2. پایان نکبت بار حکومت بنى امیّه

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
پیام امام امیرالمؤمنین(ع) جلد 06
1. مسئولیت سنگین حاکمان و مردمخطبه 159 (1)

مى دانیم حکومت بنى امیّه بیش از هشتاد و چند سال طول نکشید و در این مدت، 14 تن از حکّام بنى امیّه به حکومت رسیدند که حکومت بعضى از آنان بیش از دو ماه یا دو ماه و ده روز ادامه نیافت; ولى چنان ظلم و ستمى بر عموم مردم، به خصوص بنى هاشم روا داشتند که تاریخ به خاطر ندارد.

بنى امیّه در این دوران کوتاهى که حاکمانش پى در پى عوض مى شدند آرامشى نداشتند; با قیام ها و شورش ها از هر سو درگیر بودند و در هر قیام و شورشى، گروه دیگرى را به قتل مى رساندند; بدین ترتیب، منفورتر و منفورتر مى شدند.

سرانجام، نفرت عمومى مسلمین، سبب قیام فراگیر براى دفاع از آل محمّد(صلى الله علیه وآله)شد. که شعار آن قیام «اَلرِّضَا لاِلِ مُحَمَّد»(1) بود; ولى نتیجه اش پیش دستى بنى عباس و به حکومت رسیدن آنان بود. نخستین خلیفه عباسى هنگامى که به حکومت رسید، دستور قتل عام بنى امیّه را صادر کرد و چنان کشتارى از آنان شد که عدد کشتگانش به شمار نمى آمد; حتى قبرهاى آن ها را شکافتند و جنازه هاى آن ها را بیرون آوردند و سوزاندند.

بخشى از ماجراى سرانجام عبرت انگیز بنى امیّه در بخش پایانى خطبه 106 (جلد چهارم این کتاب، صفحه 495) و پایان خطبه 93 از همین جلد، صفحه 242 به بعد و جلد سوّم، صفحه 593 به بعد آمده است.

مرحوم علاّمه شوشترى در جلد ششم شرح نهج البلاغه اش داستان عبرت انگیزى نقل مى کند، مى نویسد: هنگامى که مروان، آخرین خلیفه بنى امیّه کشته شد «عامر بن اسماعیل» به خانه اى که در آن مروان و زنانش بودند حمله کرد. آن ها درها را بستند و فریاد و شیون بلند کردند. عامر مردى را که از آن ها مراقبت مى کرد گرفت و درباره خانواده مروان سؤال کرد، او گفت: مروان به من دستور داده که اگر کشته شدم گردن تمام دختران و کنیزانم را بزن (تا به دست دیگران نیفتند) ولى من چنین کارى را نکردم. در این حال دو دختر مروان را نزد عامر آوردند. او سفارش کرد، سر مروان را در دامان دختر بزرگ ترش بگذارند و به او گفت: بسیار پوزش مى طلبم; این کار در برابر کارى است که شما با سر «یحیى بن زید» کردید که سر او را در دامان مادرش گذاردید و شما که ابتدا به این کار کردید، ستم کارترید (و بعد همه آن ها را به قتل رساند).(2)

 


1. این شعار در موارد زیادى در تاریخ به چشم مى خورد; از جمله درباره ابومسلم خراسانى مى خوانیم: «قد قام یدعو الى الرضا من آل محمّد» او قیام کرد و مردم را به منظور خشنودى آل محمّد(صلى الله علیه وآله) به قیام دعوت کرد. (کتاب شرح الاخبار، نعمان بن محمد، جلد 3، صفحه 418).

2. شرح نهج البلاغه، علاّمه شوشترى، جلد 6، صفحه 116.

1. مسئولیت سنگین حاکمان و مردمخطبه 159 (1)
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma