دهند و یا منظور، قرآن مجید و به تعبیرى دیگر کتاب و سنّت است و یا همه اینها.

و در پایان این قطعه به صورت یک نتیجه گیرى روشن مى فرماید: «با انجام دادن فرایضى که خدا بر شماست و وظایفى که براى شما تبیین کرده، حق او را ادا کنید که (اگر چنین کنید) من مدافع شما در روز قیامت خواهم بود!» (وَاخْرُجُوا(3) إِلَى اللهِ بِمَا افْتَرَضَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَقِّهِ، وَ بَیَّنَ لَکُمْ مِنْ وَظَائِفِهِ. أَنَا شَاهِدٌ لَکُمْ، وَ حَجِیجٌ(4)یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَنْکُمْ).

منظور از «شاهد» این است که امام(علیه السلام) در قیامت بر اعمال نیک و اداى حقوق الهى و استقامت آن ها در راه هدف و صبر و ورع و تقوا گواهى مى دهد و منظور از «حجیج» این است که در پاسخ سؤالاتى که فرشتگان الهى در دادگاه عدل خدا مطرح مى کنند من از طرف شما جوابگو خواهم بود!

این تعبیرات برگرفته از قرآن مجید است که مى فرماید: «(یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُنَاس بِإِمَامِهِمْ); روز قیامت هر گروهى را با امام و رهبرشان فرا مى خوانیم(5) و درباره پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در جاى دیگر مى خوانیم: «(وَجِئْنَا بِکَ شَهِیداً عَلَى هَؤُلاَءِ) ; در قیامت تو را گواه بر پیامبران قرار خواهیم داد».(6)

 

 

* * *


1. «الاستقامة» به معناى ملازم طریق مستقیم بودن و ثبات بر مسیر صحیح است و بعضى ارباب لغت آن را به معناى اعتدال تفسیر کرده اند که هر دو به یک معنا بازگشت مى کند و گاه به معناى استوار و پابرجا بودن نیز آمده است که در جمله مزبور هر دو احتمال وجود دارد و جمع میان این دو نیز مانعى ندارد.

2. شرح نهج البلاغه، علامه خویى، جلد 10، صفحه 204.

3. «اخرجوا» از ماده «خروج» به معناى بیرون رفتن است و از آن جا که اداى حق انسان را از زیربار مسئولیت خارج مى کند این واژه، هنگامى که با «مِنْ» متعدى شود به معناى اداى حق آمده است.

4. «حجیج» از ماده «حج» به معناى غلبه کردن آمده است و «حجیج» به کسى مى گویند که با دلیل و برهان برطرف مقابل غالب آید.

5. اسراء، آیه 71.

6. نحل، آیه 89.

بخش پنجمبخش ششم
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma